بدون شک صدراعظم مرکل برنده انتخابات آتی خواهد بود
به گزارش گروه رسانههای دیگر آنا، آلمانیها یک هفته دیگر پای صندوقهای رای میروند تا در انتخابات فدرال خود، تصمیم بگیرند که چه کسی سکان مدیریت کشورشان را به دست بگیرد. یک سال پیش، با رای مردم انگلیس به خروج از اتحادیه اروپا و بعدتر هم روی کار آمدن به ظاهر غیرمنتظره ترامپ در آمریکا، احتمال میرفت که راستگرایان در اروپا هم به قدرت برسند؛ چراکه شمار زیادی از کشورهای قاره سبز بهخصوص در آستانه برگزاری انتخابات بودند. اما آرای مردم اروپایی تاکنون نشان داده که حوادث تروریستی متعدد، سیل پناهجویان و مشکلات اقتصادی نتوانسته رایدهندگان را وادار کند رویکرد جدیدی را در پیش بگیرند و به سمت و سوی احزاب دیگری بروند.حالا نوبت آلمان فرارسیده است؛ بانوی آهنین سرزمین ژرمنها، سه دوره پیاپی صدراعظم این کشور بوده و توانسته مدیریت و رهبری اتحادیه اروپا را نیز در دست بگیرد، گرچه تاکید او بر پذیرش مهاجران چندان به مذاق مردم خوش نیامد و موجی از اعتراضات را هم به راه انداخت، اما رسانهها میگویند رقیب جدی و مطرحی در انتخابات پیش رو ندارد. آیا مرکل میتواند به نخستین زن سیاستمداری تبدیل شود که توانسته چهار دوره پیاپی، مهمترین قدرت اقتصادی اروپا را مدیریت کند؟ «فرهیختگان» این موضوع را در گفتوگو با کارشناسان بررسی کرده است.
علیرضا شیخ عطار، سفیر سابق ایران در آلمان و قائممقام سابق وزارت امور خارجه در گفتوگو با «فرهیختگان» پیرامون شرایط انتخابات اخیر آلمان و وضعیت مرکل در این دور از انتخابات میگوید که صدراعظم آلمان در این دور هم شانس بالایی برای انتخاب شدن دارد، چراکه مردم آلمان بهرغم انتقاداتی که به عملکرد مرکل دارند، نمیخواهند ریسک کنند و جایگاهی را که در اتحادیه اروپا برایشان به وجود آمده، از دست بدهند. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
شرایط انتخابات آلمان را چگونه ارزیابی میکنید و جایگاه مرکل در این انتخابات چگونه است؟
مردم آلمان انسانهایی هستند بسیار محتاط و این موضوع ریشه در تاریخ سیاسی و اجتماعی آنها دارد. شکستهایی که این ملت تجربه کردهاند و بعدها به کمک متفقین احیا شدند، رویه محافظهکاری و محتاطانهای را در میان آلمانیها کاملا رواج داده است. از طرفی هم آمریکاییها در طول تاریخ معاصر این کشور تلاش کردند آنها را مردمی مقصر جلوه بدهند؛ همین موضوع در تقویت رویکرد محتاطانه مردم آلمان تاثیرگذار بوده است.
نسل کنونی آلمان که اغلب مسن هستند، بهشدت رویه محتاطانهای دارند و همین موضوع هم سبب میشود که در انتخابات اخیر این کشور به دنبال ریسک نباشند.
موضوع دیگری که در زمینه انتخابات اخیر نباید از نظر دور نگه داشت، این است که در شرایط کنونی آلمان احزاب بزرگ دموکرات مسیحی و سوسیال دموکرات آلمان با یکدیگر ائتلاف دارند. همین روند هم به احتمال زیاد باعث میشود که در انتخابات چند روز آینده شاهد تغییری نباشیم. در تایید این وضعیت میتوان نتایج نظرسنجیها را لحاظ کرد که در آن حزب محافظهکار حاکم پیشتاز است. البته مواضع اخیر مرکل درباره پذیرش مهاجران موجب شده که حزب «آلترناتیوی برای آلمان» بتواند جایگاه خود را در نظرسنجیها و افکار عمومی ارتقا دهد.
خانم مرکل در سالهای اخیر با یکسری انتقادات بهخصوص درباره سیاستهای پذیرش مهاجران مواجه شده، آیا این مساله بر آرای او تاثیرگذار نخواهد بود؟
مرکل با اتکا به شرایط اقتصادی مطلوبی که نسبت به سایر کشورهای اروپایی داشت اعلام کرد که توانایی مهاجرپذیری تا سقف یک میلیون نفر را دارد، اما به دلیل گسترش فعالیتهای تروریستی و وحشتی که در کشورهای اروپایی شکل گرفت، افکار عمومی آلمان پذیرای آن نشد.
این روند در یکی دو سال اخیر باعث گسترش مخالفتها با مرکل شد، اما صدراعظم آلمان با انعطافپذیری تا حدی این موضع را تعدیل کرده است. او در ابتدا سیاستهای مهاجرپذیری را به نفع خود میدید و قصد داشت از این طریق موقعیت خود را بهعنوان رهبر اتحادیه اروپا ارتقا دهد؛ اما به دنبال مخالفتهای داخلی این موضع را تعدیل کرد و حتی موضع او در کمپینهای انتخاباتی تغییر هم کرده است. صدراعظم آلمان سال گذشته بیش از 400 هزار درخواست مهاجرت به آلمان را رد کرده است.
آیا سیاستهای مرکل در قبال آمریکا و روسیه در دوره جدید صدارت تغییری میکند؟
آلمانیها نسبت به رابطه با آمریکای ترامپ خوشبین نیستند. مرکل با گرایشهای محافظهکارانهاش در دوران ریاستجمهوری اوباما توانست رابطه خوبی با آمریکا شکل دهد؛ اما در دوران ترامپ، رفتار مرکل با آمریکا به طرف سردی گرایش پیدا کرده، چراکه ترامپ رفتاری متکبرانه دارد و از طرف دیگر، سیاستهای مرکل در قبال زیستمحیط با ترامپ زاویه زیادی دارد. همه این مسائل باعث میشود که نتیجه بگیریم در دور چهارم صدراعظمی مرکل رابطه آمریکا و آلمان خیلی گرم نباشد.
در مورد روسیه شرایط تا حدی تفاوت میکند، در وهله اول باید در نظر بگیریم که مرکل فردی است که نشان داده میتواند در موارد حساس تغییر موضع بدهد و در طول این مدت انعطاف خوبی از خود نشان داده است. از طرف دیگر روسیه و آلمان تبادل اقتصادی زیادی با یکدیگر دارند و میتوان پیشبینی کرد این دو کشور از یکدیگر فاصله نگیرند و رابطه خود را با یکدیگر حفظ کنند.
سیاستهای او در قبال اتحادیه اروپا هم تغییری خواهد داشت؟
قریب به اتفاق آلمانیها میخواهند برلین رهبری اتحادیه اروپا را حفظ کند؛ این شرایط بعد از خروج انگلیس از اتحادیه به خوبی مهیا شده و یکی از عواملی است که موجب افزایش سبد رای مرکل میشود. از همین رو، سیاستهای مرکل بعد از انتخابات آتی نسبت به اتحادیه اروپا تغییر نخواهد کرد، بلکه با آهستگی و پیوستگی و سنجیدگی بیشتری ادامه پیدا میکند.
شرایط اقتصادی نامناسب کشورهای اروپایی فرصتی برای مرکل است تا از رهبری اتحادیه بیشترین بهره را بگیرد و فرصتهای شکوفایی اقتصادی آلمان را با تکیه بر جایگاه رهبری بر اتحادیه اروپا برای کشورش فراهم کند.
شرایط آلمان بعد از انتخابات آتی را چگونه میبینید؟
مردم آلمان تا حدی نسبت به سیاستهای مهاجرپذیری مقاومت نشان میدهند و احساس میکنند مالیاتی که میپردازند صرف مهاجران شده و فرصتهای شغلی خود را به خاطر این پناهجویان از دست میدهند. با این شرایط به نظر میرسد مرکل با فاصله گرفتن از سیاستهای قبلی خود، در تلاش است افکار عمومی کشورش را با خود همراه کند. از طرفی هم با تکیه بر جایگاه رهبری اتحادیه اروپا تلاش میکند برای کشورش شرایط مطلوب اقتصادی را فراهم کند. مردم آلمان هم به دلیل پایین بودن قدرت ریسکپذیری و تمایل نداشتن به گروههای افراطی از مرکل حمایت خواهند کرد.
«مانوئل اوشنرایتر»، خبرنگار و سردبیر آلمانی نشریه «ژئوپلیتیک» در گفتوگو با «فرهیختگان» به تحلیل فضای انتخاباتی آلمان پرداخت. وی با بیان اینکه بر همگان مشخص است که خانم مرکل ساختار قدرت را طوری مدیریت کرده که خود برنده این انتخابات باشد، گفت که انتخابات پیش رو دو قطبیترین انتخابات آلمان است که از چنددستگی جامعه خبر میدهد.
حال و هوای انتخاباتی آلمان چگونه است؟ به نظر میرسد آلمانیها سیاسیتر شدهاند.
انتخابات فدرال امسال ممکن است دوقطبیترین انتخابات در آلمان پس از سالها باشد. فضای انتخاباتی برافروخته و ملتهب است و نشان میدهد جامعه کشور ما از هم گسیخته؛ امسال انتظار نتیجه متفاوتی داریم، زیرا کمپینهای تبلیغاتی انرژی و مبالغ گزافی برای ایجاد شور انتخابات و تشویق مردم به مشارکت هزینه کردهاند.
منظور شما از این شکاف و دودستگی میان جامعه آلمان چیست؟
ما در آلمان با مشکل بزرگی مواجه هستیم و آن شکاف عمیق میان سیاستهای کلان و خواستهها و افکار عمومی مردم آلمان است. برای مثال، تصمیمگیری سیاسی کلان مانند موضع آلمان در قبال اتحادیه اروپا، عملیاتهای نظامی و واحد پولی یورو توسط اکثریت آرای پارلمان اتخاذ میشود، اما در عمل بیشتر مردم با این تصمیمات مخالف هستند.
مثلا در خصوص استفاده از واحد پولی یورو، با وجودی که مورد حمایت تمامی احزاب پارلمان بود، اما حدود ٧� درصد تا ٨� درصد مردم به آن معترض بودند. این دقیقا موضوعی است که بیانگر شکاف در جامعه است؛ برخی معتقدند که حتی باوجود خواسته اکثریت مردم این برنامهها باید اجرا شود، چون این کار درست است؛ برخی دیگر خواستار اعمال بیشتر دموکراسی و اجرای خواستههای مردم و شنیده شدن صدای آلمانیها هستند.
و حالا در این میان بعضی از احزاب را داریم که میگویند ما برای شنیده شدن صدای مردم اقدام میکنیم و در جهت اعمال خواست مردم گام برمیدارند که بهطور خاص میتوان به حزب آلترناتیوی برای آلمان اشاره کرد که نسبت به اتحادیه اروپا بدبین هستند. در طرف دیگر هم مخالف این جهتگیری، احزاب چپ حضور دارند.
به گفته نظرسنجیها مرکل پیشتاز است و احتمالا برای چهارمین بار صدراعظم آلمان میشود؛ آیا احتمال دارد با نتایج غیرمنتظرهای مثل انتخابات آمریکا مواجه شویم؟
بدون شک صدراعظم مرکل «برنده» انتخابات خواهد بود. اما این پیروزی به خاطر محبوب بودن خانم مرکل نیست؛ بلکه او با نظام قدرتی که در آلمان شکل داده، این انتخابات را از آن خود خواهد کرد. حزب مسیحی-دموکرات او طی دهههای گذشته با ریزش آرا مواجه بوده، اما هنوز قویترین جبهه سیاسی بعد از 24 سپتامبر خواهد بود. همه احزاب سیاسی دیگر در پارلمان- به جز «آلترناتیو برای آلمان»- آمادگی و تمایل پشتیبانی از مرکل را دارند.
دولت مرکل آمادگی و تمایل به واکنش مناسب در مقابل بحرانها و تهدیدهای جاری را ندارد. مرکل از زمان بحران اروپا و بحران مهاجرت مدیریت را به عهده داشت تا آلمان را نفرتانگیزترین کشور در اتحادیه اروپا کند. برلین تلاش کرده سایر اعضای اتحادیه اروپا را تشویق کرده و تحت فشار قرار دهد تا این مسیرها را دنبال کنند. مرکل نهتنها جامعه آلمان، بلکه اروپا را نیز از هم گسیخته کرد.
پس سیاستمداری که محبوبیت ندارد، چطور میتواند همچنان در صدارت باقی بماند؟
آنگلا مرکل موفق به ایجاد یک سیستم سیاسی نرم و تقریبا تمامیتخواهانه شده که در آن، همه احزاب سیاسی در مورد سیاستهای کلان و اصلی اتفاق نظر دارند. مثلا در مجلس آلمان هیچگاه درخصوص اینکه آیا باید عضوی از اتحادیه اروپا باشیم یا نباشیم، بحث نمیشود. تنها درخصوص اصلاحات گفتوگوهایی صورت میگیرد و هیچگاه مخالف اصلی وجود ندارد. همین چینش سیاسی موجب شده که مرکل بتواند خواستههای سیاسی خود را محقق کند و پیش ببرد، حتی اگر اراده او مخالف خواست و اراده مردم باشد.
بهعنوان مثال، تحریمها علیه روسیه با مخالفت 60 تا 710 درصدی مردم مواجه است و یا استقرار نیروهای آلمانی در خارج از کشور همین میزان مخالفت را در افکار عمومی دارد. همچنین در سیستمی که مرکل ایجاد کرده، همکاران ائتلافی او همیشه میبازند. او اهداف سیاسی سایر احزاب مانند لغو قدرت هستهای، خدمت سربازی اجباری یا معرفی ازدواج همجنسگراها که خواستههای سایر احزاب است را پیگیری میکند. با همین اقدامات هم حزب خود را از یک محافظهکار مسیحی به یک نهادی تبدیل کرده که فاقد ایدئولوژی است. برای همین در این حزب حتی کسانی را پیدا میکنید که حامی سقط جنین هستند و همین مساله باعث شد که او بتواند قدرت را به دست بگیرد و صدراعظم باقی بماند. همچنین این رویکرد موجب شده که او واقعا رقیب جدی در انتخابات نداشته باشد. در سایر احزاب که بیشترشان هم تحت تاثیر و کنترل حزب مرکل هستند، انسانها و چهرههای قویتر از شولتز وجود ندارند.
برخی میگویند مارتین شولتز، رقیب مرکل، عامدانه انتخاب شده، چراکه ضعیف است و نمیتواند با او رقابت کند. نظر شما چیست؟
مارتین شولتز هرگز شانسی برای برنده شدن نداشته، اما این هیچ ارتباطی با شخصیت وی ندارد. حزب متبوع شولتز، موسوم به حزب سوسیال دموکرات با حزب مسیحی- دموکرات خانم مرکل دولت تشکیل دادهاند. همین امر موجب شده که شولتز دقیقا بر سر دو راهی باشد؛ چطور میتواند به سیاست مرکل حمله کند وقتی حزب خود او چهار سال است از مرکل حمایت میکند؟ در واقع هر تصمیم دولتی چهار سال اخیر با حمایت حزب سوسیال دموکرات آلمان گرفته شده است. همین امر هم موجب شده که بسیاری از مردم حتی او را بهعنوان رقیب مرکل هم نمیبینند. به نظر من شولتز انتخاب نشده که برنده شود و به صدارت برسد، بلکه این فرد رقیب مرکل شده تا در واقع مقصر باخت باشد. چون نه در این حزب و در نه در هیچ حزب دیگری، نمیتوان چهرهای به قدرتمندی مرکل پیدا کرد که توان رقابت با او را داشته باشد. با وجود این، برای نخستین بار صدایی در جامعه شنیده شده که متفاوت است و گرچه از نظر سیاسی ضعیف است، اما اقدامی نو در فضای سیاسی آلمان محسوب میشود.
حزب «آلترناتیو برای آلمان» که میگویید تنها حزب مخالف مرکل به شمار میرود، چه تغییری در فضای سیاسی ایجاد کرده است؟
یکی از دوقطبیترین و تهاجمیترین کمپینهای تبلیغات انتخابات تاکنون در آلمان در حال رقم خوردن است. این مساله مطمئنا با ظهور نیروی سیاسی جدید- حزب آلترناتیو برای آلمان- که نسبت به اروپا، مهاجرت و ناتو بدبین بوده و حق حاکمیت بیشتری برای آلمان میخواهد، سر و کار دارد. احزاب سیاسی مستقر در آلمان درباره همه این مسائل توافق دارند.این ممکن است اولین کمپین انتخاباتی واقعا سیاسی در آلمان باشد، چراکه مردم درباره موضوعات سیاسی مهم و تعیینکننده- نه جزئیات کوچک و بیاهمیت- صحبت میکنند. آنگلا مرکل قبلا گفته بود سیاستهای وی «بدون هیچ آلترناتیوی» است و نظام حزب مستقر تقریبا با این ادعا موافق است. حالا، ناگهان حزب جدیدی با نام آلترناتیو برای آلمان ظهور پیدا کرده که خود را بهعنوان یک «آلترناتیو (جایگزین، گزینه)» معرفی میکند. این حزب در نظرسنجیها حدود 10 درصد طرفدار دارد و نمیتواند اکثریت آرا را به دست آورد یا سهمی در حکومت دست یابد، اما بوندستاگ (پارلمان مرکزی آلمان) برای نخستین بار پس از چندین دهه با نمایندگانی روبهرو میشود که با اکثریت آرا مخالف است.
منبع:فرهیختگان
انتهای پیام/
انتهای پیام/