اقدام ترامپ آخرین ضربه به حیات سیاسی آمریکا در غرب آسیا بود
به گزارش خبرنگار گروه بین الملل خبرگزاری آنا، علی اکبر ولایتی در اختتامیه سی و یکمین کنفرانس بین المللی وحدت اسلامی در سخنانی با تاکید بر اینکه با اقدام اخیر دونالد ترامپ، رییس جمهوری آمریکا دوران حیات سیاسی آمریکا در غرب آسیا پایان یافت، گفت: «ترامپ زیادهخواه کاری کرد که حتی اسلافش نیز جرات آن را نداشتند.»
متن کامل سخنرانی دکتر ولایتی را در زیر مشاهده میکنید:
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین و اصحابه المنتجبین
خداوند بزرگ را سپاسگزارم که در ایام فرخنده ربیع الاول و همزمان با میلاد بزرگترین منادی وحدت، توفیق حضور در این کنفرانس مهم و در جمع شما علما و اندیشمندان فرهیخته را به بنده اعطا نمود. لازم میدانم در آغاز سخن، ضمن تبریک ایام ولادت باسعادت حضرت ختمی مرتبت، سیدالکونین، پیامبر رحمت محمد مصطفی (صلی ا... علیه و آله) و میلاد فرزند بزرگوار ایشان، موسس مکتب جعفری، حضرت امام جعفر صادق علیه السلام، هفته وحدت را که یادگار پیر فرزانه انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی (رحمت ا... تعالی علیه) است تهنیت عرض کنم و برای میهمانان و شرکت کنندگان حاضر از کشورهای مختلف اسلامی در این کنفرانس باشکوه، توفیقات روزافزون را از ایزد منان مسألت نمایم.
غفلت برخی حکام مرتجع منطقه را آبستن حوادث تلخ کرده است
امروز جهان اسلام در اثر سیاستهای نظام سلطه و استکبار و همچنین غفلت خواسته یا ناخواسته برخی از حکام مرتجع، به آبستن حوادث تلخ و خاستگاه بحرانهای متعدد در عرصههای گوناگون وجودی تبدیل شده است که تاکنون نیز جز خسران و ضرر، چیز دیگری در پی نداشته است.
هم اکنون وحدت و برادری و تعمیق و تعمیم آن به تمام سطوح و طبقات مختلف مذهبی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، نیاز راهبردی برای رهایی و عبور از شرایط دشوار کنونی است. کما اینکه تقریب مذاهب اسلامی یکی از مهمترین مؤلفههای زمینهساز تمدن اسلامی است که یکی از ساز و کارهای مهم آن، وحدت تمامی مسلمانان در برابر دشمنان قسمخورده و استکبار جهانی است.
مشکلات و معضلاتی که در سالهای اخیر، شرایط متلاطمی را در جهان اسلام و بین ملل و کشورهای مسلمان ایجاد کرده است، ناشی از دو عنصر مهم «غفلت» از ضرورتها و نیازها و مصالح عالی و همچنین «توطئه» قدرتها و نقش آفرینان زیادهخواه خارجی و در رأس آنها نظام سلطه و رژیم صهیونیستی است.
ریشه بحرانهای منطقه را باید در سیاستهای استکباری آمریکا جستوجو کرد
طرحهای ضد ثبات و امنیت، اقدامات بحرانساز، تنش های قومی، مذهبی و فرقه ای و جنگ های نیابتی که در سال های اخیر در جهان اسلام و منطقه غرب آسیا بروز و ظهور داشتهاند و چالش های عمدهای را در پیش روی امت اسلام قرار دادهاند، مسائل تلخ و ناگواری هستند که ریشه آنها را باید در سیاستهای استکباری، استعماری و استثماری آمریکا جستجو کرد که از جانب آمریکاییها و متحدان منطقهایشان، عمدتاً در جهت حفظ و تأمین امنیت رژیم صهیونیستی و رونق معاملات تسلیحاتی پیگیری میشود.
طرحهای مذکور، ضمن اینکه انسجام در میان امت اسلام را دچار اختلال کرده، احیاء و تحقق تمدن نوین اسلامی را نیز با چالش مواجه ساخته است.
همانطور که میدانیم، از صدر اسلام تاکنون، فتنهگران و بد خواهان داخلی و خارجی، به دنبال ایجاد اختلاف و تفرقه افکنی در بین امت مسلمان بودهاند تا از این طریق اهداف شوم و استعماری خویش را بر مسلمانان تحمیل نمایند، از این رهگذر، توجه به مشترکات و احترام به عوامل وحدت آفرین و دوری از عوامل تفرقه انگیز نقش بسزایی در ایجاد اتحاد و انسجام بین جوامع اسلامی خواهد داشت.
تحولات و تغییرات شکل گرفته در سالهای اخیر، مؤید تأکید و برنامه ریزی دشمنان بر این راهبرد در جهت انشقاق و تعمیق شکافهای عقیدتی، قومی، مذهبی، طایفهای در بین اقشار مختلف جوامع اسلامی دارد.
قرآن نابودی جبهه کفر را وعده می دهد
قرآن بر اراده حتمی خداوند مبنی بر امام و پیشوا قرار گرفتن مستضعفان و به ارث رسیدن زمین و تمکن بر زمین تأکید میکند. (وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمْ الْوارِثِینَ وَنُمَکِّنَ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ) (قصص: 5-6) و همچنین ارمغان نابودی جبهه کفر و شکوفایی و تسلط حق را بشارت می دهد «وَ قُلْ جاءَ الحَقُّ وَ زَهَقَ الباطِلُ آن الْباطِلَ کان زَهوقا ً» (اسراء: 81)
لازمۀ دستیابی به سعادت بشری که همان جامعه آرمانی است که در آن پیشرفت، عمران و آبادانی را به همراه دارد، پیادهسازی قوانین اسلامی و همچنین جاری شدن سبک زندگی و سیره ائمه معصومین (علیهم السلام) در جامعه بشری است.
مسلمانان جامعه بشری باید هوشیاری لازم خود را به دست آورند و با الگو گرفتن از آموزههای قرآنی و همچنین سیره و سنت نبوی، جامعه اسلامی را از انحراف و رخوت دور کنند و ضمن ایجاد اتحاد و انسجام درونی، زمینه های جهانی شدن آموزه های اسلامی را در جامعه جهانی فراهم آورند. در این جهت، مسلمانان جهان باید با وحدت و حفظ انسجام درونی، در تقابل با استکبار جهانی، مقدمات ایجاد تمدن نوین اسلامی را بر گرفته از آموزه های قرآنی و سنت و سیره اهل بیت (ع) فراهم آورند.
تمدن نوین اسلامی، همان احیاء تمدن اسلامی است که اوج و شکوفایی آن در سده چهارم هجری بود که با عنوان «رنسانس اسلامی» شناخته میشود. اگرچه آغاز شکلگیری تمدن اسلامی با محوریت دین اسلام از شبهجزیره حجاز بود، اما جوامع و ملل مختلف در پیشرفت و تعالی آن نقش داشتند. به همین دلیل گفتهشده است که زبان آن عربی، فکرش ایرانی، خیالش هندی، بازویش ترکی، اما دل و جانش اسلامی و انسانی است.
برای احیای تمدن اسلامی اهتمام تمام کشورها و ملتهای اسلامی لازم است
همه باید در بازشکوفایی تمدن اسلامی شرکت فعال داشته باشند. تمدن اسلامی، با بعثت پیامبر اعظم شروع شد و با دستاوردهای مختلفی که درزمینه های گوناگون محقق ساخت، توانست جایگاه والایی به خود اختصاص دهد. آنچه موجبات پیشرفت تمدن اسلامی را فراهم آورد، همانا توجه به تمام جنبههای مادی و معنوی بشر بود.
تمدنسازی نوین، درواقع همان احیاء تمدن اسلامی است که با پیروزی انقلاب اسلامی، نگاهها به آن معطوف گردیده است؛ یعنی احیاء عزت و کرامت انسان مسلمان در کنار برخورداری از دستاوردهای علمی و تکنولوژیکی که میتواند نویدبخش ایجاد تمدنی نمونه باشد و تأکید بر عنصر پیشرفت همهجانبه بهعنوان ماهیت واقعی تمدن نوین اسلامی که در واقع به معنای تأکید بر عنصر حرکت و تعالی در همه عرصهها و همه جنبههای زندگی مادی و معنوی بشر است.
تمدن نوین اسلامی، تمدنی است که ضمن پاسخگویی به نیازهای طبیعی و مادی انسانها، بُعد معنوی و روحی آنان را به سمت کمال و سعادت راهنمایی میکند و این ساختار مطلوب که ریشه در برنامههای انسانساز اسلامی دارد، نهتنها بُعد مادی و سختافزاری تمدن را نفی نمیکند، بلکه به آن جهت داده و آنرا از آفاتی که بشر دچار آن شده است، مثل پوچگرائی، عدم احساس امنیت، نابرابری و فقدان معنی در زندگی نجات خواهد داد.
برای رسیدن به تمدن نوین اسلامی، در ابتدا باید بدانیم معنی و مفهوم تمدن نوین اسلامی چیست؟ میتوان پیشرفت همهجانبه را بهعنوان تمدن نوین اسلامی در نظر گرفته و هدف حرکت اسلامی را ایجاد یک تمدن نوین اسلامی دانست.
تمدن اسلامی در دوران شکوه و عظمت خویش خدمات فراوانی را به جامعه بشری ارزانی داشت و در حالی که اروپا در قرون وُسطی اندیشمندان و صاحبان فکر و علوم خود را محاکمه و زندانی میکرد، دانشمندان علوم اسلامی، گامهای مؤثری را در راه علم و پیشرفت جوامع بشری برداشته و خدمات قابل توجهی به جوامع انسانی ارائه کردند.
رسالت حوزههای علمیه در بعد معنوی تمدن نوین، پاسخگویی به نیازهای جدید نسل جوان شبهه زدایی، تربیت کادرهای کلیدی و پرورش انسان های پارسا، با تقوا و متخصص است.
تاکید بر نقش حوزه و دانشگاه در تمدن نوین اسلامی
نقش حوزه های علمیه و دانشگاه ها در تمدن نوین اسلامی برای گسترش علم و فناوری و تبدیل شدن جهان اسلام به مرجعیت علمی، الهام بخشی ارزش های اسلامی دین حنیف برای تمام جوامع بشری و تعمیق معنویت و بصیرت و ایجاد بستر لازم برای استقرار سبک زندگی اسلامی و تولید اندیشه و علوم اسلامی ناب است.
دانشگاهها نیز باید به عنوان بال دیگر، در عرصه جنبش نرم افزاری، تولید علم، تربیت نیروهای متعهد و متخصص و شکننده مرزهای دانش و دستیابی به افقهای علمی تراز اول دنیا نقشآفرینی کنند.
تمدن نوین اسلامی، تمدنی خدامحور، دین بنیاد و حق گراست و یکی از ملزومات و راهبردهای مهم آن، ایجاد همگرایی در جهان اسلام است.
در حالی که وحدت، زمینه ساز تحقق تمدن نوین اسلامی است، در این سو تمدن نوین اسلامی نیز بسترساز تحکیم و تقویت اتحاد و انسجام بین مسلمانان و کشورهای اسلامی است که به عنوان ایده برتر می تواند از طریق توانایی در جلب توجه و جذب ملتهای مسلمان و متعاقب آن تأثیرگذاری نرم، روند پیشرفت و تعالی فکری، معنوی و مادی در میان ملل مسلمان را رونق بخشیده و جوامع اسلامی را به سمت ساخت یک قدرت بزرگ در جهان به حرکت در آورد.
آنچه تمدن اسلامی را به پیشرفت رساند، همان مقاومت در برابر ظلم و ستم، تسامح، تساهل و توجه به تمام جنبههای مادی و معنوی بشر بود که با گذشت زمان و وقوع حوادث مختلف رنگ باخت و ضربه بزرگی بر پیکره تمدن اسلامی وارد ساخت.تمدن اسلامی با بعثت رسول اعظم اسلام شروع شد و با دستاوردهای مختلفی که درزمینه های گوناگون به دست آورد، توانست جایگاه والا و ارزشمندی به خود اختصاص دهد، اما به مرور زمان و باگذشت چندین قرن، دچار رکود شد.
زمینه سازی تمدن نوین اسلامی که در طول تاریخ فراز و فرودهای فراوانی داشته است، همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، پس از قرنها شکوفا گردید و مجدداً در هزاره سوم میلادی، به دنبال آغاز موج جدید بیداری اسلامی در کشورهای مسلمان از سال 1389، مورد توجه قرار گرفته است.
مشکلات امت اسلام بر سر راه تحقق تمدن نوین اسلامی
امروز در حالی که جهان اسلام در یک دوران گذار و پیچ تاریخی قرار گرفته است، تحقق تمدن نوین اسلامی و وحدت امت اسلام، با مشکلات متعددی همچون فرهنگ مهاجم نظام سلطه و غرب، اختلاف افکنی در میان مسلمانان، جنگ افروزی گروه های تکفیری – تروریستی، خشونت و افراطیگری، انحراف و کج فهمی سیاسی، برتری جویی و انحصارطلبی، طغیانِ مادی نگری در تفکر جوامع اسلامی و توطئه ها و فتنه آمریکایی – صهیونیستی در جهان اسلام مواجه است.
این مشکلات و موانعی که در پیش روی احیای تمدن نوین اسلامی و وحدت امت اسلام قرار گرفته یا قرار «داده» شده، تحقق آن را با تأخیر مواجه ساخته است.
جمهوری اسلامی ایران از زمانی که نهضت بزرگ اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (رحمت ا... تعالی علیه) آغاز شد تا به امروز که تحت زعامت و رهبری حکیمانه خلف صالح ایشان قرار دارد، در دو عرصه مهم و راهبردی «تحقق وحدت امت اسلام» و «احیای تمدن نوین اسلامی» که لازم و ملزوم یکدیگرند و اسلام را به اوج قدرت و عظمت میرساند، تلاش های گسترده و اقدامات مؤثری انجام داده است.
بذری که حضرت امام خمینی(ره) و حضرت آیت ا... العظمی خامنه ای (مدظله العالی) از دهه های گذشته تاکنون در جهت احیای «تمدن اسلام» و تحکیم «وحدت و برادری» بین مسلمانان کاشته اند، به رغم مشکل آفرینی ها و مانع تراشی های بین المللی، هم اینک در حال تبدیل شدن به درختی تنومند و اثرگذار در نظام بین الملل است که می رود تا ریشه های استبداد و استکبار و پدیده شوم صهیونیسم که منشأ تمام مشکلات و مصائب در منطقه و جهان اسلام است را بخشکاند.
در هفته وحدت و در ایام میلاد فرخنده نبی مکرم اسلام، حضرت محمد مصطفی (ص) قرار داریم و این در حالی است که جهان اسلام تشنه وحدت و یکپارچگی و ساختن تمدنی نوین در عرصه جهانی است تا رویاروی تمدنهای مبتنی بر ماده گرایی صرف شود، اما با این وصف، چالشهای موجود در جغرافیای وسیع جهان اسلام و عرصه منطقهای و تلاش متحدان تمدن غرب، کماکان محدودیتها، چالش ها و موانعی را در ابعاد سخت و نرم، برای امکان بروز و ظهور این نظام تمدنی مبتنی بر جهان بینی توحیدی و بر محور اسلام ناب محمدی (ص) فراهم کرده است.
جمهوری اسلامی ایران در صیانت از جغرافیای جهان اسلام ثابت قدم بوده است
برداشتن محدودیت ها و مقابله با چالش ها و عبور از موانع پیش رو، در رأس راهبردهای جمهوری اسلامی ایران برای وحدت و همگرایی امت اسلام - که پیش نیاز مهم احیای تمدن نوین اسلامی است - قرار دارد. جمهوری اسلامی ایران، به عنوان ام القرای جهان اسلام، یکی از کشورهای ثابت قدم در صیانت و پاسداری از مرزهای جغرافیایی و معنوی جهان اسلام بوده است.
همچنین بحران های امنیتی و بی ثباتی و ناامنی همچنان در جهان اسلام، به ویژه منطقه غرب آسیا پابرجاست و تلاش های مذبوحانه برای ضربه بر پیکره جهان اسلام توسط محور غربی- صهیونیستی ادامه دارد.
تلاش ها برای تجزیه برخی کشورهای اسلامی، فتنه انگیزی برای بی ثبات سازی لبنان و کودتای نافرجام در یمن توسط علی عبدالله صالح از جمله تلاش های مذبوحانه در دوران پساداعش بوده است که با ناکامی مواجه شدند. اینها همه نشان دهنده این واقعیت است که موازنه قدرت در منطقه و قلب جهان اسلام به نفع ملت های مسلمان و گروه های مقاومت در حال تغییر است.
شرایط و وضعیت مذکور یعنی شکستهای زنجیره ای نظام سلطه و عناصر و گروه های وابسته به آن که جمهوری اسلامی ایران در تحقق و ایجاد آن نقش کلیدی بر عهده دارد، چشمانداز روشن و امیدوار کننده ای را در پیش روی تحقق وحدت و زمینه سازی جهت بازسازی تمدن نوین اسلامی قرار داده است.
در پایان لازم می دانم یک بار دیگر توجه همگان را به فلسطین که مسأله اول جهان اسلام است جلب نمایم. تمام توطئه ها و فتنه ها و جنگ افروزیهایی که در جهان اسلام انجام می شود، از نقطه نظری خاص، فقط و فقط در جهت به حاشیه راندن موضوع فلسطین، این زخم کهنه امت اسلام، و ارتقاء و تضمین امنیت رژیم اشغالگر قدس از طریق ایجاد درگیری های درونی بین ملل و مذاهب و فرق مختلف اسلامی و انحراف افکار عمومی از جنایات صهیونیست هاست که مبارزه با آن گام بلندی در جهت تحقق تمدن نوین اسلامی می باشد.
اکنون دیگر موجودیتی به نام داعش وجود ندارد
جهان اسلام با زمین زدن داعش و پشت سر گذاشتن خونینترین و بیسابقهترین توطئه مشترک آمریکا و صهیونیستها علیه خود که با هدف به حاشیه امن کشاندن رژیم غاصب صهیونیستی راهاندازی شده بود، بار دیگر فلسطین را در صدر مسائل جهان اسلام قرار داده است و اخیراً رئیس جمهوری زیاده خواه و بی تدبیر و مهاجم آمریکا که از شکست های عوامل وحشی آمریکا، یعنی داعش عصبانی است، اقدام به کاری کرده که اسلافش گستاخی چنین کار احمقانه ای را نداشتند؛ یعنی دستور انتقال سفارت آمریکا به قدس را صادر کرده است.
آقای ترامپ بداند که این، آخرین ضربه به حیات سیاسی ایالات متحده در غرب آسیا و جهان اسلام است و دیری نمی گذرد که هیأت حاکمه آمریکا از این اقدام پشیمان خواهد شد؛ زیرا که خشم یک و نیم میلیارد مسلمان را علیه خویش مشتعل خواهد کرد.
انتهای پیام/