زمزمه های اروپایی را جدی بگیریم
به گزارش گروه رسانههای دیگر آنا، عصر پنج شنبه در اتحادیه اروپا، رهبران 28 کشور این قاره بیانیه ای را صادر کردند که حاوی دو نکته قابل توجه است؛ این 28 کشور در بیانیه رسمی 19 اکتبر (27 مهر) خود ضمن تاکید بر حفظ برجام، به برنامه موشکی و فعالیتهای منطقه ای ایران که بهانه آمریکا برای برهم زدن برجام است اشاره ای نکرده اند. این درحالی است که در بیانیه 5 بندی وزیران خارجه اتحادیه اروپا که سه روز قبل از بیانیه سران، صادر شده، یک بند به برنامه موشکی و حضور منطقه ای ایران پرداخته و در باره این موضوعات ابراز نگرانی شده است.
اما وجه دوم اهمیت بیانیه روز پنج شنبه اتحادیه اروپا که در آن به برنامه موشکی ایران اشاره ای نشده، این است که براساس گزارش منابع خبری، سران 3 کشور فرانسه، آلمان و انگلیس در این نشست «خواستار حفظ فشار بر ایران در زمینههای موشکی و منطقهای» شده اند. با این حال بیانیه رسمی اتحادیه اروپا نشانمیدهد که این سه کشور نتوانسته اند خواسته خود را به دیگر کشورها بقبولانند. این دو وجه به خصوص وجه دوم یعنی موفق نشدن فرانسه، آلمان و انگلیس در همراه کردن سران کشورهای عضو اتحادیه اروپا با خواسته خود و گنجاندن بندهای مشخص علیه برنامه موشکی ایران و حضور منطقه ای کشورمان،میتواند نشان دهنده اختلاف نظر میان کشورهای این اتحادیه بر سر مسائل موشکی و حضور منطقه ای ایران باشد. اختلاف نظرهایی که ممکن است زمزمههایی هرچند ضعیف از شکاف در این اتحادیه در زمینه دنباله روی از آمریکا درباره سیاستها در قبال ایران باشد.
3 کشور غرب گرای فرانسه، آلمان و انگلیس هرچند خواستار حفظ برجام هستند اما آشکارا خواستار فشار بر ایران و محدود کردن برنامه دفاعی و حضور منطقه ای ایرانمیشوند؛ موضعی که همخوانی زاید الوصفی با جملات ترامپ دارد. با این حال بیانیه روز پنج شنبه سران کشورهای اروپا نشانمیدهد که به ظاهر دیگر کشورهای عضو این اتحادیه تمایل ندارند منافع کشورشان را با منافع آمریکا و 3 کشور غرب گرا و حتی برخی دیپلماتهای اتحادیه اروپا که نزدیکی بیشتری با آمریکا دارند، گره بزنند. آن چه در پایان نشست سران اتحادیه اروپا رقم خورد، چه صراحت آشکار برخی کشورهای تروئیکای اروپا در همراهی نکردن با غرب تعبیر شود و چه نتوان به این زودی آن را همراهی نکردن با غرب دانست ، در هرحال نشانههایی از یک اختلاف نظر در این اتحادیه دارد.هر چند ممکن است در آینده این اختلاف نظر به اتفاق نظر بدل شود اما همین اختلاف نظرمیتواند زمین بازی دیپلماسی ایران در اروپا باشد؛ زمینی که روی مرز گسلها و اختلافات داخلی اروپا بنامیشود، اختلافاتی که کم هم نیست.
استفاده از واگراییهای این چنینی در اروپا را روزنامه خراسان 3 سال پیش به عنوان یکی از مهم ترین راهبردها در قبال اروپا به وزارت خارجه پیشنهاد کرده بود. شاید اکنون دیگر بتوان گفت تنها راهبرد مفید، حرکت روی همین مرزهای واگرایی باشد. این راهبرد را روزنامه خراسان در «کتاب خراسان دیپلماتیک» به عنوان «اروپای دوم» نام گذاری کرده بود. مفهوم اروپای دوم شامل کشورهای اروپایی غیر از 3 کشور فرانسه، انگلیس و آلمان است. اروپای دوم شامل کشورهای مهمی همچون ایتالیا، لهستان، هلند، اتریش و ...میشود که اتفاقا هم کشورهای توسعه یافته هستند و سطح بالایی از رفاه و رونق اقتصادی در آنها وجود دارد و هم تجربه تاریخی نشانمیدهد دنباله رو چشم و گوش بسته غرب نیستند. نظریه «اروپای دوم» نه به معنای نفی تعامل با اتحادیه اروپا یا اولویت دادن به کشورهای ضعیف این قاره بلکه به این معناست که سیاست خارجی ایران باید به کشورهای اروپایی به جز 3 کشور فرانسه، انگلیس و آلمان توجه ویژه ای داشته باشد. این توجه ویژه در تعامل دوجانبه با کشورهای اروپای دوم براساس منافع مشترک ایران و هرکدام از آنها به صورت تک به تک شکلمیگیرد و پرورشمییابد. برخی از این کشورها از گذشته نشانههایی از تمایل به همکاری نزدیک با ایران را داشته اند.
اعتراض شدید برخی کشورهای اروپایی به ویژه هلند و ایتالیا به فرانسه، انگلیس و آلمان در سال 86 وقتی 22 کشور اروپایی درخواست کرده بودند پاسخ 21 صفحه ای ایران به پیشنهاد 1+5 را ببینند اما سه کشور غرب گرا پاسخ منفی دادند، یکی از این نمونههاست. حتی سال گذشته وقتی «متئو رنتزی» نخستوزیر ایتالیا به ایران آمده بود، در دیدار رهبر انقلاب از «نظرات مشترک با ایران» درباره مسائل منطقه ای و مبارزه با تروریسم سخن گفت و برخی مواضع انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا را درباره اسلام صریحا رد کرد. «ویکتور اوربان» نخست وزیر مجارستان نیز که 3 سال قبل به کشورمان آمده بود، در مواضع صریح ضد غربی خود مبانی غرب برای توسعه را به چالش کشیده و تاکید کرده بود:معیارهای گذشته غرب را در حوزههای اخلاق، سیاست و دین در معرض فروپاشی قرار داده است.
این مواضع که نشان دهنده رگههایی از استقلال طلبی برخی کشورهای اروپایی و به خصوص کشورهای مطرح اروپا در قبال مواضع غرب است و زمزمههای اختلاف که به تازگی شنیدهمیشود، نشانمیدهد باید با توجه جدی به اختلافاتی که در اتحادیه اروپا شکلمیگیرد، در شرایط پسابرجام و به خصوص با تهدیدهای وافر ترامپ و سه کشور دنباله رو آمریکا در اروپا، راهبرد دیپلماسی ایران در قاره سبز را هرچه سریع تر مبتنی بر راهبرد «اروپای دوم» تعریف کنیم تا زمین بازی با بازیگران جدید تعریف شود. بازیگرانی که دست کم منافع اقتصادی شان آنها را وادارمیکند دنباله رو غرب در اروپا نباشند.
منبع: خراسان
انتهای پیام/