دستان شفابخشِ لبهای شکافته
مهرو ماهر، گروه اجتماعی خبرگزاری آنا- عبدالجلیل کلانتر هرمزی، سرپرست و مسئول «تیم جراحان پلاستیک داوطلب خدمت در مناطق محروم کشور» است که 9 سال پیش وقتی با بیماران مناطق محروم و مشکلاتشان در مطبش روبهرو میشود، یک روز تصمیم میگیرد با الگویی که از پدرش در کارهای خیر دارد، آستینها را بالا بزند و خودش سراغ بیماران برود، به خصوص بیمارانی که حتی امکانش را ندارند تا از سوی پزشکی ویزیت شوند.
او که عضو آکادمی جراحان پلاستیک اروپاست، هفته گذشته از نوزدهمین سفرش به مناطق محروم برگشته و با ما در مورد این سفرها، نحوه کارشان در این امر خیر، برخورد بیماران و ... گفتوگو کرده است.
* 9 سال پیش با چه هدف و انگیزهای برای اولین بار گروه جراحان پلاستیک داوطلب خدمت در مناطق محروم را ایجاد کردید؟
مهمترین عامل هدایت ما به سمت مناطق محروم و روستایی فقر و نداری، مردم بودند، زیرا گاهی در ساعات پایانی شب التماس میکردند که تحت عمل جراحی قرار گیرند و حتی برخی از آنان مجبور بودند مسافتهای طولانی را از جنوب کشور طی کنند تا به تهران برسند. اغلب نیاز بود که این بیماران برای عمل جراحی یک هفته تا 10 روز و گاهی دو تا سه هفته در تهران مستقر شوند و مجبورند در راهروها و اطراف بیمارستان بخوابند؛ دیدن چنین صحنههایی برایم سنگین تمام شد.
* همکاران شما در این گروه چگونه جذب شدند و چند نفر هستند؟
این گروه با 5 نفر از شاگردانم که از فارغ التحصیلان دانشگاه شهید بهشتی بودند، تشکیل شد و اعضای گروه امروز به بیش از 50 پزشک متخصص رسیده است.
* اولین سفر خود را از کدام استان آغاز کردید؟
از منطقه رامهرمز در استان خوزستان آغاز و پس از آنکه سه بار بیماران این منطقه را درمان کردیم با استقبال بینظیر مردم مواجه شدیم، پس مصمم شدیم به سایر مناطق محروم کشور سفر کنیم.
*چه استانهایی؟
استانهای مازندران، کهگیلویه و بویر احمد،سیستان و بلوچستان، آذربایجان شرقی، کردستان، بوشهر و هرمزگان.
*وقتی به منطقهای محروم وارد میشوید مردم چطور با شما برخورد میکنند؟
روزی که ما به یک منطقه محروم وارد میشویم عدهای متعجب به ما نگاه میکنند و معتقدند مگر ممکن است که گروه فوق تخصصی در یک منطقه محروم مستقر شود، حتی تصور میکنند که ما برای نمایش به این مناطق سفر میکنیم اما روز آخر همه مردم ما را با اشک بدرقه میکنند و میخواهند که ما بیشتر در آن استان بمانیم.
* در طول این سفرها چند بیمار را تحت معاینه و درمان قرار دادهاید؟
در طول 18 سفر توانستیم بیش از 12 هزار بیمار را تحت معاینه رایگان قرار دهیم و موفق شدیم که از این تعداد حدود 1200 بیمار را در همان محل و منطقه محروم تحت عمل جراحی قرار دهیم، همچنین 3800 نفر از بیماران را به بیمارستانهای دانشگاهی تهران منتقل کردیم که تحت ویزیت و جراحی رایگان قرار گرفتند.
*بیمارانی که در این سفرها تحت درمان قرار گرفتند با چه مشکلاتی مواجه بودند؟
عمده بیماران تحت معاینه گروه جراحان پلاستیک مناطق محروم را مبتلایان به ناهنجاریهای جمجمه، فک و صورت تشکیل میدادند که شایعترین ناهنجاریهای سر و صورت، شکاف کام و لب بود.
*در هر یک از سفرها چند پزشک متخصص با شما همکاری میکنند؟
در هر یک از سفرها تعداد پزشکان براساس جمعیت بیماران نیازمند و نوع بیماری آنها انتخاب میشود به طوری که در برخی از سفرها دو تا سه جراح پلاستیک همراه ما بودند، اما در تیم 24 نفره اعزام به استان کرمانشاه 10 جراح پلاستیک حضور داشتند که یکی از قویترین تیمهای جراحی پلاستیک در اعزام به مناطق محروم بود.
*هزینههای سفر به مناطق محروم و درمان این افراد چگونه تامین میشود؟
این تیم به صورت کاملا شخصی اداره میشود و تحت حمایت نهادهای دولتی نیست، از هزینههای ایاب و ذهاب گرفته تا هزینه تامین وسایل و داروهای مورد نیاز عمل جراحی از سوی خود پزشکان و به صورت شخصی تامین میشود.
*وسایل و داروهای مورد نیاز بیماران چگونه تامین میشود؟
پزشکان با هزینه شخصی وسایل پزشکی تخصصی را با بهترین کیفیت از تهران تهیه و به مناطق محروم میبرند. ما وسایل و مواد مورد نیاز را از برندهای معتبر خارجی تهیه میکنیم، زیرا با توجه به اینکه پس از عمل جراحی آن منطقه را ترک میکنیم و بیمار را به پزشکان محلی میسپاریم باید از مواد و وسایلی استفاده کنیم که دوام و کیفیت بهتری نسبت به محصولات ایرانی داشته باشد و این گونه نیست که چون ما به صورت رایگان جراحی و درمان میکنیم مواد و وسایل بیکیفیت و ارزان قیمتی را مورد استفاده قرار دهیم.
*شناسایی و انتخاب بیماران برای جراحی و درمان برچه اساسی صورت میگیرد؟
سه تا پنج ماه قبل از حضور در مناطق محروم کتابچهها و عکسهای بسیاری از بیماری را برای پزشکان و پرستاران در آن منطقه ارسال میکنیم که با کمک بسیج جامعه پزشکی بیماران نیازمند شناسایی میشود. به عنوان مثال در سفر اخیر به استان کرمانشاه، بسیج جامعه پزشکی استان و بهزیستی حدود 5 تا 6 هزار بیمار را معاینه کردند و از بین آنان حدود 1200 بیمار برای درمان معرفی شدند.
*در صورتی که یک بیمار مبتلا به شکاف کام و لب برای درمان به بیمارستان مراجعه کند هزینههای عمل جراحی و بستری در بیمارستان به صورت میانگین چقدر خواهد شد؟
هزینه هر عمل جراحی با دفترچه درمانی در بیمارستان دولتی حدود 100 تا 200 هزار تومان میشود و اگر همان عمل جراحی با تعرفه دولتی در بیمارستان خصوصی صورت گیرد بیمار هزینهای بین 5 تا 7 میلیون تومان را متحمل می شود.
*ویزیت مطب شما چقدر است؟
ویزیت بیمار در مطبم 43 هزار تومان است اما روستاییان و افراد نیازمند به طور رایگان تحت درمان قرار میگیرند، همچنین 90 درصد بیماران مطب به بیمارستانهای دولتی ارجاع میشوند که از آنها ریالی دریافت نمیشود.
*به کمک موسسات خیریه و سازمانهای مردم نهاد برای ادامه این عمل خیرخواهانه خود نیازمند هستید و یا فراخوانی برای همکاری و مشارکت آنان اعلام میکنید؟
بله البته؛ برخی از گروههای مردم نهاد، با مراجعه به مطب لیست وسایل مورد نیاز پزشکان جراح را دریافت و از مراکز فروش تجهیزات پزشکی تهیه میکنند اما ما از هیچ سازمان و فردی کمک نقدی نمیپذیریم مگر هموطنان ایرانی خارج از کشور که نمیتوانند وسایل را تهیه کنند.
*به نظر شما وزارت بهداشت در توزیع نیروهای متخصص به مناطق محروم موفق عمل کرده است؟
مقررات وزارت بهداشت و درمان سرجای خود اما فکر میکنم هنوز به نیروهای بیشتری در مناطق محروم نیاز داریم، فقط کافیست وزارت بهداشت در این زمینه بیشتر سرمایه گذاری کند و با جذب پزشکان داوطلب و دلسوز بیماران بسیاری را در این مناطق تحت پوشش قرار دهد، متاسفانه با کمبود پزشکان متخصص در مناطق دور افتاده مواجه هستیم و باید برنامه ریزی مدونی در این زمینه صورت گیرد و وزارت بهداشت یک شاخهای به عنوان مناطق محروم باز کند تا نیروهای داوطلب بتوانند در این طرح مشارکت کنند.
*پس از هر سفر به مناطق محروم چه احساسی دارید؟
خداوند در هر سفر بیماران خاصی را سر راه ما قرار میدهد که گاهی یک نفرشان برای رساندن نشانههای خدا به ما کافی باشد. روزی یکی از کسانی که به صورت رایگان درمان و عمل جراحی کردم، روی زمین بیمارستان سجده کرد و گفت:« خدایا من به چشم خودم دیدم که تو برای من یاوری فرستادی»؛ حتی اگر خداوند ما را به یاوری هم نفرستاده باشد اما نشانههای خدا نمایان میشود، من دست و محبت خدا را در همه سفرها میبینم.
*به عنوان پزشکی که در طول 8 سال دفاع مقدس در خط مقدم جبههها در جنوب کشور حضور فعال داشتید خاطرهای از آن دوران بفرمایید.
شاید یکی از بدترین خاطراتی که همواره روحم را آزار میدهد، روزیاست که مسئول کدگذاری بیماران بودم، بر همین اساس با ماژیک قرمز روی پیشانی بیماران و مجروحان کدی را ثبت میکردم که کدامیک براساس وخامت حالش سریعتر به اتاق عمل منتقل شود. در طول یک روز بیش از 150 بیمار را ویزیت و از اولویت یک تا صد را اعلام کردم؛ زمانی که سرشماری بیماران تمام شد متوجه شدم 10 تا 15 نفر از کسانی که فقط من آخرین بار با آنها صحبت کردم پشت در اتاق عمل شهید شدند. این موضوع خیلی تاسف آور بود در همان روز رزمندهای به من گفت:«بغلی رو زودتر بفرست تو اتاق عمل» وقتی از اتاق برگشتم دیدم هر دو رزمنده شهید شدهاند، اگر به چشم خودم نمیدیدم شاید شانههایم سبکتر بود و زجر کمتری میکشیدم. متاسفانه جوانان وطن که حداکثر سن شان 20 سال بود در کنار من، در آغوش من به ملکوت علی پیوستند که حتما این موضوع برای من پیامی داشت و هر چه ما داریم از آن جوانان پر کشیده است که هیچ کس نمیتواند آن را انکار کند.
انتهای پیام/