یک فرقه نوظهور عرفان ساختگی، متلاشی شد
به گزارش گروه رسانه های دیگر آنا، امروزه معنویت به موضوع مهمی تبدیل گشته که روزبهروز بر اهمیت و احساس نیاز مردم به آن افزوده میشود. طی دهههای اخیر اشخاص و سازمانهای مدعی معنویت و نجات بشر زیادی به وجود آمده و در حوزههای متنوعی نظیر درمان، افزایش خلاقیت، آرامش، پرورش روح، موفقیت در کسبوکار و ... واردشدهاند که مدعیاند، برای تمام مشکلات بشر راهکارهای معنوی مؤثری دارند.
با بالا رفتن مطالبه معنویت در قلوب مردم، دول سلطه و سرمایهداری، در ادامه رویکردهای گذشته خود کوشیدند تا در راستای مقابله با باورهای توحیدی راستین نسبت به ترویج باورهای معنوی همسو با ارزشهای خود اقدام نمایند. باورهایی که بدون تردید جامعه و آرزومندان دین و معنویت را با آسیبها و تهدیداتی بهمراتب خطرناکتر و پیچیدهتر از گذشته مواجه میسازد که بخشی از آن نیز در مقولات ضد امنیتی تعریف میشود. از همین روست که مقام معظم رهبری بهانحاءمختلف خطر تهدید دین و ایجاد انحراف در اصول دین را متذکر میشوند.
یکی از فرقههایی که در قالب همین تحلیل میگنجد فرقهی نوظهور «نشاط زندگی» است که در داخل کشور از طریق فردی رشد و گسترشیافته و نهایتاً پس از کشف و شناسایی در تاریخ 1396/02/20 به هنگام برگزاری یکی از جلسات فرقهای تحت پیگرد قضایی قرار گرفت. در این نوشتار تلاش گردیده ضمن توصیفی از فرقه، موضوع در چند بخش مورد واکاوی قرار گیرد.
درباره فرقه نشاط زندگی
ساختار و تشکیلات
فرقه انحرافی «نشاط زندگی» متأثر از عقاید، افکار و اندیشههای مکاتب انحرافی یوگاناندا، سای بابا، باباجی و برخی از عرفانها با سبک و سیاق هندوئیسم است که توسط این فرد در سال 2001 م در پوشش مؤسسهای با همین نام، در ایران راهاندازی و با توسعه فعالیتها به استانهای مختلف کشور، آموزههای خود را تبلیغ و به جذب افراد پرداخت. هرچند در ابتدا به دلیل فقدان انسجام تشکیلاتی در جذب افراد چندان موفق نبوده، لکن پس از گذشت چند سال و همراهی تعدادی از اعضای باسابقه، تشکیلات را قوت بخشیده و توانست علاوه بر داخل کشور، فعالیت این جریان را به خارج نیز گسترش دهد.
مدیریت فرقه در سالهای اولیه، صرفاً به عهدهی مؤسس آن بوده و پس از تعمیق فعالیتها، دو نفر از اعضای مجرب بانامهای «ال. سلحشور» و «م.سرابی» او را همراهی و مساعدت نمودند. از سال 2007 م برگزاری کلاسها در خارج از کشور با کمک یکی از عناصر خارج نشین فرقه آغاز و درکشورهای سریلانکا (کولمبو)، سوئد (استکهلم)، هندوستان (دهلی نو)، فرانسه (پاریس)، کانادا (آمستردام- تورنتو-مونترال- ونکوور)، ایالت کالیفرنیا (سانتاباربارا- لوسآنجلس)، ایالت آیووا (داونپورت)، شیکاگو، و امارات متحده عربی (دبی) توسعهیافته و در طول 17 سال بالغبر 2000 نفر در ایران و حدود 200 نفر در خارج از کشور جذب فرقه شدهاند.
ایدئولوژی و اعتقادات فرقه
همانگونه که پیشتر اشاره شد عقاید، افکار و اندیشههای سرکرده جریان انحرافی نشاط زندگی بهعنوان مؤسس و بنیانگذار فرقه متأثر از مکاتب و عقاید افرادی نظیر یوگاناندا، سای بابا و باباجی است.
در این زمینه، یوگاناندا خداوند را دارای جلوههای مختلفی دانسته و با اعتقاد به تثلیت، عنوان میدارد «وقتی احدیت آفرینش را خلق میکند خلقت سه جنبه پیدا میکند، پدر، پسر و روح القدوس و هنگام قیامت این سه اقنومو سایر نسبیتهای خلقت در روح مطلق مستحیل میشوند.» او یکی از اشاعه دهندگان مکتب موسوم به «کریا یوگا» بوده و مبانی اعتقادی وی، بازتابی از آموزههای سنتی هندو می باشد. و بر این باور است که انگیزه خداپرستی، رفع رنج؛ اتر یا آتش زمینهی خلقت؛ «ایشوره» جلوه حکمران بودن؛ «کالی یا مادر الهی» جلوهی آفرینش بوده و ستارگان در زندگی انسان تأثیر زیادی دارند. همچنین با قبول بحث تناسخ بر این نکته تأکید دارد که «انسان علاوه بر بدن مادی، دارای بدن اثیری (اختری) و علی است و در عوالم اثیری و علی موطن نیز دارد و پس از مرگ از دنیای مادی و بعد از تکامل در جهان اختری یا بدن علی زندگی میکند.» لذا میگوید: «اساس حقیقی مذهب، اعتقاد نیست، بلکه تجربهی شهودی است. شهود، قدرت روحی جهت شناخت پروردگار است. برای دانستن اینکه چه مذهبی واقعاً با حقیقت سازگار است، تنها باید خدا را شناخت.... کل جهان، تصویر متحرک کیهانی خداست و اینکه افراد صرفاً بازیگرانی در بازی الهی هستند که نقشهایشان از طریق تناسخ تغییر میکند... همچنین درد و رنج عمیق انسانی در حقیقتی پنداشتن نقشی که در حال بازی آن است و نه در مقایسه با کارگردان فیلم یا خدا ریشه دارد.» ازاینرو معتقد است ازدواج با پرستش خدا قابلجمع نبوده و به همین دلیل خود تن به ازدواج نداده است.
همچنین اساس آموزههای سای بابا نیز برگرفته از فرقه بودا و بر پایه تناسخ است. سای بابا برای خود مقام خدایی قائل بود و باقدرت ادعا نموده بود که 7 سال بعد از مرگ در جسم دیگری در شهر «میسور» دوباره ظهور خواهد کرد. در فرقه این تناسخ و تجسم را «پرما سای بابا» مینامند.
فعالیتهای جذبی و تبلیغی
سرکرده فرقه با اشاره به اینکه نور الهی در وجود انسان وجود دارد سعی دارد اینطور القا نماید که باوجود هستی در وجود انسان نیازی به ارتباطگیری با خالق نیست و اگر هم نیاز باشد تنها ازطریق یوگا، مدیتیشن و فعالیتهای فرقهای که بنام نشاط زندگی نامگذاری شده بیان میشود.
فعالیتها و اقدامات فرقه که با رویکرد بهاصطلاح روانشناسی مثبت در چند حوزه دنبال میشده به شرح ذیل قابلبررسی است:
- چاپ و توزیع 700 نسخه از مجموعه مطالب نقلشده از سوی سرکرده فرقه، در قالب کتب مربوط به فرقه
- برگزاری کلاسها و دورههای آموزشی شامل کارگاه آخر هفته، معارفه، دورههای پنج، ده و سیروزه، کارگاه رامسر، کلاسهای اینترنتی؛
- تهیه، تولید و فروش الواح فشرده با مضامین و آموزههای فرقهای در جهت ترویج عقاید انحرافی
- برگزاری کلاسهای فرقهای ویژهی کودکان؛
- برگزاری کلاسهای اینترنتی؛
- حضور در شبکههای تلویزیونی خارج از کشور و با اشاعه آموزه های فرقه ای
- فعالیت در فضای مجازی
- تشکیل بانک اطلاعاتی اعضا حاوی مشخصات و ایمیل عناصر فرقه برای ارتباط گیری های خصوصی و شخصی سرکرده با اعضا؛
در این فرقه، تبلیغ از یوگا و مدیتیشن بسیار بیشتر از دیگر عرفانهای کاذب به چشم میآید.همچنین لازم به ذکر است سرکرده فرقه تلاش دارد برای کنترل ذهن، مخاطب را به سمت یوگا جذب کند و چنین اشاره میکند که همهچیز از ذهن شما عبور میکند. در ادامه به مدیتیشن پرداخته و مدعی میشود که انجام حرکات مربوط به آن بهصورت روزانه لازم است. منظور از یوگا و آموزه های آن در این فرقه انحرافی، صرف گفتن ورزش نیست، بلکه یوگا در معنای آموزه های فرقه ای و ورود یوگا در مسائل معنوی مد نظر سرکرده فرقه بوده است. تا بدین شکل در قالب ورزش و نشاط مسائل و اهداف فرقه ای را برای مجذوبان طبیعی و منطقی جلوه دهند.
سوابق و مشخصات سرکرده فرقه
سرکرده فرقه نشاط زندگی در سال 1952م در تهران متولدشده و در اوایل کودکی با توجه به اینکه پدرش سرپرست امور دانشجویان ایرانی خارج از کشور در قبل از انقلاب بوده به آمریکا میرود و پس از چند سال به ایران بازگشته و تحصیلات مقطع متوسطه و دبیرستان را سپری مینماید.
پدر سرکرده فرقه ضمن عهدهداری معاونت وزارت خانههایی چون فرهنگ و ارشاد در زمان رژیم منحوس پهلوی؛ از مرتبطین ساواک (تیمسار نصیری) نیز بوده است. مادرش از دوستان نزدیک شاه بوده و به دربار رفتوآمد داشته است. مادر وی کاندیدای مجلس سنا و عضو حزب رستاخیز بوده، و از مرتبطین دربار و اشرف پهلوی محسوب میشود.لازم به ذکر است تمامی اعضای خانواده سرکرده فرقه عضو باشگاه شاهنشاهی بودهاند.
او سپس برای ادامه تحصیلات مجدداً به آمریکا (ایالت اورگان) عزیمت نموده و مدرک لیسانس مدیریت تجاری را دریافت و متعاقباً به ایران مراجعت نموده و مدرک فوقلیسانس خود را از مرکز مدیریت ایران در رشتهی MBA اخذ مینماید. خدمت سربازی خود را در شرکت صنایع الکترونیک سپری و همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 مجدداً راهی آمریکا (نیویورک) شده و در رشته دیگری فوقلیسانس بانکداری بینالمللی را دریافت و در بانک آمکس آمریکا به مدت 3 سال مشغول به کار میشود. پسازآن با تغییر حرفه به ایالت کالیفرنیا رفته و با مشاوره در رشته کامپیوتر فعالیت خود را آغاز و به مدت 10 سال در این شغل مشغول به کار میگردد. سپس به دانشگاه ماهاریشی در آیووا رفته و مدت 2 سال دورههای کسب آرامش و علوم و دانتا که یکی از حکمتهای اصیل هندوئیسم است را فراگرفته، با علم مراقبه T.M که مربوط به ذکر کلام است آشنا شده و پس از فراگیری این علوم چندین سفر به کشور هندوستان مینماید و دورههای خودشناسی، اعتمادبهنفس، تصفیه افکار منفی را در نزد اساتید هندی چون «هاری هاراناندا» و علم «کریا یوگا» را از پیر و استاد خود میآموزد.
وی در سفرهایش به هند کراراً در بودا پارتی در آشرام سای بابا حضور یافته و مدت 4 روز در آنجا اقامت داشته و همچنین به آشرام هاری هاناندا نیز رفته و علم کریا یوگا را از وی آموخته است. سرکرده فرقه کبت باباجی و کتابهایی با نامهای شیوا سوترا و باگاواگیتا را فراگرفته و به شاگردان خود تعلیم داده است.
او مدعی است در آغاز سفر عرفانی خود به مدت دو سال در دانشگاه بینالمللی ماهاریشی در آیووا به انجام مدیتیشنهای عمیق پرداخته و در آنجا شروع به مطالعه فشرده و دقیق علوم و دانتای هند (یکی از حکمتهای اصیل دین هندو) نموده و سعی در کشف ارتباط بین علوم ودا و فیزیک کوانتوم داشته است. رهبر فرقه مدعی می شود در سفر به هند علم کریا یوگا را از پیر و استاد خود «هاری هاراناندا» که جانشین یوگی معروف یوگاناندا بوده دریافت کرده است. باباجی یکی از اساتید سرکرده فرقه و از معروفترین یوگی های هند بوده، که از مبدعین کریا یوگا است.
یوگا پایه اصلی فرقه
فلسفه نظری سانکیهه که یکی از مکاتب فلسفی هند است، اساس و پایه یوگا است. فردی بنام ریشی کاپیلا، فلسفه سانکیهه را پایه گزاری کرد. یوگا در حقیقت جلوه عملی این فلسفه است. از سوی دیگر بودا و یوگا در اصول اولیه واجبات و پرهیزها و مفاهیم فلسفی، بسیار به هم شبیه و نزدیک هستند. متأسفانه امروز یوگا در ایران از فضای کتابخانه و باشگاه ورزشی گذشته و محیط جامعه و اماکن آموزشی و مدارس رسیده است. بسیاری از مردم بهویژه جوانان تحت تبلیغات فرقهای یوگا را شناخته و چنین اعتقاددارند که یوگا راه حقیقتخواهی و طریق ورود به عالم معنا است، در این تبلیغات از تأثیرات مثبت آن بر زندگی بسیار یاد میشود.
مشکل اصلی یوگا در حلقههای ابتدایی آن است که در مواجهه با متدینان و علما یوگا را فقط ورزش عنوان میکنند و اینکه با اعتقادات اسلامی همسو است اما در حلقههای بالاتر یوگا بسیاری از مسلمات دینی و اسلامی نفی میشود و یوگا بهعنوان «جایگزین دین» میتواند انسانها را به سعادت و تعالی برساند، معرفی میشود. حتی در برخی از آثار مثل گنجینه اسرار یوگا، یوگا و عرفان را یکی دانسته و به علم خداشناسی و علم روح شهرت میدهند.
نسخه فارسی و بهروز شده از یوگا را میتوان در نشاط زندگی دید
استادان یوگا در توضیح آن چنین میگویند: برای رسیدن به تعالی، باید جسم و روح انسان یکی شود، در این صورت است که آدمی به کمالات انسانی، تهذیب اخلاق و سلامت جسم و ذهن نائل میشود...در یوگا ادعا میشود که انسان از طریق یوگا به خودآگاهی رسیده، به خویشتن خویش پی میبرد و به شناخت و دیدن حقیقت توانمند میشود. مروجان یوگا نهتنها آن را ورزش بلکه راهی برای وصول به حقیقت میدانند. از مبانی عرفانی یوگا چنین برمیآید که یوگا به مراقبه درونی دعوت میکند، بدون اینکه این مراقبه باهدف پیوند به خدا صورت گیرد. در یوگا نوعی تسلیم درونی مطرح میشود؛ ولی این تسلیم درونی نه به خدا، که حالتی از بودن است. تمامی موارد فوق به سبک و سیاق امروزی را میتوان در فرقه نشاط زندگی دید.
بسترهای رویش یا علل پیدایش
دنیای امروز شاهد افزایش آمار افرادی است که دچار استرس، اختلال روانی و روانپریشیاند. از نگاه روانشناسی وجود بحران در بعد روح و روان مشخصههایی دارد و فقط به بعضی از این عوارض، بحران اطلاق شده است؛ اما باید اذعان کرد ازآنجاکه تنشهای بهظاهر سطحی به عدم تعادل روحی دامن میزنند، فرساینده و آزاردهندهاند و اگر در مراحل ابتدایی به آنها بحران اطلاق نشود، بیشک میتوانند بستر شکنندگی روان (بحران روانی) را فراهم آورند. همین رنجشهای درونی و ناملایمات روانی است که یکی از علل پیدایش معنویتهای جدید است. جالب اینکه امروزه شمار بسیاری از کسانی که حامل یک پیام معنوی و صاحب مسلکی عرفانی هستند، افرادی بوده که در دورهای از بحران قرار داشته و آن را پشت سر گذاشتهاند و به کمک دستهای از عوامل توانستهاند «برونرفت از بحران» را تجربه کنند. همین فرار از بحران را بهجای معنویت و گاهی بانام عرفان، مطرح و تبلیغ میکنند.
در همین رابطه بررسیهای میدانی در غرب حاکی از فشارهای شکنندهی زندگی ماشینی، تشدید بیماریهای روانی، انزوا و بیاعتمادی از یکسو و دسترسی نداشتن به معنویت ناب و عرفان حقیقی از دیگر سو، در شکلگیری معنویتهای نوظهور سهم جدی داشته است. همچنین برجستهترین تبیینها از پیدایش جنبشهای نوپدید مذهبی متعلق به کسانی است که این جنبشها را به بحران ارزشها یا هنجارها در جوامع صنعتی نوین غرب، بهویژه ایالاتمتحده نسبت میدهند، زیرا این گرایشها و جریان سازیها تمایل ضد فرهنگی نیرومندی را شامل میشود، این موارد در آنجا رونق بیشتری نسبت به دیگر جاها دارند.
پاسخ به برخی از آموزه ها و شبهات فرقه
یکی از مهم ترین اهدافی که در فرقه نشاط زندگی بر آن تأکید می شود، آرامش است.اگر چنین موضوعی را از قرآن جویا شویم، پاسخی که دریافت می کنیم این است که آرامش از هیچ راهی جز یاد خدا، اعتماد به او و تکیه بر علم و قدرتش حاصل نمی شود.فرقه نشاظ زندگی در ظاهر و در دید عموم با استفاده از واژه هایی مانند پروردگار، سعی دارد خود را خدا محور نمایش دهد، اما تصویری روشن و درست از خدا ارائه نمی دهد و حتی گاهی تثلیث را به جای خدای واحد می نشاند، چنین فرقه هایی که همواره دم از مدیتیشن ، یوگا و دیگر عرفان های نوظهور هندی می زنند و سعی در القای تناسخ، تثلیث، انرژی کیهانی، کمال، نشاط ، هوشیاری، نظام معرفتی و... را داشته و برای اثبات اهداف خود از هریک از آن ها در جای خودش استفاده می کنند.
سرگذشت یوگاناندا، از اساتید سرکرده فرقه
«پاراماهانزا یوگاناندا» (5 ژانویه 1893 م – مارس 1952 م) با هویت «موکوندا لعل گوش» نامیده میشد، یوگی هندی و گوروییبود که در شهر کلکته متولد شد و به بسیاری از غربیها روش کریا یوگا را بهوسیله کتابش معرفی کرد. یوگاناندا در گوراگ پور اوتار پرادش هند در خانوادهای متعلق به طبقهی کشتاریا متولد شد. بنا به گفتهی برادر جوانترش «ساناندا» از اول جوانیاش تجربه و آگاهی موکوندا فراتر از حالت عادی بود. در جوانیاش به سراغ بسیاری از قدیسان هندی به امید یافتن استادی روشنضمیر برای اینکه او را در ممارست معنویاش راهنمایی کند، رفت.
وی اولین ملاقاتش با شری یوکتشوار را بهعنوان برافروختن دوبارهی ارتباطی که برای بسیاری از زندگیها به طول انجامیده بود، اینگونه توصیف میکند: «ما وارد یگانگی از سکوت شدیم؛ کلمات به اوج قصور رسیدند. شیوایی در آهنگ بی سکوتی از قلب استاد به شاگرد جریان یافت. با گیرندهای از بینش غیرقابلانکاری حس کردم که گوروی من، خدا را میشناسد و مرا به سمت او راهنمایی میکند. تاریکی از این زندگی در سپیدهدم لطیف خاطرات قبل از تولد ناپدید شد. این اولین خورشید برای یافتن من در این قدمهای مقدس نبود.» بعدها شری یوکتشوار یوگاناندا را خبردار کرد که یوگاناندا به سمت او توسط ماها آواتار باباجی برای هدف ویژهای فرستادهشده بود.
یوگاناندا در صحبتهای خود اشارههای بسیاری به حضرت مسیح مینمود و در نوشتههای خود نیز به پدر، پسر و روج القدس پرداخته است. تا 27 سالگی در هندوستان زندگی کرده و سپس به آمریکا رفته و به نشر علم «کریا یوگا» پرداخت و بعد از اتمام تحصیل بهطور رسمی وارد نظام رهبانیت شده است. او مدعی است در دوران جوانی با قدیسان و یوگی های زیادی دیدار کرده است. برای مثال: قدیسی با دو جسم، قدیسی عطرآگین، قدیس پرنده، استاد ماهاسایا.
بیوگرافی ساتیا سای بابا، یکی تأثرگذران بر سرکرده
«سای بابا» در تاریخ 23 نوامبر 1926 م در دهکدهی «پوتا پارتی» تولد یافت و در سن چهاردهسالگی مدعی شد که روح خدا در وی تجسمیافته است. سای بابا دارای خانقاهی در کشور هند موسوم به آشرام هست که محل اصلی تشکیلات فرقه نیز محسوب میشود. سرکرده فرقه مدعی است سای بابا در سن 16 سالگی در حین بازگشت از مدرسه به شعف رسیده است. مرکز تشکیلات فرقه، برای سلامتی او از مریدانش خواسته بود علاوه بر سه روز نیایش جهانی در فروردینماه؛ ضمن برگزاری مراسماتی چون باجان، ودا خوانی، خواندن ذکر گروهی و انفرادی و... در هر ساعت از شبانهروز نیز با خواندن اذکار، ودا و باجان برای سلامتی او دعا کنند.
بیوگرافی باباجی، یکی تأثرگذران بر سرکرده
در سال 1946 م «پراماهانسا یوگاناندا»، یکی از بزرگترین یوگی های معاصر هندوستان، در کتاب خود، «زندگینامه یک یوگی» وجود قدیسی مسیح گونه، یوگی ای فناناپذیر، «ماها آواتار باباجی» را آشکار ساخت. یوگاناندا شرح داد که چگونه باباجی برای قرنها در هیمالیا زندگی کرده و دورادور به هدایت بسیاری از اساتید روحانی که اغلب حتی بدون اطلاع خودشان است، پرداخته بود.
باباجی سیدا (انسان متکامل یا استاد معنوی) کسی که بر محدودیتهای طبیعی انسان فائق آمده و در سکوت و بهدوراز انظار برای ارتقای معنوی بشریت فعالیت کرده بود. پاراماهانسا یوگاناندا همچنین نقل کرده این باباجی بود که یکرشته تکنیکهای قدرتمند یوگا موسوم به «کریا یوگا» را در حوالی سال 1861 به «لاهیری ماهاسایا» آموخت و سپس بسیاری دیگر، ازجمله استاد معنوی (گورو) مسیح گونه خود یوگاناندا، شری یوکتشوار را در حدود 30 سال بعد متشرف ساخت. یوگاناندا 10 سال را نزد گوروی خود گذراند پیش از آنکه باباجی، خود بر وی آشکار گردد و او را به آوردن علم تقدیس شده کریا به جهان غرب رهنمون سازد. یوگاناندا این مأموریت را از سال 1920 تا 1952 برآورده کرد، تا آنگاهکه جسم خویش را ترک نمود و به بالاترین مرحله یوگی «ماهاسامادهی» نائل آمد.
منبع: فارس
انتهای پیام/