تعدادی از آقازادههای مدیر+اسامی
به گزارش گروه رسانههای دیگر آنا از فرهیختگان، اگر میانگین سنی وزرا و مدیران ارشد جمهوری اسلامی ایران در سه دهه اخیر را با هم مقایسه کنیم، شاهد رشد چشمگیر آن طی سالهای اخیر خواهیم بود؛ مدیریت سالخورده و فرتوت فعلی که توان ایجاد تحول در عرصههای مختلف را ندارد .
تغییر نسل مدیران موضوعی است که سالها قبل در کشور ما باید اتفاق میافتاد، اما همچنان شاهد مقاومت مدیران نسل اول انقلاب برای نشستن روی صندلی ریاست ارگانهای مختلف هستیم؛ مسالهای که شاید در سالهای پیشرو و با کهولت سن آنها و البته نبود جایگزین کارآمد برای این مدیران به یک معضل پیچیده تبدیل شود.
حضور مدیران دهه شصتی
چند صباحی است که شاهد حضور برخی نیروهای جوان دهه شصتی در سطح مدیریت کشور هستیم. این موضوع در ابتدا و به ظاهر سبب خرسندی و امیدواری نسل جوان کشور برای ایجاد تحول در نظام مدیریتی میشود، اما با نگاهی عمیق به برخی از این مدیران تازهکار حقیقتی آشکار میشود که علت اصلی این جابهجاییهاست. بعضی از مدیران سن و سالدار که خود را در آخر خط میبینند، به جای اینکه نیروی جوانی را برای خدمت به کشور تربیت کنند، راه میانبری را انتخاب کرده و خانواده خود را مستحقتر و کارآمدتر از همه میپندارند. اینگونه است که شاهد ظهور پدیدهای به نام «مدیران آقازاده» در سطح مدیریت کشور هستیم؛ مدیرانی که بعضا بدون هیچ تلاشی و صرفا به دلیل رابطه خویشاوندی خود بر صندلی مدیریت تکیه میزنند و از همان جا دستی برای شایستهسالاری تکان میدهند.
معضلی که البته در کشورهای جهان سوم و دارای نظام اداری با فساد بالا بیش از سایر کشورها مشاهده میشود. این مدیران بدون کمترین تجربه لازم و علم کافی پا به این عرصه گذاشتهاند و در حقیقت پلههای ترقی را یکشبه طی کردهاند.
در این میان اما جوانان شایسته و متخصص در حوزههای مختلف که براساس نظام شایسته سالاری باید در جایگاههای مدیریتی حضور پیدا کنند، یا فرار را بر قرار ترجیح داده و از کشور خارج میشوند یا اینکه در داخل کشور از ظرفیت و توانایی آنها کمترین استفاده به عمل میآید.
فرآیند مدیر شدن در سایر کشورها
در کشورهای پیشرفته اما وضعیت متفاوت است. برای مثال وزرای دولت چین از پایینترین مشاغل اجرایی خدمات اجتماعی خود را شروع میکنند، در یک فرآیند حزبی رشد مییابند و در انتها برای مدت محدودی به وزارت میرسند و پس از آن نیز بازنشسته شده و از فرآیند اجرایی خارج میشوند. برخلاف چین، در ایران برخی برای وزیر شدن به دنیا آمدهاند و سالهاست که بر صندلیهای متفاوت دولتهای مختلف تکیه زدهاند. مسن نبودهاند که برای وزارت انتخاب شده باشند، وزیر بودهاند و در این شغل مسن شدهاند. این شرایط بسیار متفاوت است از آنچه در کشوری مثل چین شاهدیم.
الهه کولایی یکی از فعالین اصلاحطلب نسبت به انتصاب اخیر آقازادهها بهعنوان مدیر و... هشدار داد. وی در توییتر خود نوشت: «منظور از جوانگرایی مدیریت کشور، مدیر شدن فرزندان و وابستگان مادامالعمر کنونی نیست.»
نمونههایی از آقازادههای مدیر
پس از اظهارات پسر محمدرضا عارف که ژن خوب را عامل مدیر شدن خود دانست، موجی از واکنشها به این سخنان در شبکههای اجتماعی به راه افتاد. حمیدرضا عارف که اکنون 39 سال دارد، در گفتوگو با سایت خبرآنلاین به سوابق فعالیتهای اقتصادی خود اینگونه اشاره میکند: «من از سال ۸۰ تا به امروز حداقل ۴ شرکت اقتصادی راهاندازی کردهام که فعال هستند. افتخار و ادعا میکنم که برای مثال در سال ۲۰۰۴ شرکت ام. تی. ان (MTN) آفریقای جنوبی را که در ایران توانست اولین اپراتور خصوصی تلفن همراه کشور (ایرانسل) را راهاندازی کند و شاید مهمترین و بزرگترین پروژه خصوصیسازی در کشور بوده، به کشور آوردهام. به این افتخار میکنم که در سن کم توانستم یک شرکت بزرگ و قوی خارجی را با تواناییهای شخصی به ایران بیاورم.» بدون تردید توجه ویژه شرکت بینالمللی ام. تی. ان به حمیدرضا عارف در اوایل دهه 1380 را نمیتوان بیارتباط با جایگاه معاونت اولی پدرش دانست.
پسر محسن رضایی نیز معاون پژوهش، اطلاعرسانی و امور بینالملل دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام است. علی رضایی میرقائد اکنون 36 سال سن دارد.
فاطمه صالحی، دختر امیر سرلشکر صالحی فرمانده سابق ارتش جمهوری اسلامی هم که متولد 1367 است، بهعنوان نماینده آی. سی. سی در اتاق بازرگانی از سوی بانک حکمت ایرانیان وابسته به ارتش، معاون توسعه و مدیریت بیمه حکمت صبا و مشاور عالی مدیرعامل بانک حکمت ایرانیان مشغول به کار است.
امیر بهمنی، فرزند محمود بهمنی، رئیس کل بانک مرکزی دولت احمدینژاد بدون سابقه مدیریت شهری به یکباره شهردار شهر هشتگرد شد. او نیز یکی دیگر از آقازادگانی است که در سن 35 سالگی شهردار میشود.
زهیر مطهری، نوه آیتا... مطهری و فرزند مجتبی مطهری نیز در روزهای گذشته طی حکمی از سوی حسین انتظامی، معاون مطبوعاتی وزیر ارشاد به سمت سرپرست اداره کل مطبوعات و خبرگزاریهای داخلی منصوب شد. او نیز یکی دیگر از مدیران دهه شصتی معروف است.
کمیل لاهوتی، فرزند ارشد مهرداد بائوج لاهوتی نماینده حوزه انتخابیه لنگرود در دوره هشتم، نهم و دهم مجلس شورای اسلامی نیز در روزهای اخیر شهردار چاف و چمخاله شد. البته لاهوتیها به صورت خانوادگی ژن خوب دارند و به موفقیت رسیدهاند، زیرا فریبرز لاهوتی شهردار کومله، حسین لاهوتی شهردار کلاچای، جمشید لاهوتی، رئیس آموزش وپرورش لنگرود و فرهاد لاهوتی مشاور فرماندار لنگرود شدهاند.
شورای شهر گیوی هم در اقدامی فرشاد عباسی، ۲۸ ساله و پسر معاون استاندار و رئیس ستاد روحانی در استان اردبیل را بهعنوان شهردار این شهر انتخاب کرد. این در حالی است که او سابقه هیچ گونه مسئولیت و مدیریت اجرایی و دولتی یا غیردولتی نداشته است. فرشاد عباسی متولد ۱۳۶۸ با مدرک تحصیلی کارشناسیارشد مهندسی عمران آقازاده اقبال عباسی، معاون هماهنگی امور اقتصادی و توسعه منابع استاندار اردبیل است که پیش از این به شغل پیمانکاری مشغول بوده و هماکنون مورد تایید شوراهای اسلامی شهر گیوی برای تکیه بر مسند شهرداری این شهر است.
اینها تنها نمونههایی از حضور آقازادهها در پستهای مدیریتی کشور است، اما برخی از این ژنهای خوب نیز با استفاده از رانت پدرشان ثروتهای کلانی را به جیب زدهاند که ادامه این روند قطعا برای آینده کشور نگرانکننده خواهد بود.
انتهای پیام/