دکتر عباس سلیمی نمین در گفتگو با آنا:
جریانات تندرو به سود دشمنان اولیه‌شان تمام شده‌اند
خوارج کسانی بودند که تندتر از علی(ع) با معاویه مخالفت می‌کردند و معتقد بودند باید معاویه را کشت. اما در نهایت همه اینها توسط معاویه استفاده شدند و مانند گروه‌های تندروی کنونی مثل منافقین و داعش مورد بهره‌برداری دشمن قرار گرفتند.
دکتر عباس سلیمی نمین، مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران در گفتگو با خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری آنا گفت: جریانات تندرو مانند داعش و امثالهم همواره در جهت عکس نسبت به آنچه در ابتدا ادعا کرده‌اند عمل می‌کنند.
وی در ادامه به مثال های دیگر در طول تاریخ معاصر اشاره کرد و گفت: ما در تاریخ معاصر مشابه این رفتار فوق الذکر را در دوران مشروطه نیز می‌بینیم. جریانات تند و افراطی حامی مشروطه که مدعی گسترش آزادی و برپایی حکومتی مشروط بودند دست به ترورهایی می‌زدند و کاملا رفتارهای رادیکالیستی از خود نشان می‌دادند، اما در نتیجه کاملا برعکس اساس مشروطه و آزادی خواهی و اهداف ابتدایی‌شان پیش رفتند. یعنی در ابتدا آرمان و هدفی داشتند اما توسط نیروهایی که ضد آن آرمان و اهداف هستند مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرند و این رفتار نتیجه عکسی را برای جامعه رقم خواهد زد و در نهایت عملکردشان ضد اهداف ابتدایی‌شان می‌شود.
دکتر سلیمی نمین گفت: در چند دهه اخیر هم شاهد این رخداد در گروه‌های سیاسی داخلی هم بوده‌ایم، عده ای از طیفی آمدند و مدافع چیزی شدند که مدعی بودند با آن باید به مقابله برخواست. این مقوله در مورد مجاهدین خلق، جریان سید مهدی هاشمی و بسیاری جریانات دیگر صادق است. زمانی همین مجاهدین خلق مدعی بودند هیچ کسی جز آنها قدرت شناخت امپریالیسم را ندارد چون امپریالیسم بسیار پیچیده است و تنها مجاهدین خلق می‌توانند این پدیده پیچیده را بشناسند و با آن مقابله کنند. اما بعدها دیدیم که همین جریان، دون صفت‌ترین مراوده و ارتباطات را با امپریالیسم و حتی میوه امپریالیسم که صهیونیست است برقرار کردند جیره خوار ته مانده سفره آنها شدند.
وی ادامه داد: یا همین گرایشات چپ در اوایل انقلاب اسلامی که اگر کسی کوچکترین ارتباطی با آمریکا داشت کمتر از حکم اعدام برایش در نظر نمی‌گرفتند. حتی مخالف کوچکترین ارتباط با مثلا کشور پاکستان و شخصیتی مانند محمد ضیاء الحق، رئیس جمهور پاکستان بودند و به او انگ ارتباط با آمریکا می‌زدند. چرا؟ چون ارتش پاکستان دارای ارتباطاتی با آمریکا بود و چون ضیاء الحق ارتشی بود، می‌گفتند اگر ما با پاکستان ارتباطی داشته باشیم در دام آمریکا افتاده‌ایم.
مولف کتاب جدل‌های تاریخی گفت: اما امروز شاهدیم همان‌ها (مجاهدین و چپ های اوایل انقلاب) چه بحث هایی را مطرح می‌کنند و چه ارتباطاتی با آمریکا و اسرائیل دارند و جیره‌خوار ته مانده سفره چه کسانی شده‌اند!
وی افزود: عناصر تند افراطی علی القاعده مقداری زیادی از منطق فاصله دارند و وارد وادی رفتارهایی غیر منطقی می‌شوند و این می‌تواند بعدها علتی بر تغییرات درونی‌شان باشد. اما جریاناتی که منطق قوی‌ای دارند این اتفاق برایشان نخواهد افتاد، جریان‌های منطق محور تغییر می‌کنند، اصلاح می‌شوند اما چرخش 180 درجه ای نخواهند داشت.
دکتر سلیمی نمین خاطر نشان کرد: عناصر معقول و با منطق اغلب با شیبی ملایم پیش می‌روند و رفتارهای متناقض نخواهند داشت اما این قاعده بر عناصر تندرو و رادیکال صدق نمی‌کند. بنابراین می توانیم بفهمیم که چگونه این عناصر در مقابل نیروهای ضدشان قرار می‌گیرند. در واقع این جریانات غیر معقول و منطق محور، برای بالاخص بقای خود دست به تغییراتی ماهوی می زنند و تاریخ‌شان را جعل می‌کنند. لذا به همین دلیل است که یک جریان رادیکال برای اینکه بتواند کارنامه و تاریخ خود را پاک کند دست به افراط و تفریط‌هایی نامعقول می‌زند. در واقع رادیکال‌ها با افراط آغاز می‌کنند و پس از چندی به تفریط ختم می‌رسند.
وی گفت: در این پروسه این فرقه‌ها و گروه‌های رادیکال زمینه استفاده از خود توسط دشمنان را فراهم می‌آورند و دشمنان برای کسب منافع از این جریانات بهره‌مندی می‌کنند و این امر شاید در ابتدا ناخواسته اتفاق بیافتد اما رفته رفته آلودگی سیاسی یافته و کاملا هدفمند می‌شود.
مولف کتاب گفتمان‌های دینی معاصر افزود: برای روشن‌تر شدن بحث مثالی خواهم زد؛ وقتی شما امروز یک رفتار افراطی می‌کنید، فردا یا فرداها باید با افراطی دیگر کنش قبلی و رفتار قبلی‌تان را پاک کنید. گروه تندرویی که امروز معتقد است هواپیمایی که حتی از فراز آسمان آمریکا می‌گذرد را باید نفی کرد(ازاعتقادات داعش) فردا برای اینکه این گذشته و اعتقاد را پاک کند نیاز به افراط دیگری خواهد داشت و درپی آن، نوعی دلباختگی نسبت به آمریکا می‌یابد تا پیشینه قبلی‌اش پاک شود.
سلیمی اضافه کرد: ما این کنش را در رفتار برخی در طول سال های انقلاب تا کنون نیز داشته‌ایم. عده‌ای با نگاهی کاملا افراطی در مقابل مرحوم هاشمی رفسنجانی موضع می‌گرفتند و ایشان را قاتل، عامل ترور آقای حجاریان و ... می دانستند اینها کسانی هستند که پس از چندی تاریخ خود را جعل کرده و اکنون موضعی تند در جهت مخالفت با قول اولشان می‌گیرند تا تاریخ جدیدی جعل کنند. داعش نیز دقیقا با همین مبانی و مقدمات مدام در پی جعل تاریخ به سود خود بود. داعش در تخریب ابنیه تاریخی عراق و سوریه دقیقا در پی تخریب تاریخ و جعل تاریخی جدید برای خود بود.
وی افزود: برای نمونه مدتی پیش بنده با دکتر عمادالدین باقی مناظره ای داشتیم که ایشان در آنجا و ضمن سخنرانی‌شان مدعی شدند بنده در تاریخی که همه به جناب آقای هاشمی رفسنجانی می‌تاختند و فحاشی می‌کردند انتقاد تندی به ایشان وارد نکردم. من در پاسخ گفتم نفرمایید جناب باقی این دقیقا جعل تاریختان است. در واقع ما جعل تاریخ پیشین را در موارد جزئی غیر فرقه ای و جریانی هم داریم و همین رفتار به معنی جعل تاریخ و پیشینه ما است.
دکتر سلیمی گفت: رفتار داعش در تخریب ابنیه تاریخی در سوریه و عراق در واقع همین جعل تاریخ است. همه می‌دانیم که ما برای فهم تاریخ، یک سری مکتوبات در دست داریم و یک سری ابنیه بر جای مانده که تخریب ها توسط داعش بیشتر در تخریب ابنیه نمود پیدا کرد. اما جعل تاریخ پیشینه و قدمت زیادی دارد و استعمارگران و امپریالیست جهانی مانند صهیونیست و اشرافیت یهود نیز در جعل مکتوبات و ابنیه بشدت فعالیت داشته و همچنان نیز دارد. می نشینند ابنیه تاریخی را دستکاری می کنند، ابنیه ای تازه می‌سازند، لوح درست می‌کنند سلبا یا ایجابا به مقاصد خود دست یابند.
دکتر سلیمی در پایان گفت: همه جریاناتی که می خواهند در جامعه و اذهان عمومی فریب ایجاد کنند یکی از کارهایشان ضدیت با تاریخ چه ابنیه و چه تاریخ مکتوب است. در طول تاریخ اسلام هم خوارج کسانی بودند که تندتر از علی(ع) با معاویه مخالفت می‌کردند و معتقد بودند باید معاویه را کشت و علی اسلام را با این سکوتش خفیف و ذلیل می‌کند. اما در نهایت همه اینها توسط معاویه استفاده شدند و مانند گروه‌های تندروی کنونی مورد بهره‌برداری دشمن قرار گرفتند.
گفتگو: محمدرضا زمانی خطیبی
انتهای پیام/
