فیلمهای خوبی که بد میفروشند و عکس ماجرا/ ادامه ناکامی در رکوردزنیها
گروه فرهنگی آنا: آمار فروش گیشه سینما، ابدا نمیتواند نشان از کیفیت فیلمها داشته باشد؛ چه بسا فیلمهای خیلی خوشساختی داریم که حتی هزینه ساختشان را در نمیآورند و نهایتا فروشی متوسط دارند. اما آن طرف ماجرا فیلمهایی هستند که خیلی ضعیفاند اما ممکن است به دلیل ژانر کمدی یا حواشی ایجاد شده حسابی بفروشند.
استقبال مخاطب از فیلمها لزوما باید به عوامل مهمی نظیر قصه، کارگردان، تیم بازیگری و صدالبته فرم باکیفیت آن برگردد ولی همیشه و لااقل در بازه زمانی کنونی، اینگونه نیست.
عمدتا اعتقاد بر این است که فیلم کودک خصوصا با محدودیتهایی که در اکران دارد، گیشه پررونقی ندارد و حتی به رقم یک میلیارد تومان هم نزدیک نمیشود اما این روزها مثال نقض آن را روی پرده میبینیم.
همین حالا فیلمی با بضاعت به نام "قهرمانان کوچک" روی پرده است که مخاطب در بین این همه فیلم خوش رنگ و لعاب سینمایی برای رده سنی بزرگسال، یکباره به استقبالش میرود. درحالی که فیلمهای خوش ساختتری اخیرا در این ژانر نیز روی پرده رفتهاند اما استقبال مناسبی ندیدند.
از این فیلم برای گروه سنی خاص که بگذریم، استثنا در بین فیلمهای فعلی سینما هم کم نیستند که یکی با استقبال خوب و دیگری با افت فروش همراه است درحالیکه کیفیت هردو شاید عکس باشد.
قیاس این ماجرا را میتوان بین دو فیلم «زرد» و حتی «ملی و راههای نرفتهاش» با «مالاریا» پیدا کرد. دسته اول حتی برای ورود به جشنواره فجر نیز اجازه پیدا نکردند اما دیگری به رغم حضور در لیست نهایی اسکار و بسیاری از جشنوارههای خارجی میان فیلمهای انتهایی جدول فروش قرار دارد!
حتی «نگار» با حجم زیادی از تبلیغات به خصوص توسط فیلمسازش در «خندوانه» یا «ساعت 5 عصر» با برند مهران مدیری، گرچه تا حدودی مورد استقبال قرار گرفتند اما نه در حد و اندازهای که ادعا میشد چه بسا رکوردشکنی نیز از آنان انتظار میرفت که البته محقق نشد.
همین الان «خفهگی» با کیفیتی متوسط و تبلیغات سوری اما بیشترین سانسهای فوقالعاده نیمه شب را به خودش اختصاص داده و لااقل در این سه چهار روز اخیر حسابی هم فروخته و کمکم به اکران میلیاردی نیز خواهد رسید. گرچه باید منتظر بود و دید که آیا استقبال مردم از آن فروکش میکند؟
پس اینجاست که تیم بازیگری هم برای مخاطب مهم میشود؛ الناز شاکردوست و نوید محمدزاده. یا مثل کست بازیگری فیلم عادی «زرد» با بهرام رادان و ... که خوب میفروشد. گرچه نقیضش هم زیاد است یعنی فیلمهایی که امثال این بازیگران در آن بازی کردهاند اما استقبال معقولی را ندیدهاند!
فیلمهایی مانند "رگ خواب" و امثالهم را به شدت در اکران کم داریم؛ آثاری که هم ساخت و هم قصه داشته باشند و البته با گیشه مردمی و پول جیب مخاطب، بفروشند. شاید در بین این همه فیلم بتوان روی "خانه دختر" با این مشخصات حساب باز کرد. فیلمی که حواشی بسیاری دارد.
شاید فکر کنیم ایجاد حاشیه همیشه کارساز است اما نه؛ حاشیه نیز انگار دیگر نمیتواند ملاک فروش بهتر باشد چون مثال ضدش بسیار است. مگر «زادبوم» با تبلیغات بسیار بر سر اینکه نه سال توقیف بوده و حتی با حضور بازیگرانی مثل بهرام رادان و عزتالله انتظامی، توانست گیشه آنچنانی را نصیب صاحبش کند؟!
پس این همه مثالهای ضد و نقیض درمورد کیفیت فیلمها، اسم کارگردان، حواشی و غیره برای داشتن گیشه میلیاردی؛ نگاه را متوجه مخاطبی میکند که امروز دیگر خودمختار است و شاید نمیتوان مثل سابق در گیشه روی او حساب کرد. بنابراین ذائقهاش متفاوت شده چنانکه زمانی با فیلم کمدی هماهنگ میشود و زمانی هم با فیلم کودک متوسط.
انگار جور دیگری باید مخاطب این سینما را شناخت و نگاه جامعهشناسانه بهتری از او داشت تا اکران بتواند رونق آنچنانی به خود بگیرد.
انتهای پیام/