جداییطلبی کردهای عراق، چالش بزرگ سیاست خارجی آمریکا
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری آنا، سایت نشنال اینترست در گزارش اخیر خود به قلم جان گلاسر و کریستوفر پربل آورده است که حمایت کاخ سفید از استقلالطلبی کردهای عراق، برای کشورهای منطقه خاورمیانه و امنیت و منافع آمریکا، خطرهایی جدی به همراه خواهد داشت.
پس از هجوم ارتش عراق به شهر کرکوک واقع در شمال عراق، برخی تحلیلگران مسائل بینالمللی عنوان کردند که ایالاتمتحده باید برای محافظت از کردها وارد عمل شود و حتی به آنها در تشکیل یک کشور مستقل کمک کند.
در سرمقاله وال استریت ژورنال آمده است رها کردن کردها به اعتبار ایالات متحده آسیب میرساند و موقعیت پرزیدنت دونالد ترامپ را برای رهبری متحدان خود در برابر گسترش نفوذ منطقهای ایران، تضعیف میکند.
نویسندگان گزارش معتقدند کردها از بسیاری جهات متحدان قابل اعتمادی برای ایالات متحده در منطقه بودهاند.
نویسندگان گزارش نشنال اینترست معتقدند اگرچه کردها مستحق استقلال و خودمختاری هستند اما پایههای سیاست خارجی آمریکا را نمیتوان روی امور انتزاعی بنا کرد. ایالاتمتحده باید جهان را همانگونه که هست، در نظر بگیرد و به نقش مهمی که قدرت هنوز در سیاست جهانی بازی میکند، توجه داشته باشد.
استقلال کردها چه پیامدهایی به همراه خواهد داشت؟
اکنون در این زمینه، این پرسش اساسی مطرح است که: «آیا ایالات متحده باید از استقلال کردها حمایت کند؟» پاسخ به این پرسش، بسیار پیچیده است. برای پاسخ درست به پرسش بالا باید به این موضوع توجه داشت که: «استقلال کردها چه پیامدهایی به همراه خواهد داشت؟»
نخست، استقلال کردها، به طور قطع ترکها را که مدتهاست با کردهای جدایی طلب میجنگند، خشمگین خواهد کرد. عدهای از کردها به اقدامهای دولت ترکیه با خشونت پاسخ دادهاند. بر اساس برخی برآوردهای به عمل آمده، مبارزه طولانی مدت آنکارا و جنگجویان کرد، طی سی سال اخیر، بیش از چهل هزار کشته به جای گذاشته است.
روابط ایالات متحده و ترکیه برای سالها تنشآلود بوده است و به نظر میرسد روابط آنها، در حال بدتر شدن است. رجب طیب اردوغان رئیسجمهوری ترکیه به طور سیستماتیک، آزادیهای مدنی را در کشور خود بسیار محدود کرده و سیاست ایالات متحده را در سوریه و عراق، به چالش کشیده است.
با این حال، ترکیه در ناتو عضویت دارد و میزبان نیروهای ایالات متحده در مراکزی چون پایگاه هوایی اینجرلیک، است. حمایت از استقلال کردها و نادیده گرفتن ترکیه، میتواند به آمریکا یک متحد جدید اما با موقعیتی شکننده بدهد اما به از دست رفتن یک متحد بزرگ و نسبتا قدرتمند میانجامد.
دوم، نگرانیهای زیادی پیرامون سرنوشت عراق وجود دارد. تقسیم عراق به دو یا چند کشور، میتواند نفوذ ایران را بر بغداد و دیگر مناطق تحت تسلط شیعیان عراق، افزایش دهد؛ امری که ایالات متحده پیوسته در برابر آن ایستادگی کرده است. تقسیم عراق همچنین امیدها برای کاهش کلی میزان خشونتها در عراق را از میان خواهد برد.
سوم، فروپاشی آتی دولتها در اثر جنبشهای تجزیه طلب، سبب بیثباتی میشود. دولتها به طور کلی تمایل ندارند قلمرو خود را از دست بدهند. جداییهای مسالمت آمیز - مانند تقسیم چکسلواکی به جمهوریهای چک و اسلواکی - استثنا هستند نه قاعده.
زمانی که یک گروه یا منطقه میکوشد از کشور مادر جدا شود، سالها جنگ و شورش، پیامدهای محتمل این جدایی خواهد بود. در واقع، بیشتر درگیریها از زمان پایان جنگ جهانی دوم به این سو، میان دولتها و ایالتهای جداییطلب آنها، نه میان کشورها، رخ داده است.
این واقعیت، چه معنایی برای سیاست خارجی آمریکا و نقشی که این کشور باید در جهان بازی کند، در بر دارد؟ به نظر می رسد اتخاذ سیاست حمایت آشکار از استقلال کردها، آمریکاییها را به خاطر ملاحظاتی متعهد میسازد تا از دیگر جنبشهای جداییطلب از تایوان و تبت در چین گرفته تا ارمنیهای آذربایجان، از مردم ریزال در کلمبیا گرفته تا هندوهای بنگالی در بنگلادش و صد البته کاتالانها در اسپانیا، حمایت کند.
ایالاتمتحده چگونه میتواند میان این جداییطلبی ها تفکیک قائل شود؟ بیش از پانصد زبان متمایز و حدود پنج هزار گروه قومی گوناگون در جهان وجود دارد. دادن حق تعیین سرنوشت به همه این افراد و تعهد ایالات متحده برای دفاع از حقوق آنها در صورت بروز هر گونه مشکلی، کاری غیرممکن و پرهزینه خواهد بود.
جان استوارت میل، فیلسوف بزرگ قرن نوزدهم انگلستان، این مسئله را پیش بینی کرده بود. اگر چه او به اصل حق تعیین سرنوشت باور داشت اما با مداخله خارجی برای حمایت از کسانی که سعی دارند از زیر یوغ یک دولت سرکوبگر و غیر مردمی خارج شوند، مخالف بود.
حتی اگر مداخله با انگیزههای خوبی صورت بگیرد، به احتمال زیاد برای مداخلهگر هزینههای سنگینی در بر خواهد داشت و تنها ممکن است برای ذینفع های احتمالی چنین مداخلهای، یک آزادی موقتی فراهم کند.
به طور خلاصه، حمایت آشکار از استقلالخواهی کردها، کمترین پیامدی که در بر دارد این است که سیاست خارجی ایالات متحده را دچار مشکلات پیچیده میکند و ممکن است این کشور را در مسیر مداخلههای نظامی بیشتر قرار دهد و در درگیریهای دوران پسا ملت-سازی گرفتار کند. حمایت از کردها و دیگر مردمان استقلال طلب، شاید هدفهایی متعالی باشند اما نسبت به تامین امنیت و منافع ملی ایالات متحده، هدفهایی پیرامونی به شمار می آیند!
منبع: نشنال اینترست/ نویسندگان: جان گلاسر و کریستوفر پربل/ ترجمه: محمدرضا پارسا
انتهای پیام/