روایت خوش لفظ با خوش‌ترین مرگ به پایان رسید
قصه علی خوش لفظ قصه رشادت‌ها و ماجرای وصل رزمندگانی است که لازم است تا به عنوان اسطوره‌ای تاریخی داستان جانفشانی ها و گذشت‌هایش در شب یلدا روایت شود.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری آنا، کتاب «وقتی مهتاب گم شد» قبل از آنکه شرح زندگی علی خوش لفظ باشد، روایتی عینی از یک واقعه تاریخی است که سرنوشت خیل وسیعی از مردمان ایران را تغییر داد.
بر اساس آنچه که از خاطرات این شهید باقی مانده است، در دوره جوانی و با پیروزی انقلاب اسلامی به جبهه اعزام شد و در همان‌جا نام خود را به علی خوش لفظ تغییر داد تا سرانجام زندگی‌اش هم تغییر کند. علی پانزده ساله در عنفوان جوانی با اصرار فراوان خود به جبهه اعزام می‌شود و آنجاست که درمی‌یابد شهادت ارمغانی است که با ترک خود بدست می‌آید، اما گویی قرار است علی خوش لفظ با تنی مجروح و خسته زنده بماند، تا سال‌ها بعد ماجرای وصل دوست و برادرش را برای نسل جدید روایت کند.
حال با گذشت سه دهه از به پایان رسیدن جنگ تحمیلی از اتفاقات و جانفشانی‌هایی که یکی از شاهدان عینی اش علی خوش لفظ بود، تنها یک کتاب با عنوان «وقتی مهتاب گم شد» مانده که از جذابیت‌هایش رعایت صداقت در تمام لحظات و اتفاقات است.
حقیقتی که با زبانی مردانه و از زاویه دید یک جوان مبارز و شجاع بیان می‌شود و ممکن است حتی در مواردی تلخ باشد و به مذاق خواننده خوش نیاید، خواننده را مطمئن می کند که کتاب دچار تخیل و اغراق نشده است. روایتی که هرچه به انتهای کتاب نزدیک می‌شویم، شورانگیز‌تر و حماسی‌تر می‌شود اما همچنان، واقعی و صادق است.
در اشاره به ارزش‌های فرهنگی و اعتقادی این کتاب می‌توان به تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «وقتی مهتاب گم شد» نیز اشاره کرد راوی کتاب را به «شهید زنده» تشبیه کردند که تنِ به شدت آزرده او، نتوانسته از سرزندگی و بیداری دل او بکاهد.
متن تقریظ رهبر انقلاب بر این کتاب بدین شرح است:
بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم
بچّه‌های همدان؛ بچّه‌های صفا و عشق و اخلاص؛ مردان بزرگ و بی‌ادّعا؛ یاران حسین(علیه‌السّلام)؛ یاوران دین خدا .. و آنگاه مادران؛ مردآفرینان شجاع و صبور .. و آنگاه فضای معنویّت و معرفت؛ دل‌های روشن، همّت‌ها و عزم‌های راسخ؛ بصیرت‌ها و دیدهای ماورائی .. اینها و بسی جویبارهای شیرین و خوشگوار دیگر از سرچشمه این روایت صادقانه و نگارش استادانه، کام دل مشتاق را غرق لذّت می‌کند و آتش شوق را در آن سرکش‌تر می‌سازد.
راوی خود یک شهید زنده است. تنِ بشدّت آزرده او نتوانسته از سرزندگی و بیداری دل او بکاهد، و الحمدلله ربّ العالمین. نویسنده نیز خود از خیل همین دلدادگان و تجربه‌دیدگان است. بر او و بر همه آنان گوارا باد فیض رضای الهی؛ انشاء‌الله. 95/10/18
دیدار رهبر انقلاب با شهید حاج علی خوش لفظ
سرلشکر سلیمانی نیز در دل نوشته ای برای این کتاب آورده است:
عزیز برادرم علی عزیز
همه شهدا و حقایق آن دوران را در چهره تو دیدم
یکبار همه خاطرات را به رخم کشیدی. چه زیبا از کسانی حرف زده ای که صدها نفر از آن ها را همینگونه از دست دادم و هنوز هر ماه یکی از آنها را تشییع می کنیم و رویم نمی شود در تشییع آنها شرکت کنم.
ده روز قبل بهترین آنها را- مراد و حیدر را- از دست دادم اما خودم نمی روم و نمیمیرم، در حالی که در آرزوی وصل یکی از آن صدها شیر دیروز له له می زنم و به درد «چه کنم» دچار شده ام.
امروز این درد همه وجودم را فراگرفته و تو نمکدانی از نمک را به زخم هایم پاشاندی. تنهای تنهایم.
الحق والانصاف در خصوص روانی این کتاب نمی توان قلم حمید حسام راکه خود از ایثارگران و رزمندگان استان همدان است، نادیده گرفت چرا که این نویسنده به زیبایی توانسته خاطرات و لحظه‌های ناب زندگی پرفراز و نشیب علی خوش لفظ را با قلمی شیوا و روان و در عین حال با صداقت ثبت کند.
انتهای پیام/
دایرة المعارف دانشبنیانها ۱۱۱؛
