فیلمی که در آن جامعه با قانون و سرکوبی اداره میشود/ تعریف درست از بیماران دوقطبی
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری آنا، در ابتدای این نشست، حسین میربابا با نمایش سکانسهایی از فیلم به واکاوی و تحلیل آن پرداخت، وی با اشاره به تشریح جهان فیلم مطابق با جهان ذهنی شخصیت ناصر که به عنوان برادر بیمار داستان بود، عنوان کرد: اگر وضعیت مفروض فیلم را وضعیتی ثابت درنظر بگیریم، جهان فیلم؛ منزل ناصر است که حضور خسرو همچون بیگانهای به این جهان ضربه میزند. حضور خسرو در زندگی ناصر حضوری تروماتیک (تروماتیک به معنای جراحت بدنی شدید یا شوک بحرانی) است. او ضرباتی را وارد میکند که ناصر را وادار به واکنشهایی میکند که در نهایت منجر به برون فکنی روان خصمناک ناصر دارد.
وی افزود: فیلم با فانتزی ناصر آغاز میشود. فانتزی به معنای هوسی که دست نیافتنی است. تیتراژ فیلم یادآور صفحه گرامافون و موسیقی یک پیانوی کلاسیک ملو است. اما در انتها گویی صفحه خراب شده و موسیقی با صدای بدی قطع میشود و نام «برادرم خسرو» ظاهر میشود. خسرو سیمپتوم یا دردنشان وجود ناصر است.
وی ادامه داد: هدف اصلی فیلمساز جهان ذهنی است و نه جهان عینی. قسمتهای اصلی خانه اعم از پذیرایی، اتاق خواب ناصر، اتاق خواب کودک که اکنون اتاق خواب خسرو است و آشپزخانه که قسمت مهمی است. ما هیچگاه اتاق زن را نمیبینیم. نگاه ناصر به همسرش نگاهی عرفی و از روی سلطه است. یکدستی تصاویر تا نیمههای فیلم نشان از سلطه ذهنی ناصر دارد. خسرو همچون بیگانهای وارد جهان ناصر که شامل سلطه و سرکوب، تربیت فرزند، دخالت در کار همسر، گیردادن به رانندگی، تلاش برای سلطه بر ناصر در خانه خودش. است، میشود.
میربابا در ادامه با اشاره به جهان دوقطبی اثر مطابق با دوقطبی بودن خسرو، توضیح داد: آیا فیلمساز همپای بیماری مورد نظر توانسته، جهانی دوقطبی خلق کند. فیلمساز تلاش میکند در جایجای فیلمش تعریف دقیق و علمی از بیماری دوقطبی ارائه دهد؛ از توضیحات ناصر گرفته تا دکتر معالج خسرو.
وی افزود: درواقع هرچه خسرو دوروبریهای ناصر را جذب خودش میکند ناصر تنهاتر میشود. پس یک قطب خسرو فضا را اشغال کرده و قطب دیگر ناصر در فضایی خالی و تنها رها میشود. این روند منجر به شیفت شخصیتی ناصر میشود. در نتیجه ما با دو ناصر متفاوت سروکار داریم درحالیکه یک خسرو بیشتر نمیبینیم. دیالوگهای خسرو به ناصر زمانیکه کادوها را بیرون میاندازد بسیار کلیدی است. اشاره به اینکه ناصر و خانوادهاش عامل و مقصر بیماری او بودند و اینکه کسی شدن از نظر خسرو همانند ناصر شدن نیست.
این منتقد با طرح سوالی گفت: در ابتدا ما با جهان ذهنی کدام شخصیت مواجه هستیم؟ گویا فیلمساز آشفتگی ذهنی شخصیت اصلی را وارد روایت اثر کرده است. اینجا مسئلهای که در روانشناختی آن را به نام «پی ا وی» میشناسیم، پیش میآید. آیا اگر مثلا «پی ا وی» از دید کودک بود بهتر نبود؟ اما در نهایت «پی ا وی» متعلق به خسرو است. حضور در نظم زندگی ناصر و پس از آشنایی با جهان جدید برون فکنی ها را آغاز میکند.
وی به ارتباط این فیلم با سینمای اجتماعی معاصر ایران اشاره و تصریح کرد: در این فیلم جامعه با قانون و سرکوب اداره میشود و یک نیروی آنارشی برهمزنندهی نظم و منطق آن است، اما آیا ناصر میل به سلطه و تمامیتخواهی دارد؟ درحالیکه درون خودش نیروی شری را نهادینه کرده که سربزنگاه بر اساس اخلاق فایدهگرا هدف وسیله را توجیه میکند و دست به شرارت میزند؟ در پایان این فیلم ما از تاریکی به روشنایی قدم میگذاریم. روشنایی به معنای پرده برداشتن از حقیقت و باز هم به درون تاریکی میرویم اما اینبار یعنی پنهان کردن و پاک کردن حقیقت توسط خسرو.
انتهای پیام/