دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

مگس سفید و بی‌توجهی جامعه دانشگاهی به معضلی که گریبان 10 میلیون ایرانی را گرفته!

اگر به سراغ دانشگاهیان برویم و از ایشان درباره چرایی جدایی شان از بازار کار بپرسیم، احتمالا انبوهی استدلال خواهند آورد تا ثابت کنند، قصور از جای دیگری‌ است، حال آنکه در بزنگاه ها مشخص می‌شود، عامل انتزاع دانشگاه از بازار چیزی جز قصور دانشگاهیان نیست.
کد خبر : 204311

به گزارش گروه رسانههای دیگر آنا از تابناک؛ چند سالی ا‌ست که ساکنان پرشمار تهران، تابستان ها را با معضلی دست به گریبان می‌شوند که اطلاعات زیادی درباره اش ندارند؛ اما به کل زندگی شان را تحت الشعاع قرار می‌دهد؛ کلونی شدید حشرات ریز و سفیدرنگی که بعید است به قدر دقایقی در خیابان ها و معابر مرکزی تر تهران قدیم بزنید و آنها را بلع نکرده یا به سیستم تنفسی خود فرو نبرید.
حشرات بسیار ریزی که در بدو حضورشان در شهر، کسی نامشان را نمی‌دانست و هیچ اطلاعاتی درباره شان نداشت و حالا که چند سال است تابستان به تابستان پایتخت را جولانگاه می‌کنند، کسی قادر به رفع مزاحمتشان نیست؛ چه با چسب‌های زردرنگ بسته شده به درختان، چه با صابون پاشی و سم پاشی و چه با هر راهکار دیگری.
موجودات مزاحم ریزی که برخی آنها را مگس سفید می‌نامند و برخی با نام هایی مانند سفیدبالک و عسلک پنبه می‌شناسندش و جز اینکه گفته می‌شود محل کلونی شان درختات توت است، اطلاعات دیگری درباره شان در دست نیست؛ اشکالی که در اتخاذ شیوه مناسب و کارآمد مقابله با این آفت ها هم هویداست.
اما چرا درباره این موجودات اطلاعات بسیار اندکی داریم و نتوانسته‌ایم در مبارزه با این آفت نوظهور موفق عمل کنیم؟ به راستی کوتاهی کدام نهادها و ارگان ها عامل این بی اطلاعی شده است؟ آیا ممکن است بی اطلاعی مان درباره این حشره ریز، عامل ابتلای شهروندان به آسیب ها و بیماری هایی باشد که هنوز نشانه های آن آشکار نشده و در آینده بروز و نمود خواهد یافت و گریبان مردم را خواهد گرفت؟
کافی است در این پرسش ها دقیق شویم تا دریابیم بی اطلاعی مان در خصوص مگس های سفید، می‌تواند خطرناک هم باشد و تنها منحصر به ناآگاهی مان از سرمنشا این آفت ها و چگونگی تکثیرشان در این سالها نیست؛ رویکردی که بر اساس آن می‌توان پای قصور نهادهای مسئول را به ماجرا باز کرد و انتظار مقابله با ایشان را داشت.
کافی است تصور کنیم در آینده آفت دیگری در جامعه بروز کند که موجب مرگ شهروندان شود و نهایت مواجهه مسئولان با آن، مثل مواجهه ایشان با مگس سفید باشد. آیا در این صورت قابل قبول است که شاهد تکثیر آفات و آسیب های ناشی از آن باشیم و هیچ کاری نکنیم؟
اکنون بیایید از منظر دیگری به ماجرا بنگریم. اینکه برای دریافت اطلاعات در خصوص امثال سفیدبالک ها و موجودات نوظهور دیگر از چه افراد و نهادهایی می‌توان اطلاعات گرفت و چگونه می‌توان مطمئن شد این موجودات در کوتاه مدت و بلند مدت خطری متوجه سلامت شهروندان نمی‌کنند؟
پاسخ به این پرسش در جوامع پیشرفته بسیار ساده است؛ نهادهایی که در عرصه‌های علمی و بهداشتی فعالیت می‌کنند و کمترین خاصیتشان برای مردم، بررسی و پژوهش پیرامون این دست مسائل در جامعه است. دانشگاه ها و پژوهشگاه هایی که گاه نسبت به مسائل بسیار خرد نیز حساسیت نشان می‌دهند و می‌کوشند پیش از تبدیل شدن یک موضوع به بحران، آن را شناسایی کرده و چاره جویی کنند.
مثل دانشگاه های کشورمان که سالانه شمار بسیاری متخصص جانورشناسی و متخصصان رشته های دیگر تربیت می‌کنند و در تولید مقاله های علمی و ارائه آنها به سمینارها و مجامع علمی بسیار کوشا هستند اما درباره مگس سفید سکوت کرده‌اند؛ انگار نه انگار که دست کم 10 میلیون تن با این معضل دست به گریبان هستند و این معضل چندین سال است گریبان مردم را گرفته است.
اشکال بزرگی که مگس‌های سفید بهترین مجال برای نشان دادن آن هستند. اینکه دانشگاهیان کشورمان نسبت به معضلات فراگیر و بزرگ هم واکنشی نشان نمی‌دهند؛ گویی وظیفه‌ای در این خصوص ندارند و تا کسی سراغشان نرود، حتی به قدر انجام یک پروژه تحقیقی هم نمی‌کوشند درباره اتفاقات جدید و جدی جامعه واکنشی نشان دهند. همان قشری که مدعی هستند درباره مسائل کلان کشور از تصمیم گیری ها بیرون گذاشته شده‌اند و ارتباطشان با بازار را قطع کرده‌اند.
آنهایی که در زمان بروز معضلات و مشکلاتی مانند مگس سفید، نه مانند شهرداری و شورای شهر مورد نقد قرار می‌گیرند و نه نیش و کنایه های مردم به مسئولان در خصوص مهار نشدن این مشکلات متوجه شان می‌شود؛ اما باید نخستین مرجع شناسایی، تحقیق و چاره جویی این دست مشکلات باشند.


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب