دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
24 تير 1396 - 16:05
یادداشت سخنگوی وزارت امور خارجه به مناسبت دومین سالگرد برجام

قاسمی: بزرگ‌ترین دستاورد برجام، پذیرش ایرانِ قابل احترام در جهان است

سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان در یادداشتی به مناسبت سالروز توافق هسته‌ای نوشت: «شاید بتوان بزرگ‌ترین توفیق و دستاورد حاصل از توافق برجام، حتی فراتر از دستاوردهای عظیم لغو تحریم و تثبیت حقوق هسته‌ای را پذیرش ایران اسلامی به عنوان بازیگری خردمند، مسوولیت‌شناس و قابل احترام از سوی نظام بین‌الملل و قدرت‌های بزرگ آن دانست.»
کد خبر : 195122

به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا از روزنامه اعتماد، بهرام قاسمی در دومین سالگرد توافق هسته‌ای ایران در سرمقاله ای نوشت: «صاحبان قلم و اصحاب اندیشه، سیاست خارجی را حلقه وصل و نقطه اتصال سیاست داخلی و سیاست بین‌الملل می‌دانند. با این توصیف، سیاست خارجی مطلوب و موفق سیاستی است که با راهبردی هوشمندانه و راهبری خردمندانه بتواند در عرصه سیاست و روابط بین‌الملل به تامین منافع و امنیت ملی بینجامد و در هر دو عرصه سیاست داخلی و روابط بین‌الملل با اقبال و تایید افکار عمومی، نخبگان، اندیشمندان و مقامات و رهبران سیاسی مواجه شود. برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، به عنوان توافقی مورد تایید و اجماع جامعه بین‌الملل و جامعه داخلی بر سر استمرار برنامه صلح آمیز هسته‌ای کشورمان در چارچوب تئوری بازی با حاصل جمع جبری مضاعف و با هدف برد- برد شکل گرفت که متضمن شرایط و الزامات و مطالبات و خواسته‌های همه طرف‌ها به گونه‌ای متعادل و متوازن است.


توافق هسته‌ای موسوم به برجام را می‌توان یک مثل اعلی و نمونه عالی از تحقق منافع ملی و مصالح ملت ایران بر پایه سه اصل اساسی سیاست خارجی یعنی عزت، حکمت و مصلحت دانست که بر اساس آن تدبیر حکیمانه مقام معظم رهبری تحت لوای نرمش قهرمانانه به مذاکراتی اندیشمندانه از سوی مذاکره‌کنندگان هسته‌ای کشورمان انجامید که به تعبیر مقام معظم رهبری فرزندان مومن و انقلابی این نظامند و نهایتا پس از ٢٢ ماه مجاهدت ِدشوار و پرچالش توانستند به توافقی عزتمندانه دست یابند که ضمن تامین و حفظ دستاوردهای هسته‌ای دانشمندان این مرز و بوم، توانست به توفیقات بزرگی در عرصه سیاست بین‌الملل دست یابد، از جمله اینکه برای نخستین‌بار در تاریخ معاصر، بدون اجرای مطالبات غیرقانونی و زیاده خواهانه توانست از زیر یوغ شش قطعنامه شورای امنیت ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل خارج شود.


سیاست خارجی را عرصه بازی با ریسک بالا خوانده‌اند. این ویژگی البته مختص سیاست خارجی کشورهای فعال و تاثیرگذار در صحنه سیاست بین‌الملل است. جمهوری اسلامی ایران به دلیل ظرفیت‌ها و توانمندی‌های بی‌بدیل، توان بازی و حرکت در صفحه شطرنج سیاست خارجی با ریسک بالا را دارا است. مذاکرات هسته‌ای و توافق برجام، اوج هوشمندی کشورمان در عرصه دیپلماسی با ریسک بالا تلقی می‌شود و اصولا اوربیت یا مدار حرکتی سیاست خارجی کشورمان را به سطح جهانی ارتقا داد و ایران اسلامی را دست‌کم در عرصه سیاست خارجی و هماوردی دیپلماتیک، هم ردیف ١+٥ قدرت برتر دنیا نشاند.


در تمام دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی و شکل‌گیری نظام جمهوری اسلامی در کشورمان، چه در عصرنظام دوقطبی به رهبری امریکا و شوروی و چه در عصر پساجنگ سرد، قدرت‌های سلطه‌گر به خصوص قدرت‌های غربی هدف راهبردی مشترکی را در قبال نظام نوپا و متمایز و مستقل جمهوری اسلامی ایران در پیش گرفتند که همانا تخلیه ظرفیت‌های استراتژیک ایران اسلامی از طریق محاصره نظامی و امنیتی، استقرار پایگاه‌های نظامی در اطراف و حوزه امنیت ملی کشورمان، دور زدن ایران و حذف این کشور از مسیر خطوط انتقال انرژی، تحمیل جنگ و بحران‌های امنیتی مختلف و متعدد و تلاش جهت تخفیف و تضعیف موقعیت راهبردی ایران درخلیج فارس و دریای خزر و حوزه امنیتی فلات ایران، بوده است. هدف غایی و مقصود اصلی نظام سلطه از اتخاد چنین راهبردی فروکاهیدن نقش و جایگاه جمهوری اسلامی ایران در حد یک کشور منفعل و کم اثر در حوزه پیرامونی خود و تلاش جهت تغییر رفتار یا تغییر نظام از طریق فشار بیرونی یا فروپاشی درونی بوده است. در تمام این دوران، راهبرد سیاسی و تبلیغاتی آنها بر محور معرفی ایران اسلامی به عنوان بازیگری غیرخردمند، غیرمسوول و غیرقابل اعتماد استوار بوده تا از این طریق پروژه ایران‌هراسی، ایران‌گریزی و ایران‌ستیزی خود را به پیش برانند.


مذاکرات هسته‌ای و توافق حاصل از آن را می‌توان شکست پروژه ایران‌هراسی و پایانی بر انگاره باطل و موهوم بازیگر غیرخردمند دانست؛ لذا شاید بتوان بزرگ‌ترین توفیق و دستاورد حاصل از توافق برجام، حتی فراتر از دستاوردهای عظیم لغو تحریم و تثبیت حقوق هسته‌ای را پذیرش ایران اسلامی به عنوان بازیگری خردمند، مسوولیت‌شناس و قابل احترام از سوی نظام بین‌الملل و قدرت‌های بزرگ آن دانست. ترجمان عینی و عملی این پذیرش و شناسایی، خروج کشورمان از ذیل فصل هفتم منشور و لغو قطعنامه‌های غلاظ و شداد شورای امنیت، بدون تمکین در برابر آنها و تنها از طریق دیپلماسی و مذاکره است. این مذاکرات، بیش از هرچیز توان بالای دیپلماسی و دیپلمات‌های کشورمان، به عنوان یکی از مهم‌ترین مولفه‌های قدرت نرم را به رخ جهانیان کشید و جایگاه کشورمان به عنوان بازیگری خردمند و قابل احترام را تثبیت کرد.


در واقع با نگاهی فرامتنی و نگرشی کلان‌نگر به توافق هسته‌ای و زمینه‌ها و تبعات آن، می‌توان آن را تحولی عمده در عرصه سیاست خارجی و تعاملات بین‌المللی کشورمان دانست که فراتر از پنجره‌های فرصت اقتصادی، بالقوه می‌تواند افق و چشم‌انداز بسیار وسیعی را فراروی کشورمان بگشاید که افزایش و ارتقای سطح تعاملات سیاسی و دیپلماتیک و لغو تحریم‌ها و برداشته شدن محدودیت‌ها، تنها بخشی از این فرصت‌ها و گشایش‌ها محسوب می‌شوند. شاید بتوان مهم‌ترین دستاورد توافق برجام را تثبیت و تحکیم جایگاه جمهوری اسلامی ایران در منظومه سیاست جهانی و معادلات منطقه‌ای به عنوان بازیگری خردمند، تاثیرگذار و قابل اتکا دانست؛ به گونه‌ای که پس از برجام به طور چشمگیری بر میزان، شدت و گستره کنشگری و نقش‌آفرینی کشورمان در عرصه تحولات بین‌المللی و به خصوص چالش‌ها و بحران‌های منطقه‌ای از عراق و سوریه گرفته تا حوزه خلیج فارس افزوده شده است و جمهوری اسلامی ایران همچون شریکی قابل اعتماد و مذاکره‌کننده‌ای در کلاس جهانی مورد توجه و وثوق برخی قدرت‌های عمده غربی و غیرغربی قرار گرفته است.


نگاه فرامتنی به برجام این واقعیت را نمایان می‌سازد که تغییر مناسبات و معادلات قدرت در سطح منطقه غرب آسیا (به عنوان یک زیر سیستم ناآرام و متشنج در نظام بین‌المللی) و برهم خوردن موازنه قوای سیاسی، نظامی و راهبردی در این منطقه به نفع کشورمان و مهم‌تر از همه تغییر نگرش قدرت‌های جهانی از جایگاه رو به صعود کشورمان در معادلات منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای؛ علت‌العلل تغییر نگرش راهبردی غرب به سمت ایران اسلامی و کرنش آن در برابر استقامت تاریخی و خواسته‌های بحق ملت ایران بوده است. از دیگر سو می‌توان میزان توفیق جمهوری اسلامی در موضوع برجام را با شاخص دیگری نیز سنجید و آن میزان خشم و عصبانیت دشمنان کینه ورز نظام اسلامی یعنی رژیم‌صهیونیستی و مهم‌ترین حامی آن یعنی امریکای ترامپ و رقبای منطقه‌ای کشورمان از جمله سعودی‌هاست که با وجود گذشت دو سال از توافق برجام، کماکان با تمام توان و قدرت در راه تخریب این دستاورد بزرگ جد و جهد می‌کنند و مثلث شوم امریکا- صهیونیسم و سعودی در واقع پس از برجام و برای مقابله همه‌جانبه با آن شکل گرفته است.


برجام به عنوان یک توافق تاریخی کم‌نظیر، چند دستاورد عمده و اساسی برای نظام جمهوری اسلامی ایران به دنبال داشت: حقوق هسته‌ای مسلم ملت ایران، از جمله حق غنی‌سازی را هم در قالب یک سند معتبر بین‌المللی و هم در عرصه عمل به رسمیت شناخت؛ موضوع هسته‌ای کشورمان را از چالش و مساله‌ای مورد تنازع به موضوعی برای تعامل و همکاری بدل کرد، تحریم‌های ظالمانه و غیرقانونی مرتبط به برنامه هسته‌ای کشورمان را تا حد قابل توجهی بلا اثر و ملغی کرد و از همه مهم‌تر بهانه و مستمسک ایران هراسی و ایران ستیزی را از دست دشمنان نظام خارج ساخت و خدعه اجماع جهانی علیه کشورمان را بی‌اثر کرد.


بدون تردید همان‌گونه که در روند طولانی، پرچالش و درگیرانه مذاکرات هسته‌ای مشاهده شد روند تثبیت و اجرا و تداوم برجام نیز روندی بطئی، دشوار، مناقشه‌انگیز و پرفراز و نشیب است و باید خود را برای مبارزه‌ای سخت و طولانی با موانع و چالش‌های متعدد فراروی آن آماده و مجهز کرد تا این دستاورد بزرگ تاریخی و تاریخ‌ساز به سادگی از کف نرود و آیندگان ما را به خاطر این کوتاهی و از دست رفتن چنین فرصتی گرانبها، شماتت نکنند؛ لذا شناخت هرچه بیشتر فرصت‌ها و چالش‌های عصر پساتوافق و درک هرچه عمیق‌تر حدود و امکان آن، پیش نیاز هرگونه طراحی راهبردی و برنامه‌ریزی اجرایی است. فرصت‌ها و امکان‌های حاصل از توافق هسته‌ای، صرفا محدود به موضوع هسته‌ای نبوده و تنها در پنجره‌های فرصت اقتصادی خلاصه نمی‌شود و باید افق و سقف انتظارات خود را متناسب با واقعیات فرامتنی و درحدو اندازه بازیگر خردمند- بازیگر منحصربه‌فرد- گسترش داد. بدیهی است توافق هسته‌ای در خلأ شکل نگرفته، پس لاجرم و ضرورتا در خلأ نیز به پیش نخواهد رفت و توفیق و تحقق آن منوط به تعاملات هوشمندانه و بازی خردمندانه با ریسک بالا با جامعه بین‌الملل و به خصوص کشورهای عمده است. همان‌گونه که مذاکرات بر اساس رویکرد برد- برد و در چارچوب بازی حاصل جمع جبری مضاعف به نتیجه رسید، توفیق در اجرای توافق برجام نیز بستگی به تداوم این رویکرد و بازی خردمندانه ما دارد.»


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب