برای بررسی حوادث تروریستی روز گذشته تهران میتوان از یک تحلیل چهار وجهی استفاده کرد و با توجه به هر یک از وجوه تلاش کرد که به شناخت هدف اصلی انجام این حوادث نزدیک شد.
نکته اول به برنامهریزی این اقدامات مربوط می شود. معمولا برای اقدامات تروریستی شبیه آنچه که روز گذشته در تهران رخ داد، به یک برنامهریزی گسترده نیاز است. این برنامهریزی معمولا خارج از دسته افرادی انجام میشود که اقدام تروریستی را به اجرا درمیآورند.
این برنامهریزی معمولا در اختیار دولتهاست، یعنی قدرتهای سیاسی و قدرتهایی که از سوی دولتها تعیین میشود. اینکه این قدرت برنامهریزی از کجا میآید و چه انگیزههایی در پس آن وجود دارد، نیاز به تحلیل جداگانهای دارد.
نکته دوم در بررسی اقدامات تروریستی تهران به سازماندهی انجام این اقدامات برمیگردد. همانند برنامهریزی، سازماندهی اقدامات تروریستی نیز یک سازماندهی گسترده است تا بتواند دو اقدام تروریستی همزمان را در دو نقطه مختلف از شهر تهران به اجرا درآورد.
این موضوع در دیگر حوادث تروریستی که در شهرهای مختلف دنیا و از جمله اخیرا در لندن رخ داد، موضوعی مشابه است.
همچنین نباید فراموش کرد که از نظر زمانی این اقدامات تروریستی تقریبا در چند کشور مثل عراق، سوریه، انگلیس، فرانسه و... به اجرا درمیآید. این نشاندهنده گستردگی این سازماندهی است. بنابراین میتوان گفت که سازماندهی یک کار منسجم و علمی است.
نکته سوم در باب حمله روز گذشته به ساختمان مجلس و حرم مطهر حضرت امام(ره) به انگیزه مجریان این اقدامات برمیگردد. این انگیزه با فکر و عقیده پدید میآید. در واقع این فکر و عقیده است که این افراد را قانع میکند که افرادی را بکشید، اما در همان حالی که میدانید لحظاتی بعد کشته خواهید شد. این موضوع بسیار بزرگی است.
ما در اسلام موضوع شهادت را داریم، اما این موضوع به کلی با آنچه که تفکر تروریستی به عنوان شهادت مطرح میکند، متفاوت است. پس در حالی که در اسلام شهادت، جان دادن در راه آرمانی بزرگ است، اما از منظر تفکر تروریستی، شهادت از طریق گرفتن جان انسانهای بیگناه پدید میآید.
پس میتوان به طور خلاصه گفت که فکر و انگیزه و مکانیسمهای پدیداری این فکر، مهمترین عامل انگیزاننده مجریان اقدامات تروریستی است.
نکته پایانی در خصوص اقدامات تروریستی به اختلافات سیاسی میان دولتها برمیگردد. در واقع این اختلافات سیاسی است که موجب بقای تفکرات تروریستی است. این اختلافات علاوه بر آنکه منافع ملی دولتها را به فرسایش میبرد، شکافهایی برای ایجاد تفکرات تروریستی را نیز پدید میآورد.
اما در این بین مهمترین عامل را همچنان میتوان به نکته سوم اختصاص داد. مراکز دینی و پژوهشی میتوانند این موضوع را بررسی کنند که چه عواملی دخالت دارند تا فرد به این سطح از اقناع میرسد که دست به اقدامی بزند که میداند هم خودش کشته میشود و هم گروهی از انسانهای بیگناه.
* تحلیلگر مسائل امنیتی و بینالمللی
(این یادداشت برگرفته از سخنرانی حسین علایی در مراسم سالانه انجمن اندیشه و قلم است که در روز چهارشنبه 17 خرداد برگزار شد.)
انتهای پیام/