پیرامون نوسازی گفتمان اصولگرایی
به گزارش گروه رسانههای دیگر آنا، عدم توفیق جریان اصولگرا در 10 سال اخیر، رقابتهای سیاسی و واگذاری قدرت در دولت، مجلس و شوراها، ضرورت بازسازی و نوسازی گفتمان اصولگرایی را دوچندان کرده است. چیستی اصولگرایی: چیستی اصولگرایی و فهم یکسان اصولگرایان از این پدیده مهم است؛ 1- خاستگاه اصلی اصولگرایی، اسلام فقاهتی است. اسلام فقاهتی شالوده اصلی اندیشه اصولگرایی را تشکیل میدهد. همه نیروهایی که فهم مشترک از اسلام فقاهتی دارند و طرفدار روحانیت انقلابی و اصیل میباشند، ستون فقرات اصولگرایی در کشور را تشکیل میدهند. 2- نیروهایی که به اصول انقلاب باور دارند و کارآمدی اسلام در اداره نظام را میخواهند تعمیق ببخشند، صف اول جریان اصولگرایی در کشور هستند. 3- نیروهایی که با غرب تقابل فکری و نظری و عملی دارند، ضدیت با آمریکا و صهیونیسم را به قرائت امام و رهبری میپذیرند و نیز مؤلفههای فرهنگی و هویتی غربی همانند اومانیسم، راسیونالیسم، پلورالیسم، لیبرالیسم و باستان گرایی ایرانی را دگر گفتمانی و غیریت گفتمانی خود تعریف میکنند، میتوانند با اصولگرایان زیست جریانی داشته باشند.
4- اصولگرایان چهار محور بنیادین را به عنوان مانیفست اقتصادی خود، همواره بر آن تاکید کردهاند؛
الف) تقویت اقتصاد ملی و حمایت از تولید داخلی در برابر سراب ورود سرمایه خارجی
ب) پرهیز از ادغام اقتصاد ایران در اقتصاد جهانی
ج) برقراری عدالت اقتصادی و پر کردن شکاف طبقاتی، پایان دادن به روند رو به تزاید فاصله غنی و فقیر
د) حساسیت و مبارزه جدی با فساد اقتصادی، رانت خواری و ثروتهای بادآورده گفتمان اصولگرایی، یک گفتمان «ارزش محور» است، ارزشهای الهی، اسلامی، انقلابی و ایرانی.
ریشه ناکامیهای اصولگرایان:
1- راهبردهای غلط و ناهماهنگ با پویشهای اجتماعی
2- گسست احزاب و گروههای اصولگرایی، میل شدید به واگرایی و حرکت به سمت کثرت گرایی
3- پیری و فرتوتی درونی برخی احزاب و گروهها و فقدان آموزش نیرو، کادرسازی، ناتوانی در تعامل و سترون بودن در نخبه پروری
4- حلقههای بسته تصمیم گیری ؛ فاصله رهبران با بدنه حزبی
5- فقد یک حرکت آسیب شناسانه کاربردی به منظور به کارگیری بازسازی مجدد.
کاستیهای جدی اصولگرایان؛
سه کاستی ساختاری، رویکردی و کرداری اصولگرایان، درست واکاوی نشده است. گاهی رغبتی هم برای نوسازی آن دیده نمی شود. میل به تفرد و استقلال بیش از میل به همگرایی است. رقیب در تشدید و پدیداری این مورد، برنامه داشت و از هیچ کوششی هم فروگذار نکرد.
نیروهای اصولگرا در حوزه ساختاری در چینش احزاب و گروهها، رجال سیاسی و مذهبی و نیروهای مستقل اصولگرا در کنار هم توانایی لازم را نداشتند، حال آنکه رقیب در این مورد کارآمدی خود را در صف و ستاد نشان داد.
در عرصه رویکردی نیروهای اصولگرا راهبردهای هماهنگ با پویشهای اجتماعی و سیاسی نداشتند. همچنین آنها ارزیابی دقیق از جزر و مدهای اجتماعی، توفان های فرهنگی برخاسته از فضای مجازی و حقیقی نداشتند. حریف در کنترل این فضاها سرمایهگذاری مادی و معنوی زیادی کرد و نتیجه هم گرفت. در حوزه «کردار»، ناکامیهای سیاسی اصولگرایان، موجب ریزش نیرو و به حاشیه رانده شدگی شد.
برخوردهای غیر آشتی جویانه و انعطاف ناپذیر برخی رجال سیاسی اصولگرا نوعی فروپاشی را واتاب داده و میدهد.
راهکار و راهبرد آینده:
جریان اصولگرایی یک جریان زنده، پویا و پر تحرک است. باید برای ماندگاری خود در سپهر سیاست در ایران تلاش کند. لذا میتواند 5 راهبرد و راهکار را در دستور کار خود قرار دهد.
1- اصولگرایان باید توانایی خود را برای جلب باور عمومی، از طریق حضور نیرومند در فضای سیاسی کشور نشان دهند.
2- اصولگرایان باید کارآمدی خود را در گشودن گرههای کور اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی با پایبندی به اصول با راه حلهای روشن و امیدآفرین نشان دهند.
3- اصولگرایان باید سهم خود را در بازتولید گفتمان اصولگرایی ذیل گفتمان رهبری ادا کنند.
4- اصولگرایان باید توانایی خود را در پاسخگویی به مطالبات اجتماعی و اقتصادی مردم با گرهگشاییها نشان دهند. این حقیقت را فراموش نکنیم؛ «توانایی در گره گشایی مشکلات مردم، رمز اقبال همگانی به اصولگرایان است.»
5- اصولگرایان باید ورزیدگی خود را در تعامل با نیروهای اهل ایمان در جهت بسط گفتمان رهبری در جامعه نشان دهند. این ورزیدگی هنگامی به ثمر مینشیند که اضلاع جریان اصولگرایی در تولید گفتمان، تربیت کادر، نقشه راه برای دولت و مجلس دیدگاه ویژه خود را داشته باشند. برای حرکت در این مسیر، اصولگرایان نیاز به روزآمد سازی کارکرد حزبی، راهبردهای معین برای شیوههای تصمیم سازی درست و همسازی آنها با پویشهای اجتماعی دارد.
رجال سیاسی و مذهبی و نیز احزاب اصولگرایی در یک چینش دقیق کنار هم باید در مسیر هم افزایی قرار گیرند و از هر نوع رقابت منفی و کاهنده پرهیز نمایند.
منبع: رسالت
انتهای پیام/