اصلیترین پرسش جمهوری اسلامی
به گزارش گروه رسانههای دیگر آنا، شاید زمانی که عبارت «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» در فریادهای راهپیمایان بهمن 57 از کوی و برزن بلند میشد، پرشدتترین هجاهای این شعار در عبارت «آزادی» به گوش میرسید. خفقان سالهای منتهی به انقلاب عطش آزادی را در مردم ایران بیشتر از هر زمان کرده بود. انقلاب که پیروز شد، «نهضت آزادی» اولین دولتی بود که موقتا زمام مردم آزادیخواه را به دست گرفت؛ اما تعریفی که از آزادی ارائه کرد، با قرائت رسمی نظام برآمده از مردم و خواست مردم انقلابی همخوانی نداشت. از قضا حامیان بنیصدر نیز هواخواهان آزادی بودند و قرائت التقاطی و شبهکمونیستی آنها نیز نتوانست عطش مردم را برطرف کند.
شعارهای آزادیخواهانه آنان مسیر را بر شورش و جولان گروههای شبهنظامی آشوبطلب در کشور گشود و کشتارهای وسیع خیابانی منافقین باعث شد برای اولینبار، نگاه امنیتی برای حفظ جان مردم بر شعار آزادی غلبه کند. محدود شدن رسانههای احزاب و گروههای سیاسی معارض و ضدمردم کمکم به دیدگاه غالب دولتمردان تبدیل شد و از آنجا بود که برخی اصطلاحا «خط امامی»ها، شعار ضدولایت فقیه را علاوهبر گروههای معاند، برای خطاب قرار دادن مخالفان سیاسی خود به کار بردند و این برچسبها، تشدیدکننده بحران آزادی در فضایی بود که البته درگیریهای جبهه و جنگ و تبعات ناشی از آن، مطالبه آزادی توسط مردم را کمرنگ کرده بود.
مساله آزادی در دولت بعد از جنگ نیز لاینحل باقی ماند و همچنان مخالفت با دولت، مخالفت با خدا و پیغمبر تلقی شد. اگر در دفاع مقدس کشور با چالش امنیتی بر سر موجودیت خود مواجه و مساله آزادی به حاشیه رفته بود، اکنون در دوره ثبات و سازندگی، مردم دوباره به یاد مطالبه دیروز خود افتاده بودند. دولت سازندگی گرچه واژه آزادی را در بعد اقتصادی با عبارت «آزادسازی» معادل کرده بود و به آن اهتمام داشت، آزادی اندیشه و بیان، وضعیت مناسبی را طی نمیکرد. رهبر انقلاب نیز در کنار مردم جزء معترضان به بحران آزادی بیانی بود که اکنون داشت در دولت جمهوری اسلامی نهادینه میشد. خیلی طول نکشید که از پس دولت سازندگی، دولتی سرکار آمد که گلواژهاش «آزادی بیان» تحت نظریه «توسعه سیاسی» بود.
«زندهباد مخالف من» در یک گردش به راست، به شعار چپهای دیروز تبدیل شده بود که فضای تکرسانهای و برنتافتن انتقادها توسط جریان روی کار را زیر سوال میبرد. اما دوباره و بهزودی این فریادهای آزادی، با حرکات رادیکال همراستا شد و باز جمهوری اسلامی به تقاطع «امنیت-آزادی» رسید. سوءاستفاده تندروانه از فرصت آزادی، حتی صدای رئیس دولتی را که شعار آزادی میداد هم درآورده بود. سال 84، بازار داغ دعوای طرفداران «امنیت» و هواخواهان «آزادی» ناگهان بههم ریخت و ضلع سومی به نام «عدالت» نیز به هندسه پیچیده مطالبه عمومی اضافه شد. گویی مردم دعوای «امنیت» و «آزادی» را دعوای صوری و سیاسی جناحها میدانستند که آنها هیچ نقشی در آن نداشتند.
مردمی که بهانه دعوای دو گروه شده بودند، اینبار پرچم «عدالت» را روی دست گرفتند. رهبر انقلاب نیز که گویا گمشده ملت را در این شعار میدید، با تمام توان از عدالت حمایت و دهه چهارم انقلاب را مزین به نام «عدالت» کرد. عدالت شیرینتر، لذتبخشتر و تفسیرناپذیرتر از دو شعار پیشین بود، اما با همه قدرتش بازهم نتوانست خود را از آن دعوای کهنه بیرون بکشد. دولت عدالتخواه برای رهایی از برچسبی که با نام «امنیت» بر پیشانیاش میزدند، بالاخره وارد «میدان آزادی» شد، مساله عدالت کمرنگ شد و سیاسیکاریها جای خود را به آن داد.
نتوانستند یا نگذاشتند یا هر چیز دیگر؛ باز قابل انکار نیست که غلبه هیجانات سیاسی و تبعات آن «شعار عدالت» را در دولت مهرورز، ابتر گذارد. مردم خسته از افراط و تفریط، اینبار به «شعار عدالت» روی خوش نشان دادند. «شعار عدالت»، هم از ضرورت عدالت میگفت و هم نقدهای جدی به روند آزادی کنونی وارد میکرد و سخنانش بیشباهت به اواخر دهه 80 نبود. اما از بد روزگار، «شعار» با «عمل» همراستا نشد و آنچه در حقیقت رخ داد، نه «عدالت» بود و نه «آزادی». محافظهکاری غالب در جریان حاکم، بازهم «امنیت» را اولویت داد.
شعارها آزادی بود اما آنچه در عمل اتفاق میافتاد بیاعتنایی به طرفداران آزادی از یکسو و سرکوب منتقدان خود از سوی دیگر بود. دولت بیشتر خواهان آرامش و امنیت بود و بازهم همچون دهه 70، ترجیح میداد آزادی را عملا در روند اقتصادی مورد توجه قرار دهد. داستان آزادی در کشور ما، حکایت هزار و یک شبی است که در یک یادداشت قابل جمع نیست، اما مشخصا آخر چنین حکایتی به یک سوال کلیدی میرسد که دیر یا زود باید به آن پاسخ داد تا مردم گمان نکنند هر مسیری میروند، با در بسته مواجه میشوند و آن سوال این است که «آزادی»، «امنیت»، «عدالت» و ضلع چهارمی که بهتازگی مورد توجه قرار گرفته یعنی «پیشرفت»، چه نسبتی با هم دارند و چگونه میتوان این چهار موضوع را بدون نفی یکدیگر با هم جمع کرد؟ پاسخ به این سوال اصلیترین پرسش جمهوری اسلامی است.
منبع:روزنامه فرهیختگان
انتهای پیام/