بازخورد رفتارهای بیمارگونه ترامپ

از سوی دیگر، ترامپ اخیراً به طور مستمر، مواضع چین در قبال کره شمالی را مورد انتقاد جدی و غیرمعمول قرار داده و پکن را متهم به بی‌تفاوتی در این زمینه می‌کند که باعث گستاخی و سرکشی کره شمالی شده است. اگرچه معمولاً چین در این قبیل موارد، ترجیح می‌دهد که واکنش فوری از خود برور ندهد لکن این بار سخنگوی وزارت خارجه چین از مواضع ترامپ و طلبکاری‌های سیاسی – تبلیغاتی او گلایه کرد و تصریح نمود قرار نیست چین به جای آمریکا و به نیابت از ترامپ، برای رفع مشکلاتی که وی در صحنه مناسبات با کره شمالی به وجود آورده، وارد عمل شود. بعد از تهدید ترامپ به حمله اتمی علیه کره شمالی، چین حتی به همین موضع قبلی هم اکتفا نکرد و رسماً آمریکا را تهدید نمود که در صورت هرگونه اقدام نظامی آمریکا علیه کره شمالی، چین هم به نوبه خود وارد عمل خواهد شد و اقدامات نظامی و تهاجمی واشنگتن را بدون پاسخ نمی‌گذارد.
پیامدهای بعدی هرچه باشد، تا اینجای قضیه، ترامپ از هر سو به رفتارها و اظهارات نسنجیده و تحریک آمیز علیه کره شمالی متهم شده که عملاً آمریکا را در یک قدمی جنگ اتمی قرار داده و تصمیماتی اتخاذ کرده که حتی دستگاه دیپلماسی کنونی آمریکا هم آنرا تایید نمی‌کند. علاوه بر این، اروپا، چین و طیف وسیعی از سیاستمداران و نظامیان سابق و کنونی، رفتارهای پرمخاطره و نگران‌کننده ترامپ را به شدت مورد انتقاد جدی قرار داده و به زیر سوال برده‌اند.
این نکته از آن جهت اهمیت دارد که ترامپ در دوران تبلیغات انتخاباتی، مرتباً سیاست‌های نظامی گری آمریکا در گذشته را مورد انتقاد قرار می‌داد و سیاستمداران سابق را به جنگ افروزی و حرکت علیه منافع ملی آمریکا متهم می‌کرد. ترامپ حتی در مورد جنگ عراق هم تصریح کرد که با هزینه‌های سرسام آور جنگ در عراق، می‌شد که آمریکا را 2 بار از نو بسازند. روشن است که رفتار کنونی ترامپ با مواضع وی در دوره تبلیغات انتخاباتی، به کلی در تضاد و تناقض است و اگرچه وی بارها از روسای جمهور گذشته با واژه احمق، نادان و کودن یاد کرده ولی حداقل در 60 سال اخیر، هیچ یک از آنها آمریکا را در آستانه جنگ اتمی قرار نداده‌اند. تصادفی نیست که انجمن‌های روانپزشکان و روانشناسان آمریکا، در سلامت روانی ترامپ تردید کرده‌اند و خواستار بررسی جدی و فوری در این مقوله شده‌اند که مبادا هرگونه تاخیر و تعلل در این زمینه پیامدهای ناگواری را به همراه داشته باشد.
شاید برای سرپوش گذاشتن بر روی همین فضای سیاسی – تبلیغاتی سنگین و تاثیرگذار است که ترامپ هنوز هم احساس می‌کند به تبلیغات بیشتر و پردامنه‌ای مشابه دوران تبلیغات انتخاباتی به شدت نیازمند است. در واقع ترامپ تقریباً به تبلیغات و فضاسازی در جامعه به نفع خود، هنوز هم ادامه می‌دهد و هر چند یکبار با به راه انداختن کارناوال و دامن زدن به تبلیغات گسترده سعی دارد چنین وانمود سازد که جامعه به شدت از وی حمایت می‌کند و از عملکرد وی راضی به نظر می‌رسد.
با این حال، شرایط بغرنج سیاسی – تبلیغاتی، آنقدرها هم که ترامپ انتظار دارد و حتی نیازمند آن است، به نفع وی به پیش نمی‌رود. اغلب رسانه‌ها پس از حملات سنگین و خرد‌کننده ترامپ در مقیاس عمومی علیه رسانه‌ها و متهم ساختن همگی رسانه‌ها بدون استثناء، به دروغ گوی، فریبکاری، سرپوش گذاشتن بر روی حقایق و به ویژه وارونه جلوه دادن آنچه مردم و آحاد جامعه باید بدانند، نه تنها رغبتی به حمایت از ترامپ و جانبداری از عملکردش از خود بروز نمی‌دهند بلکه دقیقاً به دنبال اثبات همین اتهامات علیه شخص ترامپ و دستیارانش هستند.
سکوت معنی‌دار مسکو در قبال بحران کره و رفتار تامل برانگیز و اخیراً تهاجمی پکن در همین زمینه، خوشبینی ترامپ به همکاری سایر قدرت‌ها برای به راه انداختن دور جدیدی از مذاکرات شش جانبه درباره بحران کره را یکسره برباد داده است. در چنین شرایطی دعوت وی از کره شمالی برای از سرگیری مذاکرات، معنائی غیر از عقب نشینی، شکست و ناکامی را در ذهن‌ها تداعی نمی‌کند. در واقع ترامپ، ابلهانه عمل کرد و برگ‌های برنده در زمینه توان نظامی و قدرت اتمی آمریکا را بسیار زود، بی‌موقع و ناشیانه خرج کرد و به همین دلیل دیگر حرف تازه‌ای برای گفتن ندارد. به نظر می‌رسد ترامپ با هدف رهائی از رسوائی ارتباط با روس‌ها و سرپوش گذاشتن بر انزوای زجردهنده‌اش در مقیاس داخلی و جهانی، به تهدید کره شمالی و بزرگنمائی بحران کره روی آورده است لکن از این واقعیت بزرگ غفلت کرده که بازی با مهره کره شمای را به جائی رسانده که چاره‌ای جز عقب نشینی و قبول شکست برایش باقی نمانده است. اما آیا این تجربه‌های تلخ و گزنده می‌تواند به ترامپ بفهماند که صحنه سیاست با قلمرو تجارت روسپیان، به کلی متفاوت است؟ برداشت و نظر ترامپ در این زمینه هرچه باشد، واقعیت‌های عینی و ملموس، دقیقاً صحت این جمع بندی را ثابت می‌کند. این طبیعی‌ترین بازخورد رفتارهای بیمارگونه نامبرده است.