دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
عباس حاجی‌نجاری*

مهار قدرت منطقه‌ای و جام زهر

در شرایطی که حضور باصلابت ایران در روند تحولات منطقه که به فروپاشی گروهک‌های تروریستی و...
کد خبر : 260941

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر آنا، در شرایطی که حضور باصلابت ایران در روند تحولات منطقه که به فروپاشی گروهک‌های تروریستی و شکست راهبردهای امریکا برای تسلط بر منطقه و انزوای رژیم صهیونیستی انجامیده و به دغدغه اصلی سران نظام سلطه تبدیل شده است و به همین دلیل تلاش دارند به هر قیمت ممکن سد نفوذ ایران در منطقه شوند، مواضع برخی از فعالان داخلی و سیاسیون همنوا با القائات نظام سلطه، این حضور را به نقد کشیده و تلاش دارند آن را به مسئله‌ای ملی تبدیل کنند.


هفته گذشته عبدالله ناصری، عضو مرکزیت حزب اتحاد ملی و سازمان منحله مجاهدین انقلاب اسلامی با ادعای اینکه اصلاح‌طلبان دنبال حل بحران‌های کشور هستند، می‌افزاید: من معتقدم اگر در بعضی از رفتارهای منطقه‌ای و بین‌المللی‌مان تجدیدنظر نکنیم، گرفتاری‌های‌مان در آینده بیشتر از دوران پیش از برجام خواهد بود. در شرایطی که جریان حامی ایشان نقش اصلی را در تشکیل دولت‌های یازدهم و دوازدهم داشته و دارد و به همین دلیل باید پاسخگوی ضعف‌ها و کاستی‌هایی باشند که سبب گسترش نارضایتی‌ها و ناکارآمدی‌های نظام اسلامی شده است، در ادامه مدعی می‌شود که با این حال اصلاح‌طلبان در حاکمیت نقش آنچنانی ندارند و نهادهای اصلی دولت که مورد حمایت اصلاح‌طلبان است باید فضایی را در اختیار بگیرند تا بتوانند نسبت به سرنوشت کشور مختارتر و فعال‌تر فکر کنند!


اما خارج از مواضع وی، با توجه به اینکه ایجاد تردید در نقش و حضور منطقه‌ای ایران این روزها با هدایت بیگانگان حتی تبدیل به شعارهای کف خیابانی برخی از آشوب‌طلبان شده است، توجه به نکاتی چند در این زمینه ضروری است.


اول: ادعای هزینه‌بر بودن حضور منطقه‌ای از سوی این جریان سیاسی در شرایطی است که هم در دوران حمله صدام به کویت، همفکران ایشان توصیه می‌کردند که ایران باید با صدام در جریان این حمله متحد شود و به کمک او بشتابد و هم در جریان جنگ افغانستان و درگیری طالبان با امریکایی‌ها توصیه عناصر این جریان برای به کمک به طالبان در جنگ با امریکایی‌ها منشأ انتقادات جدی به آنها در کشور شد و این در حالی است که هم بقایای حزب بعث و هم حامیان اصلی طالبان نقش اصلی را در ایجاد داعش داشتند که آن هم هزینه‌های سنگینی را بر جهان اسلام تحمیل کرد و جالب آن است که در طول سال‌های اخیر که داعش با جنایات خود در جهان اسلام و حتی علیه بشریت، سیاه‌ترین تصویر را از اسلام ساخته بود، مدعیان این جریان نه در مقابله با داعش در منطقه حضور یافتند و نه در مواضع و دیدگاه‌های آنها می‌توان ردی از محکومیت این گروه تروریستی دید.


دوم: ایجاد تردید در ضرورت حضور ایران در منطقه در شرایطی است که یکی از اهداف اصلی حضور ایران دفاع از امنیت ملی ایران و دفع تهدیداتی است که در صورت غفلت می‌توانست کشور را درگیر یک جنگ داخلی ناخواسته کند. بدیهی است اگر حضور به موقع کمک‌های مستشاری ایران در عراق و سوریه نبود، علاوه بر فروپاشی دولت‌های این دو کشور به دست داعش و گروه‌های تروریستی،‌ اکنون دیگر از نجف و کربلایی نیز نشانی نبود.


سوم: ادعای عدول از این حضور و پیشنهاد تشکیل جبهه نجات برای عملی‌سازی آن در شرایطی است که نه‌تنها تهدیدات گروه‌های تروریستی دفع نگردید، بلکه به دلیل حمایت‌های مستقیم امریکا از این جریان برای مشغول‌سازی جهان اسلام و مهار نیروهای مقاومت، منطقه اکنون با اشکال و جبهه‌های جدید از این گروهک‌ها مواجه شده که نفوذ و گسترش داعش در افغانستان که یک سناریوی جدید مثلث غربی-عبری-عربی است به طور قطع درآینده مشکلات دیگری را بر جهان اسلام تحمیل خواهد کرد که غفلت از آن سبب خواهد شد که بخشی از هزینه آن را ایران اسلامی بپردازد.


چهارم: توصیه به تجدیدنظر در رفتارهای منطقه‌ای ترجمان همان توصیه‌ای بود که در موضوع هسته‌ای شد و به آنجا رسید که اکنون امریکایی‌ها به بهانه برجام تلاش دارند کشور را در دام یک جنگ پیچیده روانی بیندازند که آثار آن این روزها در عرصه اقتصادی خود را نشان داده است. به طور طبیعی سلب این نقطه اقتدار همچون هسته‌ای، نه‌تنها ظرفیت‌های کنشگری ایران در روند تحولات جهانی را کاهش خواهد داد، بلکه همچون برجام، محدودیت‌های دیگری را بر نظام اسلامی تحمیل خواهد کرد.


پنجم: تجربه حضور موفق ایران در منطقه و دستاوردهای مقاومت، علاوه بر فرصت‌های ذی‌قیمتی که برای دستگاه دیپلماسی کشور ایجاد کرده (که متأسفانه قدر آن به درستی شناخته نمی‌شود) عملاً دست برتر را به ایران داده و به تقویت نفوذ و پایگاه ایران در میان مردم منطقه انجامیده است، تجدید این حضور نه‌تنها به جایگزینی قدرت‌های فرامنطقه‌ای و حامیان منطقه‌ای آنها خواهد انجامید، بلکه علاوه بر سلب فرصت‌های ایران، عملاً حلقه محاصره علیه ایران را تنگ‌تر خواهد کرد، به گونه‌ای که حتی می‌تواند به تهدید مستقیم نظامی بینجامد و در این صورت است که اولین کسانی که دست‌های خود را بالا می‌برند همین آقایان و همفکران‌شان هستند، همان‌گونه که در مقطع دهه 80 انگیزه اصلی از توصیه نظام به نوشیدن جام زهر رابطه با امریکا را ترس و نگرانی خود عنوان می‌کردند.


منبع: جوان


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب