خیرمقدمی خاضعانه به مرواریدهای اروند

به راستی بر جان شوریده اروند در همه این سال ها چه رفته است؟

اروند با تمام شکوه و خروشش چه سان این همه خورشید خاموشی ناپذیر را میزبان بوده است؟

ای کاش اروند زبان می گشود و از واپسین زمزمه های آسمانی فرزندان شجاع ایران زمین با ما سخن می‌گفت.

ای کاش این شاهد خاموش، این گنگ خواب دیده شمه‌ای از قصه سلحشوران اهریمن‌کش ایران اسلامی را بر ما وا می گشود.

آری این بار رستم های شاهنامه ما، نه مجازند و نه افسانه، بلکه در سماعی عاشقانه طومار هفت خوان خدعه و خون اربابان تباهی و تاریکی را در هم پیچیده اند.

اگر روزی بسیار دور در افسانه های سرزمین مادری، آرش همه ی جانش را در تیری کرد تا سرحدات ایران را تعیین کند،حال صدها آرش عاشق بی هیچ تمنای افسانه شدن با لبیک به فرمان پیر خمین سرحدات ایران اسلامی را جاودانه با خط خون نوشته اند و حکم به رو سیاهی ابدی همه دیوان سپید داده اند.

آری یوسف های دست از جان شسته و به جانان پیوسته به کنعان ایران باز گشته‌اند.

راستی دردانه های مام میهن؛ در این روزها کماکان زوزه کفتارها در حوالی بیشه شیرپرور ما به گوش می رسد.

هنوز هم بر این سامان سترگ سنگ فتنه و بلا می بارد.

نمرودهایی که به ضرب تبرهای خلیل آسای شما بتکده های زر، زور و تزویرهایشان فرو ریخته ، آتش ها می افروزند و هنوز هم غافل اند از جان ابراهیم وار ایران ما و فرزندان اهورایی اش.

فراعنه عصر ما گرچه اعجاز عصا و ید بیضای شما را دیده اند اما هنوز هم دلبسته افسون ساحری ها و سامری ها هستند و حال که کلیم آسا از طور سینا باز گشته اید بیش از گذشته چراغ راه و سراج منیر جان خستگی های ما شده اید.

به راستی که خواست خداوندگار حکیم و بندگان خاص و مقربش مالامال از حکمت های نا مکشوف است!

روزگاری که هزار اهریمن با همه هیمنه خویش در پی خیال محال به زیر کشیدن بیرق آسمانی ایران اسلامی بودند، شاهنامه ای شکوهمند از ایثار و شهادت آفریدید و سپس در تاسی به امام غایبتان (عج) مستوری پیشه کرده اید.

و حال پس از گذر سال ها دوباره یک ملت با جانی عطشناک و مشتاق به یمن حضورتان همدل و هم آوا شده و در سال همدلی و همزبانی رجعت مبارک شما به سان حبل المتینی مستحکم مایه وحدت و هم‌آوایی شده است.

این روزها در ایران اسلامی شما ، همگی فارغ از هر منیّت و غیریت و هر سیاست پیشگی و کاسب کاری و به دور از هر تملق و تعلقی با نای نای جان به یکایک شما خیر مقدم گفته و می گویند:

رواق منظر چشم من آشیانه توست کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست

* معاون فرهنگی و اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه