دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
پرفروش‌ترین فیلم‌های کم‌خرج سینما

۱۰ فیلم‌ بی‌ادعا و ارزان تاریخ+عکس

گرچه پرفروش‌ترین فیلم‌های تاریخ سینما معمولاً جزو پرهزینه‌ترین‌ها بوده‌اند، اما «فیلم‌های کم‌بودجه» هم گاهی شاهکارهایی از آب در می‌آیند که دیدنشان را واجب می‌کند.
کد خبر : 211259

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر آنا، «فیلم کم‌هزینه» یا «فیلم کم‌بودجه»، فیلمی است که با کمترین سرمایه یا بدون سرمایه‌گذاری یک استودیو ساخته شود و به جای اینکه توسط کمپانی‌های بزرگ تولید شود، توسط کارگاه‌های تولید فیلم یا بطور مستقل و با هزینه‌ی شخصی تهیه شود. از منظر تولید، فیلم‌ کم‌بودجه می‌تواند حرفه‌ای یا آماتور باشد اما اغلب، فیلمسازان کم‌تجربه و یا ناشناخته دست به ساخت اینگونه فیلم‌ها می‌زنند.


گرچه امروزه اغلب فیلمسازان جوان با آثار مستقل و کم‌هزینه‌شان، برای جلب توجه کمپانی‌ها به جشنواره‌ها چشم دوخته‌اند، اما نیم قرن پیش که نظام رتبه‌بندی سنی تازه در سینمای آمریکا حکم‌فرما شده بود، این فیلم‌ها به دلیل نمایش خشونت فراوان و مضامین بی‌پروای جنسی، در سینماهایی که در تملک کمپانی‌های بزرگ بود مجال اکران پیدا نمی‌کردند و در سینماهای خصوصی -و آنچه بعدها به «سینماهای نیمه‌شب» معروف شد- اکران می‌شد.


موج ساخت فیلم‌های کم‌هزینه از دهۀ شصت آغاز شد؛ «روانی» (۱۹۶۰) به کارگردانی آلفرد هیچکاک زمینه‌ساز تولید اینگونه آثار بود. فیلمی که با هزینه‌ای حدود یک فیلم تلویزیونی ساخته شد اما فروش قابل توجهی داشت. با این حال همه‌ی فیلم‌های کم‌بودجه چنان کیفیتی ندارند.


رقم دقیقی برای تعیین محدوده‌ی یک فیلم کم‌بودجه قابل تعیین نیست و این رقم نسبت به ژانر و کشوری که فیلم آنجا ساخته می‌شود متفاوت است؛ تاریخ سینما نشان می‌دهد که بهترین ژانرها برای ساخت یک فیلم کم‌بودجه،‌ ژانرهای ترسناک، تریلر یا اکشن و فیلم‌های موسوم به «اکسپولیتیشن» (فیلم‌هایی که از علایق پست مخاطبان بهره‌برداری می‌کنند) است. زیرا در این ژانرها تحت تأثیر قرار گرفتن، برای مخاطب مهمتر از دیدن سوپر استارهای گران قیمت است و فیلمساز هم با همین فرمان جلو می‌رود.


البته نباید تصور کرد فیلم‌های کم‌بودجه، به دلیل شرایط تولید، فیلم‌های پیش‌ پا افتاده و کم ارزشی‌اند. گاه فیلم‌هایی که امروزه با عنوان «فیلم‌کالت» شناخته می‌شوند، جزء آثار کم‌هزینه‌ی زمان خود بوده‌اند که به مرور ارزش‌های هنری، فرهنگی و اجتماعی آنان بازشناسی شده و هواداران پروپاقرصی پیدا کرده‌اند.


در ادامه فهرستی از فیلم‌های کم‌بودجه که فروش قابل توجهی داشته‌اند را مرور می‌کنیم؛ فیلم‌هایی که هزینۀ تولیدشان کمتر از نیم میلیون دلار است و حداقل صدبرابر بودجه‌ی تولیدشان فروش داشته‌اند. بعضی از این فیلم‌ها نه تنها ژانر خود را متحول کردند بلکه تاریخ سینما را نیز زیر تأثیر گرفتند:



۱۰ - کشتار با اره‌برقی در تگزاس


- ژانر: ترسناک


- بودجه: ۳۰۰ هزار دلار


- فروش: ۳۰/۸۶۰ میلیون دلار


- نسبت فروش و هزینه: ۱۰۳ برابر


- کارگردان (و نویسنده، تهیه‌کننده و آهنگساز مشترک): توبی هوپر


فیلم محصول ۱۹۷۴ آمریکا و دومین فیلم بلند توبی هوپر، کارگردان تازه درگذشته است. داستان درباره‌ی گروهی از دوستان جوان است که موقع بازدید از یک خانه‌ی قدیمی گرفتار یک خانواده‌ی آدمخوار می‌شوند! گرچه داستان فیلم تخیلی است اما نکته‌هایی مثل ماسکی که قاتل از پوست صورت قربانیان خود درست می‌کند و به صورت می‌زند، برگرفته از ماجرای واقعی یک قاتل زنجیره‌ای به نام اد گِین، است.


طبق معمول فیلم‌های کم‌هزینه بازیگران این فیلم به کل ناشناخته بودند و هوپر ناچار بود برای کاهش هزینه‌ی اجاره‌ی تجهیزات، فیلمبرداری را بسرعت تمام کند. گرچه کارگردان تلاش کرد برای جلوگیری از سانسور فیلم، کمتر خون‌وخون‌ریزی را به نمایش بگذارد اما به دلیل خشونت نهفته در فیلم و صحنه‌های رنج‌آور سرتاسر آن، نمایشش در سینماهای آمریکا محدود و در برخی کشورها ممنوع شد.


گرچه همان زمان منتقدان هم روی خوشی به فیلم نشان ندادند اما در تحلیل‌های امروزی، به عنوان یکی از مهمترین فیلم‌های ترسناک قلمداد می‌شود که تأثیر زیادی در این ژانر گذاشته است.


با وجود اینکه کشتار با اره‌برقی در تگزاس یکی از جنجالی‌ترین فیلم‌های تاریخ سینماست اما تا امروز چهار دنباله برای آن ساخته شده و دوبار بازسازی شده است. قسمت دوم فیلم ۱۲ سال بعد از اولی توسط هوپر ساخته شد که البته کمدی-ترسناک بود و بعد کارگردانان دیگر دنباله‌های بعدی را ساختند که هیچکدام به لحاظ هنری و تجاری موفقیت فیلم اول را تکرار نکردند.



۹ - ناپلئون دینامیت


- ژانر: کمدی


- بودجه: ۴۰۰ هزار دلار


- فروش: ۴۶/۱۱۷ میلیون دلار


- نسبت فروش و هزینه: ۱۱۵ برابر


- کارگردان (و نویسنده مشترک): جَرد هِس


ناپلئون دینامیت اولین فیلم بلند جرد هس است که در بیست‌وچهارسالگی و بر اساس یکی از فیلم‌های کوتاهش ساخت و فیلمبرداری را هم در ۲۳ روز تمام کرد.


فیلم داستان پسر نوجوان نچسب و بی‌استعدادی است که با برادر بزرگترش زندگی می‌کند. برادرش بیکار است و وقتش را در چت‌روم‌های اینترنتی می‌گذراند. ناپلئون هم اوقاتش را با خیال‌پردازی و معاشرت با موجودات خیالی می‌گذراند. در همین حال او تلاش می‌کند توجه جنس مخالف را نیز به خود جلب کند.


فیلم محصول ۲۰۰۴ آمریکاست و از جهاتی هجوِ فرهنگ زندگی نوجوانان آمریکایی است. به همین دلیل برخی منتقدان آن را یک پدیده‌ی فرهنگی و فیلم‌کالت قلمداد می‌کنند. این فیلم در جشنواره‌ی ساندنس توسط پخش‌کننده‌های بزرگ خریداری شد و توانست اکران جهانی داشته باشد.


کارگردان این فیلم را در شهر محل زندگی خود ساخت و با توجه به بودجه‌ی اندکی که داشت عوامل فیلم را از میان همکلاسی‌ها و دوستانش انتخاب کرد و برای پذیرایی از عوامل هم از مردم محلی کمک گرفت!


با وجود اینکه اغلب منتقدان فیلم را چندان تحویل نگرفتند اما مخاطبان آن را دوست داشتند و همین موجب موفقیت تجاری فیلم شد. بعدتر بازی کامپیوتری و یک سریال انیمیشن هم براساس این فیلم ساخته شد.



۸ - آخرین خانه سمت چپ


- ژانر: ترسناک


- بودجه: ۹۰ هزار دلار


- فروش: ۱۳/۱ میلیون دلار


- نسبت فروش و هزینه: ۱۴۵ برابر


- کارگردان، نویسنده و تدوینگر: وِس کرِیون


فیلم محصول ۱۹۷۲ آمریکا و اولین فیلم وس کریون فقید است. داستان درباره‌ی دو دختر نوجوان است که توسط گروهی از اوباش به درون جنگل برده و شکنجه می‌شوند؛ بعد از کشتن دو دختر قاتلان بطور اتفاقی به خانه‌ی یکی از آنها می‌روند و در حال مستی ماجرا را تعریف می‌کنند؛ حالا نوبت والدین مقتول است که تقاص بکشند!


این داستان برگرفته از فیلم «چشمه‌ی باکره» ساخته‌ی اینگمار برگمان، کارگردان سینمای هنری است که او هم از یک افسانه‌ی سوئدی اقتباس کرده است.


سال ۷۱ وس‌ کریون در قامت تهیه‌کننده، فیلمی برای بزرگسالان به کارگردانی شان کانینگهام ساخت که یک کمپانی پخش‌کننده بعد از خرید آن فیلم از آنها خواست با ۹۰ هزار دلار فیلمی ترسناک بسازند. این‌بار کریون سی‌وسه‌ساله کارگردانی فیلم را بر عهده می‌گیرد.


شعار تبلیغلتی فیلم این بود: «برای اینکه غش نکنید، با خود تکرار کنید: این فقط یه فیلمه»! گرچه فیلم به دلیل خشونت بالا در بسیاری از کشورها دچار سانسور شد و نمایش آن در کشورهایی مثل انگلیس ممنوع شد، اما در مجموع نقدهای مثبتی از سوی منتقدان دریافت کرد و سال ۲۰۰۹ نیز یک بازسازی از این فیلم انجام شد.



۷ - هالووین


- ژانر: ترسناک


- بودجه: ۳۰۰ هزار دلار


- فروش: ۷۰ میلیون دلار


- نسبت فروش و هزینه: ۲۳۳ برابر


- کارگردان و آهنگساز (و نویسنده مشترک): جان کارپنتر


هالووین نخستین فیلم ژانر فرعی «اسلشر» بود که از جهاتی الهام گرفته از فیلم روانی آلفرد هیچکاک است. فیلم سال ۱۹۷۸ در آمریکا بطور مستقل ساخته شد. داستان فیلم روایت پسری است که در کودکی خواهر خود را به دلیل رابطه‌ی او با یک پسر، می‌کشد و در بیمارستان روانی بستری می‌شود اما ۱۵ سال بعد فرار می‌کند و تصمیم می‌گیرد دخترانی را که شرایطی مشابه خواهرش دارند بکشد.


یکی از نوآوری‌های کارپنتر در این فیلم که بعدها به کلیشه‌ای در فیلم‌های ترسناک تبدیل شد، این بود که قاتلی که ظاهراً در پایان فیلم سر به نیست شده در دنباله‌های همان فیلم برمی‌گردد و به جنایاتش ادامه می‌دهد.


نکته‌ی جالب دیگر درباره‌ی فیلم این است که سرمایه‌گذار آن مصطفی عقاد –کارگردان فیلم «محمد رسول ‌الله»- است. عقاد و تهیه‌کننده‌ی فیلم (ایروین یابلانس) بعد از تماشای «حمله به کلانتری ۱۳» که دومین فیلم بلند کارپنتر بود، از او خواستند که یک فیلم ترسناک با موضوع قاتلی که در کمین پرستاران بچه است بسازد و در نهایت هم یابلانس بود که پیشنهاد داد داستان در شب هالووین اتفاق بیفتد و اسمش هالووین باشد.


کارپنتر از عقاد ۳۰۰ هزار دلار بودجه خواست و گفت هیچ دستمزدی نمی‌خواهد اما در نهایت قرار شد ۱۰ هزار دلار بعلاوه‌ی ۱۰ درصد از سود فیلم را دریافت کند که با توجه به فروش بالای فیلم، کارپنتر بسیار بیشتر از آنچه تصورش را می‌کرد به جیب زد.


فروش هالووین آن را تبدیل به یکی از موفق‌ترین فیلم‌های مستقل تاریخ سینما کرده است. همین سبب شد هفت دنباله و دو بازسازی به همین نام و چندین فیلم تقلیدی در دهه‌های ۸۰ و ۹۰ ساخته شود. با این تفاوت که فیلم کارپنتر خشونت کمی دارد اما سایر کارگردانان مثل او فکر نمی‌کردند.


برخی از منتقدان معتقد بودند فیلم مروج تبهکاری و دیگرآزاری است و از سوی دیگر تقلیدی کودکانه از آثار هیچکاک و برایان دی‌پالماست. در حالی که منتقدان هوادار فیلم بر این باورند که فیلم در نقد فساد اخلاقی حاکم بر جوانان دهه‌ی ۷۰ آمریکاست؛ نشان به آن نشان که قهرمان فیلم، دختری پاکدامن است. گرچه کارگردان فیلم این تحلیل را رد کرده است. از طرفی گفته می‌شود فیلم بخوبی از تکنیک‌های هیچکاکی استفاده کرده و از نظر سبک به «روانی» و «شب مردگان زنده» شباهت دارد. اندرو ساریس، منقد برجسته‌ی مجله‌ی «ویلج وویس» نیز آن را فیلم‌کالت دانسته است.



۶ - شب مردگانِ زنده


- ژانر: ترسناک


- بودجه: ۱۱۴ هزار دلار


- فروش: ۳۰ میلیون دلار


- نسبت فروش و هزینه: ۲۶۳ برابر


- کارگردان، نویسنده، فیلمبردار و تدوینگر: جرج آ. رومرو


این اولین فیلم بلند رومرو بود که داستان خواهر و برادری را روایت می‌کند که به همراه چند تن دیگر در خانه‌ای نزدیک یک گورستان در محاصره‌ی زامبی‌ها قرار می‌گیرند. این فیلم مستقل سال ۱۹۶۸ در آمریکا ساخته شد و فیلم‌کالت محسوب می‌شود.


شب مردگان زنده دست کم از لحاظ روایی و بصری انقلابی در فیلم‌های ترسناک بود و می‌توان گفت با این فیلم و خلاقیت رومرو بود که «زامبی»ها برای اولین‌بار به عنوان موجودات شریر در فرهنگ عامه مطرح شدند و تا امروز صدها فیلم با اتکا به همین دستمایه ساخته شده است و به همین اعتبار رومرو به عنوان پدر فیلم‌های زامبی شناخته می‌شود.


«سپیده‌دم مردگان»، «روز مردگان»، «سرزمین مردگان»، «خاطرات مردگان» و «بقایای مردگان» پنج دنباله‌ای بود که رومرو در سال‌های مختلف برای فیلم اولش –که موفقترین فیلمش هم بود- ساخت.


جدای از مضامین انتقادی و نوآورانه‌ی فیلمنامه، فضاسازی عجیب فیلم مدیون کمبود بودجه است! یکی از تهیه‌کنندگان که در فیلم هم نقش آفرینی کرده می‌گوید: «می‌دانستیم که نمی‌توانیم پول کافی برای ساخت فیلمی مثل فیلم‌های ترسناک کلاسیک که خودمان با آنها بزرگ شده بودیم تهیه کنیم. بهترین کاری که می‌توانستیم بکنیم این بود که بازیگرانمان را در نقطه‌ای پرت قرار دهیم و بعد وحشت را نزد آنان ببریم!» جلوه‌های ویژه‌ی فیلم هم به همین دلیل بسیار ساده است اما با اتکا به نورپردازی و تصویربرداری از اثرگذاری کافی برخوردار است.


این‌بار هم منتقدان در مواجهه با یک فیلم پیشرو دو دسته شدند: عده‌ای فیلم را یک آشغال تمام عیار دانستند و عده‌ای دیگر فیلم را نوآورانه و از بهترین‌های ژانر ترسناک لقب دادند. از طرفی این اثر توسط کتابخانه‌ی کنگره‌ی آمریکا به عنوان عنوان فیلمی با ارزش‌های فرهنگی، تاریخی یا زیبایی‌شناختی در آرشیو ثبت شده است.



۵ - ال‌ماریاچی


- ژانر: اکشن


- بودجه: هفت هزار دلار


- فروش: دو میلیون دلار


- نسبت فروش و هزینه: ۲۹۰ برابر


- کارگردان، نویسنده و تهیه‌کننده: رابرت رودریگز


این «وسترن شهری» که سال ۱۹۹۲ ساخته شده داستان جنایتکاری بدنامی است که بعد از آزادی از زندان به قصد انتقام از یک قاچاقچی مواد مخدر که او رابه پلیس تحویل داده بود، با یک جعبه‌ی گیتار پر از سلاح پا به شهر می‌گذارد؛ همزمان جوان دیگری با جعبه‌ی گیتارش، به عشق تبدیل شدن به یک «ماریاچی» وارد شهر می‌شود.


این فیلم امروزه به عنوان بخش اول از «سه‌گانه‌ی مکزیک» شناخته می‌شود که «دسپرادو» و «روزی روزگاری در مکزیک» دو بخش دیگر آن بودند. با این تفاوت که بعد از رونق بازار این فیلم، رودریگز دیگر حاضر نبود با این رقم‌ها فیلم بسازد؛ فیلم دوم –دسپرادو- هفت میلیون دلار خرج برداشت! یعنی دقیقاً هزار برابر. زیرا این بار به جای بازیگران بی‌نام و نشان آنتونیو باندراس، ستاره‌ی فیلم‌های اسپانیولی در فیلم بازی می‌کرد.


رودریگز زمان ساخت فیلم که اولین فیلم بلندش بود تنها ۲۳ سال داشت و فیلم را با نگاتیوهای ۱۶ میلی‌متری برای بازار ویدئوی مکزیک ساخته بود اما کلمبیا پیکچرز حق پخش آن را خرید. نام فیلم در کتاب رکوردهای گینس به عنوان کم‌هزینه‌ترین فیلمی که فروشی بیش از یک میلیون دلار داشته ثبت شده است.


ال ماریاچی به عنوان فیلمی کم‌هزینه که توانسته بود فضای خوبی خلق کند، تحسین منتقدان را نیز برانگیخت و در سایت متاکریتیک از ۱۰۰ امتیاز ۷۳ گرفت.



۴ - مکس دیوانه


- ژانر: اکشن


- بودجه: ۲۰۰ هزار دلار


- فروش: ۱۰۰ میلیون دلار


- نسبت فروش و هزینه: ۵۰۰ برابر


- کارگردان (و نویسنده‌ی مشترک): جرج میلر


فیلم سال ۱۹۷۹ ساخته شده اما داستانش مربوط به آینده است؛ آینده‌ای سیاه که در آن همه‌چیز فروپاشیده و جنایت و انتقام جامعه را فرا گرفته است؛ در این میان یک پلیس با گروهی از موتورسیکلت‌سواران شرور درگیر می‌شود.


مکس دیوانه اولین فیلم میلر است و در استرالیا ساخته شده است. میلر پیش از اینکه فیلمساز شود پزشک بیمارستان سیدنی بود و آنجا با بایرون کندی که فیلمسازی آماتور بود آشنا شد؛ هشت سال بعد میلر فیلمساز شد و کندی تهیه‌کنندگی اولین فیلمش را به عهده گرفت.


او وقتی فیلم را می‌ساخت عاشق سینمای صامت بود و فکر می‌کرد خشونت درون فیلم به قدر کافی گویا هست که نیازی به دیالوگ‌های زیادی نباشد.


با اکران فیلم منتقدان به دو دسته تقسیم شدند؛ گروهی مخالف صددرصد و گروهی ستایشگر آن بودند. مخالفان به دلیل خشونت فیلم آن را سادیستی دانستند و ستایشگران به دلیل توفیق در خلق فضای پسا آخرالزمانی، آن را در فهرست برترین فیلم‌های تاریخ قرار دادند.


مد مکس فروش چشمگیری داشت و از موفقترین فیلم‌های تاریخ سینمای استرالیاست که علاوه بر کسب جوایز از آکادمی سینمایی این کشور، سه دنباله هم برای آن ساخته شد و یک دنباله‌ی دیگرش هم در راه است.




مل گیبسون در فیلم مکس دیوانه



۳ - فلامینگوهای صورتی


- ژانر: کمدی


- بودجه: ۱۰ هزار دلار


- فروش: ۷/۲۵ میلیون دلار


- نسبت فروش و هزینه: ۷۲۵ برابر


- کارگردان، نویسنده، تهیه‌کننده، فیلمبردار، تدوینگر و گوینده: جان واترز


واترز از چهره‌ی شناخته‌شده‌ی جریان «سینمای زیرزمینی» است؛ او این فیلم را سال ۱۹۷۲ با هزینه‌های شخصی و به همان روشی ساخت که باعث شهرتش شد. فیلم داستان جنایتکاری است که خود را بابس جانسون معرفی می‌کند و به عنوان «کثیف‌ترین آدم زنده» شناخته می‌شود و اطرافیانش به شهرت او حسادت می‌کنند!


«فلامینگوهای صورتی» که از سویی به دلیل ساختار نامتوازن فیلمنامه‌اش، «شخصیت‌پردازی»های غریب و غیر «اصول»ی اش و بویژه به علت مضامین خارج از عرفش به عنوان «آشغال‌فیلم» شناخته می‌شود؛ از سوی دیگر با رونمایی از یک «ستاره»ی مبدل‌پوش به نام«دیواین» (مردی زن‌پوش) و نمایش جنبه‌های بکری از زندگی اقلیت‌های فرهنگی، اجتماعی و جنسی در قالب داستانی طنزآمیز، توجه بخشی از جوانان آمریکا را به خود جلب کرد و امروز به عنوان «فیلم‌کالت» هم شناخته می‌شود.


فیلم گرچه مورد توجه برخی منتقدان و جریان‌های اجتماعی خاص قرارگرفت اما در زمان اکران جنجال فراوانی به پا کرد و اکرانش در برخی کشورها ممنوع شد. گذشته از فروش بالای فیلم که موجب رونق سینماهای نیمه‌شب شد، فلامینگوهای صورتی به دلایل مختلف می‌تواند در فهرست‌های متعددی قرار بگیرد!




دیواین در فیلم فلامینگوهای صورتی



۲- پروژۀ جادوگر بلر


- ژانر: ترسناک


- بودجه: ۶۰ هزار دلار


- فروش: ۲۴۸ میلیون دلار


- نسبت فروش و هزینه: چهار هزار و ۱۴۳ برابر


- کارگردان، نویسنده و تدوینگر : دنیل مایریک - ادواردو سانچز


فیلم محصول ۱۹۹۹ است و داستان آن روایت سه دوست مستندساز است که به دنبال تهیه‌ی فیلمی مستند درباره‌ی یک افسانه‌ی محلی به نام «جادوگر بلر» هستند.


فروش بالای فیلم که آن را در جایگاه یکی از موفق‌ترین فیلم‌های تاریخ سینما قرارداده است، ناشی از آن بود که زمان اکران اعلام کردند این فیلم شامل تصاویری واقعی است که سه مستندساز ضبط کرده‌اند؛ یکی از شیوه‌های تبلیغاتی سازندگان فیلم هم این بود که برای سه شخصیت درون فیلم پوستر «گمشده» چاپ و منتشر کردند. البته همه‌ی اینها حقه بود و فیلم به سبک مستندنما ساخته شده است.


در مجموع نظر مخاطبان نسبت به فیلم مثبت بود و بعدها دو دنباله هم برای آن ساخته شد. فیلم نظر منتقدان را هم کمابیش جلب کرد؛ منتقد مجله‌ی رولینگ استون آن را فیلمی نوآور در عرصه‌ی وحشت دانست که ترسی جدید برای هزاره‌ی سوم ارائه می‌کند. منتقدان در سایت متاکریتیک هم از ۱۰۰ امتیاز به فیلم ۸۳ دادند.




پوستر تبلیغاتی فیلم پروژه‌ی جادوگر بلر



۱- فعالیت فراطبیعی


- ژانر: ترسناک


- بودجه: ۱۵ هزار دلار


- فروش: ۱۹۳/۳۵ میلیون دلار


- نسبت فروش و هزینه: ۱۲ هزار و ۸۹۰ برابر


- کارگردان، نویسنده، تهیه‌کننده، تصویربردار و تدوینگر: اورِن پِلی


فیلم محصول سال ۲۰۰۷ است و داستان زوج جوانی را روایت می‌کند که حضور یک نیروی فراطبیعی را در خانه‌ی خود احساس می‌کنند و تلاش می‌کنند با کارگذاشتن دوربین‌هایی در خانه، این نیروی بیگانه را پیدا کنند.


این فیلم که پرسودترین فیلم تاریخ سینماست، در مجموع نقدها و نظرهای مثبتی دریافت کرد و در سایت معتبر متاکریتیک از ۱۰۰ امتیاز ۶۸ گرفت. اما برخی از منتقدان گفتند فیلم اصلاً ترسناک نیست و خیلی هم خسته‌کننده و تکراری است.



منبع:ایسنا


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب