دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
یادداشت خراسان/سید حمید حسینی

این دادگاه بی قانون!

فضای مجازی را شاید بتوان دیگر به جرات فضای واقعی نامید .امروزه و با ورود به عصر فضای آنلاین و تعاملی شبکه های اجتماعی ،اخبار ،اظهارنظرها نقدها و حتی اتهامات به سرعت فشردن چند دکمه صفحه کلید موبایل یا کامپیوتر در گستره عظیمی پخش می شود.
کد خبر : 214000

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر آنا، فضای مجازی را شاید بتوان دیگر به جرات فضای واقعی نامید .امروزه و با ورود به عصر فضای آنلاین و تعاملی شبکه های اجتماعی ،اخبار ،اظهارنظرها نقدها و حتی اتهامات به سرعت فشردن چند دکمه صفحه کلید موبایل یا کامپیوتر در گستره عظیمی پخش می شود . از زمانی که مارشال مک لوهان در 1962 در کتاب آینده‌نگرِ خود، کهکشان گوتنبرگ، پیش‌بینی کرد که «به‌هم‌وابستگی جدید الکترونیکیْ جهان را، به‌شکل دهکده‌ای جهانی، از نو می‌سازد » تصور این که این به هم وابستگی جدید به این سرعت معادلات زندگی بشری و حتی کوچک ترین ارتباطات شخصی انسان ها را دستخوش تحول جدی نماید کمی سخت بود. اما امروزه نه کسی می تواند و نه عقلانی است که به نادیده گرفتن و طرد و رد این پدیده در زندگی انسان امروزی بپردازد .فضای مجازی با امکانات و کارکردهای منحصر به فردش زیستن انسان را در بسیاری از ساحت ها راحت تر کرده و در عین حال ابعاد جدیدی را نیز در زندگی اجتماعی انسان به وجود آورده است .اکنون شما با جعبه جادویی که در جیب خود دارید به راحتی و در کمترین زمان قادر به ارتباط با هر نقطه ای از طریق اینترنت خواهید بود و انجام اموری که پیشتر ماه ها وقت و سفر برای آن نیاز بود در کمتر از دقیقه ای و حتی چند ثانیه میسر شده است . این جلوه جدیددر زندگی انسان ،نوع ارتباطات شخصی و مفاهیمی چون آزادی بیان را نیز تحت تاثیر جدی قرار داده است .اکنون انسان ها- به رغم نگرانی هایی که درباره تحت نظر بودن توسط حکومت ها در فضای مجازی وجوددارد –به راحتی بیشتری به ابراز نظر و عقیده خود در این فضا می پردازند و تولید محتوای موجود در فضای مجازی به خوبی نشان دهنده این پدیده جدید و منحصر به فرد است . به طوری که برآورد شده است تماشای تمامی فیلم‌هایی که ظرف یک ماه به شبکه‌های جهانی وارد می‌شوند حدود شش‌میلیون سال طول خواهد کشید.


اما فضای مجازی مانند همه پدید ه های بشری واجد جنبه های منفی نیز هست . به واقع ، ورای تمام محسناتی که رسانه های دیجیتال و شبکه های اجتماعی فراهم کرده اند آسیب های متعددی را نیز با خود به همراه آورده اند؛تغییر در برداشت های انسان از مفاهیمی چون صمیمیت ،جامعه پذیری ،شرم آزادی بیان و تبادل آزاد اطلاعات ،گفت وگو ،تعهد ومواجه شدن با مسئولیت گفته یا رفتار و ...... بخش کوچکی از این تغییر است؛ مثلا اکنون آنچه می توان آن را «تصدیق جمعیت دیجیتالی »نامید تا حد زیادی کارکردهای اجتماعی شدن وجامعه پذیری را عهد ه
دار شده است . این تغییر به ویژه تغییر در باورها چالش هایی بنیادی را نیزبا خود به همراه آورده است . تولید اخبار جعلی، نادرست و تحریف شده یا به اصطلاح «فیک نیوز» یکی از بیشترین محتواهای تولید شده در فضای مجازی است؛ به طور مثال یکی از موضوعاتی که به وفور در فضای مجازی مشاهده می شود و گاهی جزو موارد پر سر و صدا در این عرصه است ،افشاگری ها و تهمت ها و گاه نقدهایی است که بر مبنای یک خبریا داوری غلط هرازگاهی درباره برخی چهره های مشهور سیاسی ، هنری ؛فرهنگی یا اجتماعی و ... صورت می گیرد . داشتنِ یک گوشیِ هوشمند و دسترسی به اینترنت به صورت خودکار ابزار لازم را برای ورود به مباحثه ،گفت وگو و خیلی چیزهای دیگر که در دنیای واقعی نیازمند مقدمات ،
آداب ،امکانات و ارتباطات خاص است ؛ فراهم می کند.
شبکه های اجتماعی اگر چه پس از سال ها توانسته به شهروندان و کسانی که عضو این شبکه ها هستند ابزارهای شگفت انگیزی برای ابراز عقیده و دیدگاه خود بدهد اما در این فرایند به وفور شاهد مواردی هستیم که به واسطه ذات فضای مجازی عملا به دادگاهی یک طرفه برای محکومیت افراد تبدیل می شود .بسیاری از ما در روز شاهد پخش گسترده شایعات و اخباری که صحت و سقم آن اصلا مشخص نیست در باره افراد و وقایع مختلف هستیم .روزی یک هنرمند مشهورتنها با یک پست و ادعا به تجاوز متهم می شود و روزی دیگر یک عکس یا تصویر با دستکاری یا صدا گذاری به روایتی الصاق می شود که هیچ بهره ای از حقیقت ندارد .نمونه اخیر آن ماجرای شنیده شدن صداهای عجیب از آسمان شهرآستارا بود، یا این که یک موج یا هشتگ بدون واکاوی دقیق موضوع و با برجسته ساختن بخشی از واقعیت یا حتی با اهداف خاص چنان در فضای مجازی همه گیر می شود که به واسطه همان خصوصیاتی که پیشتر گفته شد یعنی «خصلت تصدیق جمعیت دیجیتالی» تعداد زیادی از کاربران را با خود همراه می کند ،بدون آن که فرصت و فضای عادلانه ای برای دفاع به کسانی بدهد که به واسطه این موج اتهام یا انتقاد زیان می بینند .حتما تا کنون و حتی به وفور با موارد ی در فضای مجازی برخورد کرده اید که فردی پشت یک اکانت یا شناسه با اسم و عکس جعلی به راحتی با ایراد اتهام به برخی افراد به انتشار مطالبی می پردازد که می تواند ظرف چند ساعت زندگی یک نفر را نابود کند ؛ موارد و اتهاماتی که به طور اساسی ابراز آن در فضای واقعی در صورت غلط بودن می تواند تبعات جدی کیفری برای اتهام زننده در پی داشته باشد اما درفضای مجازی –اگر چه موارد خاص قابل پیگیری می تواند به نتایجی برسد – با توجه به ناشناس بودن اتهام زننده و در دسترس نبودن وی مثلا گاه فرد از کشور دیگری است یا ....به طور کلی این تبعات گریبانگیر مفتری نخواهد شد.
البته اگر چه امکان دفاع یا رد آن ادعا به وسیله همان ابزار های فضای مجازی در اختیار متهم نیز هست اما نه تنها این همه لوازم یک دادرسی عادلانه نیست بلکه به جرات می توان گفت این دادگاه از هیچ قانون دادرسی عادلانه ای نیز پیروی نمی کند .هرروز شاهد مواردی هستیم که موجی از اخبار و اظهار نظر درباره یک چهره سیاسی ،شخصیت ،ستاره هنری و ورزشی و ... منتشر می شود و اساسی ترین اصل یک دادرسی عادلانه که اصل برائت است در این دادگاه روزمره فضای مجازی به طرز وحشتناکی نقض می شود . بر اسا س این اصل ، فرد بی‌گناه است، مگر این‌که تقصیرش، مطابق اسناد و مدارک و قانون مشخص شود اما فرایند ایراد اتهام در فضای مجازی روندی معکوس را طی می کند ابتدا فرد متهم و محکوم می شود و کاربران متعدددر مقام قاضی(برخلاف اصل بی طرفی مقام قضاوت ) بدون دسترسی به تمام اسناد و مدارک مورد اتهام و حتی دریافت دفاعیات متهم حکم صادر می کنند و موج انتقادها ی توفنده به راه می افتد و آن گاه فرد باید از خوددفاع کرده و اتهامات را بزداید که در بیشتر موارد آب در هاون کوبیدن است .
حال سوال این است که باید با این پدیده چه کرد ؟ آیا طرد ،بستن و فیلتر این شبکه ها راه چاره است؟ برخورد جدی با افرادی که این فضا را دامن می زنند باید در دستور کار قرار گیرد؟ جرم انگاری جدید راجع به برخی از رفتار های کاربران فضای مجازی و پدیده های مربوط به این فضا باید صورت گیرد؟و....
هر کدام از این راه ها می تواند در شرایط و موقعیت خاص خود به کار آید ،اما پرواضح است که هیچ کدام نمی تواند عواقب و آثار زیان بار این بخش از فضای مجازی را بی اثر کند. شاید مهم ترین چیزی که بتواند راهکاری برای مقابله با این مسئله به دست بدهد نه در بوروکراسی پیچیده و عریض و طویل اداری و انتظامی که ایجاد سواد رسانه ای و تغییر در باور و ذهنیت کاربران نسبت به آن چه در فضای مجازی می بینند و می خوانند نهفته باشد. همه ما به عنوان کسانی که به طور روزانه در جایگاه قاضی و داور درباره دیگران و اخباری که منتشر می شود قضاوت می کنیم باید بدانیم با چه پدیده ای روبه رو هستیم. شیوه تولید محتوا در این رسانه چقدر متکی به فرد و بدون قید و بند ها و ضمانت های متداول فضای واقعی است و چگونه و به راحتی با یک پیام در شبکه مجازی جایگاه ما از یک قاضی به یک متهم که نه، یک محکوم مستاصل و درمانده تغییر خواهد کرد.باید آن چه را از فضای مجازی دریافت می کنیم قبل از آن که به باور خود تبدیل کنیم و نشر دهیم در مقابل اما و اگر و سوال های جدی در ذهن خود قرار دهیم .خیلی دور نیست که زندگی من و شما هم فقط با یک جمله 140 کاراکتری نابود شود .


منبع:روزنامه خراسان


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب