عملکرد دستگاه دیپلماسی و «ای کاش»های حادثه «سانچی»
گروه بینالملل خبرگزاری آنا : شنبه 16 دی نفتکش ایرانی سانچی از عسلویه حرکت کرد و قرار بود برای تحویل میعانات گازی عازم داسان کرهجنوبی شود، ولی روز بعد در سواحل چین با یک کشتی باری که از آمریکا حرکت کرده و عازم چین بود، برخورد کرد. بهدلیل اینکه محموله نفتکش سانچی نفت فوق سبک با درجه اشتعال بسیار بالا بود آتشسوزی به سرعت در کشتی افزایش یافت.
بلافاصله بعد این حادثه گارد ساحلی چین و قایقهای کرهجنوبی مشغول کمک به اطفای حریق نفتکش شدند. نفتکش سانچی به طول 274 متر که با پرچم پاناما بر روی دریا تردد میکرد، حامل 136 هزار تُن نفت خام و میعانات سبک نفتی بود.
سهشنبه 19 دی بود که حسن روحانی، رئیسجمهوری کشورمان پس از 3 روز از حادثه دستور تشکیل کمیته ویژه رسیدگی به حادثه را صادر کرد و ریاست آن برعهده علی ربیعی، وزیر کار قرار گرفت. بهدنبال دستور رئیسجمهوری به سه وزارتخانه امور خارجه، نفت و راه، کمیتهای متشکل از نمایندگان این وزارتخانهها و شرکت ملی نفتکش ایران تشکیل شد. عصر همان روز نخستین جلسه این کمیته برای بررسی آخرین وضعیت نفتکش ایرانی حادثه دیده در آبهای چین برگزار شد.
باید گفت با وجود اظهارات بهرام قاسمی، سخنگوی محترم وزیر امور خارجه که گفته بود «از همان روز نخست این حادثه در وزارت امور خارجه ستادی مرتبط با آن تشکیل شد»، اقدام موثری از سوی دستگاه دیپلماسی کشورمان برای فشار بر طرف چینی برای پیگیری اوضاع به صورت شبانهروزی انجام نگرفت. شاهد ادعای این موضوع، اظهارات حسن قشقاوی، معاون کنسولی، پارلمانی و امور ایرانیان خارج از کشور وزارت امور خارجه است که 20 دی، یعنی 4 روز بعد از حادثه و یک روز بعد از دستور رئیسجمهوری کشورمان، برای اعزام گروه زبده با هدف اطفای کشتی سانچی اعلام آمادگی کرد.
قشقاوی با بیان اینکه طبق گزارشهای رسیده مقدار زیادی از آتش نفتکش فروکش کرده است، ولی همچنان ریسک بالایی برای اقدام به نجات سرنشینان این کشتی با توجه به شعلههای آتش وجود دارد، گفت: «ما به طرف چینی اعلام کردهایم که ایران حاضر است حتی با وجود ریسک نسبتا بالا گروههای زبدهای برای کمک به خاموش کردن این کشتی و نجات سرنشینان آن اعزام کند.»
کارشکنی چینیها؛ تعمد یا تعلل
پاسخی که در این میان طرف چینی به مقامهای وزارت امور خارجه کشورمان میدهد جالب توجه است. طبق اظهارات قشقاوی، طرف چینی باوجود اینکه اطلاع دارد یک پای حادثه دریانوردان ایرانی هستند، به ایران ابلاغ میکند که «اقداماتی در این رابطه انجام دادهاند و قرار است شرکت آتشنشانی کشتیرانی ژاپن به محل حادثه برسد.»
این کنش و واکنش از سوی مقامهای ایرانی و چینی در حالی است که طبق گزارشهای منابع خبری چینی، کمیتهای که در چین تشکیل شده و مسئول پیگیری حادثه بود، کار را به صورت مداوم دنبال نمیکردند و شبها روند اطفای حریق نفتکش ایرانی متوقف میشد.
علاوه بر این، شایعاتی نیز وجود دارد که طرف چینی بهدلیل حجم بالای میعانات نفتی نفتکش ایرانی تمایلی به عملیات نجات نداشت و ترجیح میدادند «برای حفظ محیطزیست» محموله نفتی و گازی نفتکش بسوزد تا اینکه در بستر دریا آزاد شود. اگر چنین موضوعی که تاکنون هیچ طرفی درباره آن صحبت نکرده یا تایید و تکذیب نشده است صحت داشته باشد، به نظر میرسد مسئولان دستگاه دیپلماسی کشورمان باید از راههای مرسوم موضوع را از مجامع حقوقی پیگیری کنند.
شاید بتوان اوج فعالیتهای دیپلماتیک ایران را روز 23 دی (8 روز پس از حادثه) دانست، یعنی زمانی که فشارها بر وزارت امور خارجه بهدلیل تعللهای طرف چینی افزایش یافت و محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان در اینباره بهطور مفصل با همتای چینی خود صحبت کرد. در این گفتوگوی تلفنی وزیر امور خارجه چین گزارشی از اقدامات انجام شده برای خاموش کردن حریق ایجاد شده و تعیین سرنوشت وضعیت سرنشینان این نفتکش ارائه کرد و اطمینان داد که دولت چین با همه توان به فعالیت خود ادامه میدهد تا هر چه زودتر وضعیت این نفتکش و سرنشینان آن مشخص شود.
در هر صورت تلاشها ادامه داشت تا اینکه روز یکشنبه 24 دی تیم جستوجوی بندر شانگهای چین بهطور رسمی اعلام کرد نفتکش ایرانی در آبهای چین غرق شد و 29 پرسنل ایرانی نفتکش سانچی کشته شدند.
به نظر میرسد گذشت چند روز از وقوع یک حادثه تلخ در دل دریای چین شرقی برای نفتکش ایرانی تا آغاز تلاش جدی دستگاه دیپلماسی ایران برای انجام حداقل کارهای لازم برای نجات جان دریانوردان کشورمان شایسته انتقادی بزرگ باشد. انتقاد از دستگاهی که انتظار میرود احقاق حقوق اجحاف شده حتی یک ایرانی در دورترین نقاط دنیا باید در راس اولویتهایش باشد.
در میان غم از دست دادن دریانوردان ایرانی چندین سوال و هزاران «ای کاش» باقی ماند. اینکه چرا به محظ اطلاع از وقوع چنین حادثهای پیگیریهای وزارت امور خارجه بهطور علنی و با فشار بر طرف چینی دنبال نشد؟ اینکه آیا واقعا دفاتر دیپلماتیک ایران در چین، ژاپن و حتی کرهجنوبی قادر به اعمال فشار بر «کمیته بحران» چین نبودند که اقدامات لازم برای عملیات نجات نفتکش ایرانی بهطور مستمر و شبانهروز دنبال شود؟ چرا درخواست کمک از ژاپن برای ارسال «آتشخوارها» از کشوری که در زمینه اطفای حریق در میان کشورهای شرق آسیا و حتی جهان سرآمد است دیر (سه روز بعد از حادثه) انجام شد؟
باید در میان همه این تعللها یک آرزو کنیم و بگوییم ای کاش برای یکبار در تاریخ ایران هم که شده، یک مسئول، یک وزیر، یک رئیس برای تعلل در نجات جان حتی یک ایرانی در پشت تریبون حاضر شود و بگوید: «عذرخواهی میکنم و استعفا میدهم.» در میان همه اینها، یک «ای کاش» بیش از همهای کاشها خودنمایی میکند: ای کاش برای جان هموطنانمان بیش از این که هست، ارزش قائل شویم.
*محمد حسین آزادبخت
انتهای پیام/