دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
02 خرداد 1394 - 15:23

توافق آل‌سعود و ترکیه علیه تهران/ آیا هم‌پیمانان ایران هدف بعدی ائتلاف عربی و ترکی هستند؟

عربستان و ترکیه دو کشوری که در مدت زیادی نتوانسته بودند در برخورد با امور منطقه‌ای همچون سوریه، لیبی، مصر و عراق با هم کنار بیایند، با به وجود آمدن تغییرات در سیاست خاورمیانه‌ای آمریکا همچون مذاکره با ایران، تصمیم گرفتند در روابط دوجانبه بازنگری کنند.
کد خبر : 19316

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری آنا به نقل از ایران رو، تغییرات راهبردی در سیاست خارجه آمریکا در خاورمیانه باعث شد تا عربستان سعودی و ترکیه، یک پادشاهی و یک جمهوری به‌طور کامل لاییک که مدت‌های زیادی نتوانسته بودند در واکنش به امور منطقه‌ای همچون تحولات سوریه، لیبی، مصر و عراق با هم کنار بیایند و با همدیگر خصومت می‌ورزیدند، در روابط خود بازنگری کنند و ائتلافی را تشکیل دهند که هدف غایی آن، مقابله با ایران و از بین بردن متحدان منطقه‌ای آن است.


اگر بخواهیم برای ائتلاف نوپای آنکارا و ریاض اصولی اساسی بیان کنیم، در نهایت به این دو اصل خواهیم رسید که :


- حفظ نظام «بشار اسد» از روی کار آمدن شبه‌نظامیان «جبهه‌النصره» و داعش در دمشق بدتر است در حالی‌که نفوذ فزاینده ایران در منطقه از فعالیت «اخوان‌المسلمین» خطرناک‌تر می‌باشد.


- واشنگتن نگران ناتوانی در برخورد با امور خاورمیانه است و برای پیشبرد اهداف خود نسبت به تهران صلح دوستی از خود نشان می‌دهد و در عین حال دست ترکیه و عربستان سعودی را باز می‌کند تا به‌طور مستقل امور منطقه‌ای را حل کنند.



این در واقع چکیده توافقات اساسی ترکیه و عربستان سعودی است که در جریان سفر 28 فوریه تا 2 مارس سال جاری «رجب طیب اردوغان» به ریاض به دست آمد. رایزنی با واشنگتن، ریاست ناتو، گفت‌وگوی سه‌جانبه با مشارکت قطر و برخی اقدامات سازمانی دیگر لازم به‌نظر می‌آید ولی تا به امروز پیمان ترکیه و سعودی‌ها شکل نهایی به خود گرفته است و از بوته آزمایشات میدان نبرد گذشته است. گروه «جیش‌الفتح» که طرح مشترک آنکارا و ریاض است، در استان «ادلب» سوریه و در مناطق دیگر قسمت شمال غربی این کشور به طور گسترده و با موفقیت فعالیت می‌کند.


نباید از نظر دور داشت که سرنوشت دمشق و سرنگونی دولت «بشار اسد» تنها یکی از موضوعاتی است که ترکیه و عربستان درباره حل و فصل آن قرارداد مشارکت بسته‌اند. بی‌تردید، این هدفی مبرم و بسیار حساس برای دو کشور است ولی تنها موضوع فراروی آن‌ها نیست. روزنامه «ینی سفاک» (Yeni Safak) که طرفدار دولت ترکیه است، در این‌باره می‌نویسد: سیاست ایران در منطقه، مهمترین موضوع دستور کار ملاقات «اردوغان» رئیس‌جمهوری و ملک «سلمان» بود. هر دوی آن‌ها نگران توسعه‌طلبی تهران در منطقه و پیشبرد سیاست فرقه‌ای آن هستند زیرا ایران برای ریختن خون مسلمانان و بی‌ثبات کردن دولت‌های اسلامی مبالغ گزافی خرج می‌کند.


دغدغه‌های «اردوغان»


رئیس‌جمهوری ترکیه به‌ظاهر در حال پیاده‌سازی نظریه «صلح با همسایگان» است. باوجود این می‌توان گفت که نظریه پر ادعای سیاست خارجی رئیس‌جمهور ترکیه و حزبش از واقعیات منطقه‌ای تا حد زیادی به دور است. این عنوان، ماهیت برخی روابط منطقه‌ای و بین‌المللی در به انحصار خود درآوردن موقعیت پل ارتباطی میان غرب (آمریکا، ناتو و اتحادیه اروپا) و شرق بود که به تعبیر آنکارا شامل منطقه خاورمیانه و از جمله ایران و نیز منطقه‌ای به گستره «جهان ترکی» و آفریقای شمالی است.



«اردوغان» و رفقای حزبی وی در زمان «بهار عربی» امیدوار بودند که به جای نظام‌های سوریه، مصر و لیبی تحت نفوذ «اخوان‌المسلمین»، سازمان ترکیه‌گرایی به قدرت دست یابد و یا اینکه نوعی نظم اسلامی به‌وجود آید که آنکارا رهبر آن شود. «اردوغان» که در آن زمان هنوز نخست‌وزیر بود، مدتی بعد از آغاز شورش ضد دولتی در سوریه اظهار کرد که به‌زودی در دمشق آزاد شده در مسجد اموی به نماز خواهد ایستاد. باوجود این، هیچ یک از توهمات وی محقق نشد.


تصمیمی که «اردوغان» در اوضاع کنونی گرفته است، شامل انعقاد پیمان با یکی از طرف‌های درگیر در سرزمین‌های عربی برای تضعیف هرچه بیشتر طرف دیگر است. در این صورت گزینه‌های مختلف امکان‌پذیر می‌شود. اگر ترکیه نتواند شریک جدید خود (در حال حاضر عربستان) را مغلوب کند، شاید بتواند با او درباره تقسیم حوزه‌های نفوذ به توافق دست یابد. انتخاب ریاض به عنوان متحد، انتخابی بسیار منطقی و مستدل است زیرا در روابط ایران و ترکیه همیشه مینی تأخیری وجود دارد و آن اختلاف‌نظرهای جدی سیاسی است که شامل امور منطقه‌ای و عضویت ترکیه در ناتو است که برای آنکارا همیشه از شراکت با تهران مهمتر بوده است.


ریاض به دلایل گوناگونی که مهم‌ترین آنها اوضاع اقتصادی ترکیه است، برای آنکارا به عنوان متحد نظامی و سیاسی و نیز شریک مالی لازم است. علاوه بر آن، پرداختن به تنهایی به جنگ در سوریه، کار بسیار پر هزینه‌ای است که آنکارا تاکنون در آن قریب به 2.5 میلیارد دلار سرمایه گذاری کرده است. ترکیه در بهترین فرصت به‌وسیله قاچاق نفت و ربودن تجهیزات صنعتی که از خاک سوریه به ترکیه منتقل شد و سایر غنایم این جنگ، حدود 1.5 میلیارد دلار از هزینه‌های خود را جبران کرده است.


ریاض و محور جدید عربی



شاید اغراق نباشد که بگوییم دیگر ساعت‌های سیاسی «اردوغان» و «سلمان» با یکدیگر تنظیم شده است. زمان انتخاب شریک راهبردی منطقه‌ای برای آنکارا با همین وضع در ریاض مصادف شد. پادشاه جدید عربستان در 100 روز نخست سلطنت خود 50 فرمان صادر کرده است. هر دو روزی یک‌بار فرمان‌های بسیار مهم صادر می‌شد که هر یک از آن‌ها ساختار اداری عربستان را زیر و رو کرد، اختیارات جدید وزارتخانه‌ها و نهادهای دیگر را تعیین نمود و در نیروی اداری آل‌سعود جابه‌جایی‌های مهمی به وجود آورده است. این اصلاحات فشرده که از انظار محافل اجتماعی و رسانه‌های گروهی پنهان بود، نه در تاریخ عربستان سابقه دارد و نه در تاریخ پادشاهی‌های دیگر خلیج‌فارس.


گرچه ایران مانند سابق دشمن مهم ریاض باقی مانده است ولی اکنون سعودی‌ها معتقدند که در مقابله با آن نباید از هیچ وسیله‌ای روگردان شد و اینکه حتی آن‌هایی که در گذشته دشمن محسوب می‌شدند، می‌توانند به مبارزه با تهران کمک کنند. بر مبنای این نظریه که به‌وسیله اطرافیان تنگ‌نظر پادشاه سعودی مطرح شده است، باید محور جدید عربی در منطقه تشکیل شود. در ساختار تشکیل این محور، اهدافی همچون شکست دادن ایران در سوریه و از بین بردن متحدان منطقه‌ای ایران از وفاداری به خاندان سلطنتی مهمتر و مبرم‌تر شناخته شده است.


حمله از پشت؛ عنصر مهم راهبرد ترکیه و عربستان


باید کمی به تحولات منطقه واقع‌بین بود و اوضاع کنونی را درسایه افزایش قدرت نفوذ ایران درک کرد. یقینا عربستان و ترکیه هرگز به رویارویی مستقیم با ایران تن نخواهند داد. آنکارا و ریاض همین‌طور در سطح علنی از برداشت گام‌های خصمانه و آشکارا علیه تهران خودداری خواهند کرد. راهبردی که آن‌ها انتخاب کرده‌اند، شامل وارد کردن ضربات منظم نه به جمهوری اسلامی بلکه به نقاط حساس و در کشورهایی که ایران عضو مدار نفوذ خود محسوب می‌کند، است.



شاید در وهله اول کشور سوریه به ذهن بیاید. کوچک ترین تردیدی نیست که آنکارا و ریاض نهایت تلاش خود را می‌کنند تا در آینده نزدیک به «بشار اسد» ضربه مهلک تعیین کننده‌ای وارد نمایند. آن‌ها به‌گونه‌ای رفتار می‌کنند که گویا دولت سوریه بیش از این وجود ندارد و فقط منطقه‌ای است که قالب آن باید تغییر یابد. ترکیه و عربستان در این زمینه پیش از همه به شبه‌نظامیان اسلام‌گرا و تشکیل ائتلاف واحد از انواع و اقسام سازمان‌های مشابه پیرو اندیشه جهادی همچون «جیش‌الفتح»، «جبهه‌النصره»، «احرار الشام» و «جنود الاقصی» امید بسته‌اند.


«حزب‌الله» هدف دیگر است که ریاض آن را به عنوان مانع بر سر راه نفوذ خود در لبنان تلقی می‌کند. سپس نوبت عراق خواهد رسید که به عرصه نفوذ تقسیم شده است. ترکیه به افزایش حضور خود در کردستان عراق ادامه خواهد داد که آنجا ذخایر عظیم نفت و گاز عراقی متمرکز و خود این منطقه در سال‌های اخیر به یکی از مهم‌ترین بازارهای صادراتی برای آنکارا تبدیل شده است.


در پایان باید به اظهارنظر «مراد یتکین» یکی از روزنامه‌نگاران نامدار ترکیه تاکید کنم که علاوه بر تفسیر مشارکت میان «اردوغان» و سعودی‌ها گفته است: این ائتلاف ماهیت فرقه‌ای دارد که رویارویی با ایران را تحریک می‌کند و در نهایت اقدامات و فعالیت‌های آن به سود ترکیه و هیچ کشور دیگر تمام نخواهد شد. این پیمان به معنی افزایش خشونت و مرگ در منطقه است.


انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته