قصاص خون شهید عماد مغنیه در برچیدن رژیم صهیونیستی است

به گزارش خبرنگار گروه بین‌الملل خبرگزاری آنا، سردار سلیمانی ظهر امروز (پنج‌شنبه) در کنگره بزرگداشت فرمانده مقاومت، شهید عماد مغنیه، گفت: «این جلسه نخستین جلسه‌ای است که در یک چارچوب علمی درباره شخصیت شهیدی برگزار می‌شود که تاثیر اساسی در عالم اسلام داشت. نامی که برای دشمن رعب‌آور و برای دوست نشاط‌بخش و امیدآور بود.»

وی افزود: «عماد مغنیه در شروع کار نام مختار را برای خود برگزید و بعد نام رضوان و در نهایت به رضوان الهی نائل آمد. می‌خواهم درباره دوست عزیزی صحبت کنم که دوره مهمی از عمرم را با او گذراندم. شخصیتی که اساس شخصیت او در میان جوانان جهادی عالم اسلامی اعم از شیعه و سنی و همچنین در عالم مسیحیت و کسانی که در راه حل مبارزه می‌کنند ناشناخته مانده است.»

سردار سلیمانی با بیان اینکه این کنگره و امثال این کنگره نمی‌توانند ارزش جایگاه معنوی او را معلوم کنند، تصریح کرد: «بر همه قلم‌ به دستان واجب است تا با شناساندن شخصیت او راه روشن‌تری را ایجاد کنند. در دهمین سالگرد شهادت این اسطوره زمان هستیم. کلمه اسطوره را خیلی به کار می‌بریم ولی حقیقتا من نمی‌شناسم در میان مجموعه مجاهدان و کسانی که در معرض شهادت هستند اسطوره‌ای مانند شهید عماد مغنیه وجود داشته باشد. شخصی که شهادتش موجب بهت جهان شد و اندوه بزرگی را در عالم اسلام به وجود آورد. من بعد از ارتحال امام‌خمینی‌(ره) در میان شخصیت‌های غیرروحانی شخصیتی مانند عماد مغنیه ندیدم که در زمان شهادتش اندوه عمومی را در جهان اسلام و نه در لبنان به وجود آورد.»

فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران با مطرح کردن این سوال که «چه عواملی باعث می‌شود انسان به چنین مرحله بزرگی از خودگذشتگی، فداکاری و نبوغ برسد؟» تصریح کرد: «دو عامل در شکل‌گیری شخصیت انسان نقش دارد. نخست آرزو و دوم اراده. این دو عامل پیوسته شخصیت انسان را تحت تاثیر خود قرار می‌دهند. ریشه استقامت یا تزلزل انسان نیز به این دو عامل بازمی‌گردد. آرزو و آرمان اگر خاکی باشند، انسان را در همان جایگاه نگه می‌دارند و اگر این آرزو و آرمان متعالی باشد، انسان را در ورای خاک نگه نمی‌دارد و به اوج می‌برد.»

وی افزود: «اراده انسان تابعی از تعلق اوست. تعلق نقش محوری را در اراده دارد. شما اگر خواستید انسان‌ها را بشناسید و قدرت و ضعف‌شان را تست کنید باید تعلقاتشان را تست کنید. وقتی می‌خواهند از انسان تعریف کنند می‌گویند انسان موجودی متحرک است که حرکتش در نتیجه تعلق اوست. تعلق به اشیای خاکی انسان را خاکی و تعلق به موارد متعالی انسان را مافوق خاک قرار می‌دهد. هرکجا در شخصیت‌ها و انسان‌های اثرگذار کاوش کنید به این نکته می‌رسید اگر دیدید در جایی شخصیتی همچون امام‌خمینی‌(ره) این‌گونه خلاف مسیر و جریان حرکت کرد و امر محالی را تبدیل به ممکن کرد، این به آرزوها و تعلقات برمی‌گردد. تعلق امام‌(ره) به دنیا و آرزوی پست نبود لذا او را موفق کرد.»

سردار سلیمانی تصریح کرد: «نیت انسان هم (الاعمال بالنیات) برشی از تعلقات است و این تعلقات اثر اساسی را در اراده و اقدام و عمل انسان دارد. اگر انسان تعلق به سعادت داشت در وقت خطر و پیروزی همان‌ها را دارد که در وقت شکست دارد.»

به گزارش آنا، این فرمانده رشید سپاه اسلام در این زمینه خاطره‌ای را از زمان جنگ تحمیلی مطرح کردند و گفتند: «زمانی که خرمشهر سقوط کرد برخی از اطرافیان امام(ره) گفتند این موضوع را به دلیل اینکه امام دچار ناراحتی قلبی بودند به او نگوییم و خواستیم که این خبررا در زمان نماز به او بدهیم. با وجود این ترسیدیم که اثر بدی بر وضعیت سلامتی امام‌(ره) داشته باشد. با وجود این مجبور بودیم خبر را به امام بدهیم، وقتی ایشان آمدند و به اقامه نماز ایستادند ما این موضوع را گفتیم که خرمشهر سقوط کرد و واکنش امام(ره) جالب توجه بود. ایشان گفتند مهم نیست دوباره آن را پس می‌گیریم. این موضوع نشان‌دهنده قدرت تعلق است.»

وی افزود: «آنچه امروز در فلسطین می‌بینید که با وجود همه نامردمی‌ها از سوی حکام عرب مردم ایستادگی می‌کنند به همین تعلق برمی‌گردد. عماد مغنیه شخصیتی بود که ممکن بود وقتی با شما نشست و برخواست داشته باشد بخورد، بیاشامد و زندگی عادی داشته باشد ولی هیچیک از مادیات محور تعلق او نبود. من یادم هست زمانی شهیدی را که وقتی می‌خواست از خانه خداحافظی کند و به جبهه برود روی صورت فرزندش دست کشید ولی او را نگاه نکرد و گفت: ممکن است این موضوع روی من تاثیر بگذارد.»

سردار سلیمانی با بیان این مثال تصریح کرد: «اگر تعلق بالعکس شود هر فریادی از هر مظلومی شنیده نمی‌شود و هر صحنه دردناکی را نمی‌بینیم و به چیزهای پست مشغول می‌شویم این همان اثر تعلق است. نمی‌توان گفت عماد مغنیه یک متخصص در یک بعد در جنگ چریکی بود ولی آن چیزی که ورای او وجود داشت تعلق او بود. انسانی که تعلق عالی دارد اگر خبر مرگی را به او بدهند تبسم می‌کند.»

فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران گفت: «شما در حالات امام‌حسین‌(ع) شنیده‌اید که هرچه به ظهر عاشورا نزدیک می‌شدف چهره امام برافروخته‌تر می‌شد و وحشت او را فرانمی‌گرفت. رمز استقامت در میدان هم به فلسفه تعلق برمی‌گردد. موضوعی که عماد را در میان دوستان و مجاهدان برجسته‌تر کرد، همان آرزو و تفاوت در تعلق او بود. آرزو و تعلق او ماورای مادیات بود.»

فرمانده نیروی قدس گفت: «معمولا فرصت بیشتر در جایی است که امیدی وجود دارد و دشمن دچار انهزام و شکست می‌شود و در آنجا امیدی هست اما در بدترین اوضاع که دشمن غالب بود و ناامیدی محض از سوی دشمن ایجاد می‌شود تولید فرصت می‌کرد. یک با ابتکار عمل طومار رژیم صهیونیستی را در اوج ناامیدی در هم پیچاند. انهدام پایگاه افسران صهیونیستی، بیروت را نجات داد. اسرائیل آمده بود که حکومت ایجاد کند و آن را ایجاد کرده بود اما او این حکومت و سیطره را با اقدام خود و فرصت استتنایی خود نقش بر آب کرد.»

سرلشگر سلیمانی گفت: «نیروهای لحدی بخشی از ارتش لبنان بودند که به رژیم صهیونیستی پیوستند و لبنان را به کنترل خود آوردند و امر خیلی خطرناکی بود. خیلی مساله بزرگی بود که قدرت دیگری آن هم قدرت لبنانی به قدرت صهیونیستی اضافه شده بود و عماد این نگرانی را به فرصت تبدیل کرد و با در هم پیچیدن طومار نیروهای لحدی و شکست مزدوران نه تنها این نیرو را به سوی اضمحلال و فروپاشی برد بلکه رژیم را وادار به فرار از جنوب لبنان کرد.»

وی افزود: «آن روز او بدون اعتنا به ملاحظات امنیتی آنچنان دشمن را تعقیب کرد که دشمن در فرار عمده امکانات خود را جا گذاشت. عماد مغنیه در فروپاشی حزب بعث فقط در لبنان اکتفا نکرد که در عراق هم به مجاهدان عراقی کمک و همت کرد. همین شخصیت قدرتمند و اسطوره که دنیا از آن با عبارات بسیار بلندی یاد کرده است.»

به گزارش آنا، وی تصریح کرد: «برای وی صدها مقاله، بیان و خطاب نوشته شده است و هیچ کس نتوانسته او را هضم کند که حتی دشمنان با بیانشان عماد را مدح کرده اند و این حالت را فقط در امام خمینی(ره) دیده‌ام که در زمان ارتحالش دشمنانش چیزی جز تقدیس و مدح نمی توانستند انجام دهند لذا همه کسانی که عماد را در بیرون نقد کرده‌اند او را باعبارت های بلندی مدح کرده‌اند.»

فرمانده نیروی قدس عنوان کرد: «عماد شخصیتی بود که همه سرویس‌های جاسوسی غرب و بعضا عرب و رژیم صهیونیستی مشترکا او را تعقیب می‌کردند و 25 سال پیوسته همه اقدامات آن‌ها را نقش بر آب کرد. از او شناخت دقیقی داشتند لذا از او با عبارت های بلندی یاد کردند.»

وی گفت: «باوجود اشرافی که داشت تا نقطه مرکزی دشمن می‌آمد تا جایی که تمام تجهیزات آن‌ها را نابود کند. وقتی می‌گفت من رضوان نیستم که عماد مغنیه هستم. در همه جاهایی که خیلی‌ها با گردان، نیروهای بسیار و حمایت‌های سنگین می‌رفتند او تنها می رفت و آمد می‌کرد، گفت و گو می کرد و خارج می شد. لقبی که به او دادند، دقیق است که مثل شمشیر فرود می‌آمد و مثل یک شبح ناپدید می‌شد.»

سرلشکر سلیمانی تصریح کرد: «عماد مانند یک شمشیر در وقت خود فرود می‌آمد و به سرعت ناپدید می‌شد. این انسان با این خصوصیت دارای تبعیت عجیبی بود. من در جایگاهی نیستم که تعیین مقام فقهی برای کسی کنم چون سیدحسن نصرالله، آیت الله است چون خیلی از نشان های خدا را در مقابل دشمن دارد و آیت الهی است.»

سرلشکر سلیمانی افزود: «عماد در مقابل این آیت الهی و شخصیت کم نظیر مانند سید حسن نصرالله متواضع بود. ممکن بود در موضوعی که او امر می‌کرد عماد نظر مخالفی داشت اما خودش را ملتزم به اجرای آن می‌دانست و کسی از مجاهدان و غیر آن‌ها یاد ندارد جمله‌ای را که این رهبر حکیم حزب الله بیان کند و عماد به آن التزام نداشته باشد. بعضی وقت ها می‌دیدم که سید نگران بود او تا صبح با او می‌نشست و تا لبخند بر لب او جاری نمی‌کرد و حس رضایت را از او دریافت نمی‌کرد از خانه خارج نمی‌شد.»

فرمانده نیروی قدس سپاه با بیان اینکه عماد مغنیه معتقد بود آن که ما را ملتزم کرد و به ما اعتبار داد و به لبنان اعتبار داد سید حسن نصرالله است، گفت: «خود را ملتزم به اوامر او می‌دانست. مظلوم دو بعد دارد یک بعد آن نوع اتفاقی است که پیرامون انسان می‌افتد و بعد دیگر این که انسان دارای عظمتی باشد، تلاشی کند و جهادی انجام دهد اما کسانی در نفی آن جهاد و تلاش او اقدام کند. سید حسن از این باب مظلوم است که نه تنها ناجی شیعه بود و هست که مسیحیت هم بقای خود را با تدبیر او می داند.»

وی افزود: «شهادت او عالم اسلام را در اندوه فرو برد و دشمن را خوشحال کرد اما این نکته مهم است؛ اسلام دارای قدرت مولد است. اسلام در درون خود پیوسته شخصیت‌های جدیدی را در همین مدرسه‌ای که او درس خواند و تربیت شد، تربیت و به عالم اسلامی عرضه می‌کند.»

سرلشکر سلیمانی تصریح کرد: «نکته‌ای که دشمن می‌داند و اما باید با جدیت بداند، آن چیزی که قصاص خون عماد است شلیک یک موشک نیست. آن که قصاص خون یک عماد است کشتن یک نفر نیست. قصاص خون عماد و همه عمادهایی که در فلسطین و لبنان به شهادت رسیده‌اند و در ایران و دیگر جاها با توطئه رژیم صهیونیستی به شهادت رسیده‌اند، برچیدن و بنیان کندن این رژیم کودک کش صهیونیستی است.»

فرمانده نیروی قدس سپاه افزود: «دشمن می‌داند این امر حتمی است و می‌داند در کنار همه شهادت هایی که اتفاق می‌افتد ، روزانه ده ها کودک با همین مدرسه و با همین نشانی متولد می‌شوند و جای پای خالی آنها را پر می‌کنند. بنابراین این وعده الهی حتما تحقق پیدا خواهد کرد و ما به این وعده اطمینان داریم. ما وعده الهی را صادق می‌دانیم و صدق آن را در عرصه های گوناگون بارها دیده‌ایم و در قصاص خون این شهدای ارزشمند خواهیم دید.»

فرمانده نیروی قدس گفت: «ما هیچ شبی نمی‌خوابیم مگر این که به دشمنان فکر می‌کنیم و جلوی چشم ماست. این رژیم ماندنی نخواهد بود. اعمال این رژیم مزدور نشان می‌دهد که این رژیم پایدار نیست و هیچ عوامل و آثار پایداری در این رژیم دیده نمی‌شود.»

وی تصریح کرد: «اعمالی که رژیم صهیونیستی انجام می‌دهد بیانگر ناپایداری این رژیم صهیونیستی است و ما این آثار را دیده و حس می‌کنیم. ما این وحشت و دست و پا زدن ها و دیوانه وار عملیات‌های غیرانجام را می‌بینیم و این‌ها آثار تلاش‌های مذبوحانه آخرین است. به همین دلیل این نظام پایدار نخواهد بود.»

سرلشکر سلیمانی گفت: «این راه شهیدان، عماد مغنیه، جهاد مغنیه و دیگر شهدای ارزشمند فلسطین و لبنان و عراق و دیگر جاهای مختلف استمرار پیدا خواهد کرد و امروز می‌بینید جبهه مقاومت از منطقه محدود وسعت بزرگی پیدا کرده و هر روز بر وسعت آن افزوده خواهد شد.»

فرمانده نیروی قدس سپاه افزود: «از خداوند متعال و سبحان خواهانیم که ما و تمام مجاهدان عالم اسلامی را در این مسیر با تطبیق آرزوها و اراده خودشان و با نجات اسلام و مسلمین توفیق دهد. با بستن کمرهای همت و بالابردن نظرات و دیدگاه‌هایمان از خاک به عرش تلاش کنیم. امت اسلامی امروز حیات و موفقیت‌اش به تک تک ما نیازمند است. همت خودمان را برای دفاع از اسلام بالاتر برده و کمر همت را ببنیدم و این مسیر ارزشمند که امروز در نزدیک قله‌های پیروزی آن قرار داریم طی کنیم.»