دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

گشت و گذاری در بازار مواد غذایی ماه رمضان/ قیمت قند و حلیم و زولبیا و بامیه چقدر است؟

بسیاری معتقدند که طول و عرض سفره های رمضان در قیاس با گذشته آب رفته است و افطاری ها دیگر رنگ و بوی سابق را ندارد. به گفته آنان علت امر را باید در اعماق جیب مردم جست و جو کرد.
کد خبر : 184212
به گزارش گروه رسانه های دیگر آنا از خراسان، بنابر نظر عموم روزه داران، اولین چیزی که هنگام افطار باید دم دست باشد یک لیوان چای است. فرقی هم ندارد که چای دم کرده ایرانی باشد یا یک «تی بگ» خارجی شناور در آب جوش. هر چه هست پس از ساعت ها تشنگی و ایضا خستگی، واقعا می چسبد. اما از نگاه دخل و خرج، چای ها کلی با هم توفیر دارند. عموما برندهای تولید داخل ارزانتر از انواع خارجی آن است. البته این به معنی کیفیت بالاتر نوع خارجی نیست، بلکه این گرانی بیشتر به حق ورود کالا و مبحث شیرین گمرک برمی گردد. با این حال به گواه مسئولان فروش، چای خارجی طرفدار بیشتری در بازار دارد و از این میان نوع «هندی» آنها گران تر از بقیه است. از قدیم رسم برآن است که پیش از اذان چای را می ریزند و گاه آن را با قند یا نبات شیرین می کنند تا وقت افطار آماده نوشیدن شود. دراین صورت همین یک لیوان چای، نرخ دیگری پیدا می کند. مدت هاست که «کله قند» عموما در بازار یافت نمی شود و زحمت شکستن آن به گردن تولید کنندگان محترم افتاده، حال این قند بسته بندی باشد یا در کارتن های 3 یا 5 کیلویی، نرخش تا کیلویی دو هزار تومان تفاوت دارد. البته برخی تولیدکنندگان ذوق و قریحه از خود بروز داده و محصولات جدیدی نیز عرضه کرده اند؛ مثل قندهای «مخروطی» شکل با طعم «لیمو ترش»! که دو تا سه هزار تومان در هر کیلو گران تر می باشد. به تازگی نبات هایی با رنگ و مزه های متنوع به بازار آمده اما اقبال به نوع زعفرانی آن بیشتر است و البته قیمتش هم گران تر. بسته به اینکه نبات، فله خریداری شود یا بسته بندی نرخش تا دو برابر متغیر است. همچنین نبات فله «نی دار» که عموما در مهمانی ها کاربرد دارد، کیلویی هزار تومان بیشتر از مدل ساده به فروش می رسد. بعضی ها، چای را با انواع خرما میل می کنند. نوع و درجه کیفیت خرما فاکتورهای اصلی در تعیین قیمت هستند. نرخ انواع «زرد عسلی» و «خشک زاهدی» نسبت به رطب «مضافتی» پایین تر است، در عوض قیمت هر کیلو خرمای «پیارم» ممکن است تا بیش از 30 هزار تومان هم برسد.

غذاهای محبوب رمضان
یکی از قواعد بازار این بوده است که در آستانه مناسبت های خاص، شوک افزایش قیمت عموما در سبد غذایی مردم رخ می دهد، از جمله تغییر نرخ روغن، انواع گوشت و برنج. اما به نظر می رسد امسال اوضاع کمی متفاوت است. پیش از رمضان، قیمت مرغ روز کیلویی 7700 تومان بود که اوایل ماه، با اندکی کاهش به 7350 تومان رسید. همچنین، این طور که از گفته های فروشندگان و خریداران بر می آید، قیمت روغن تغییر چندانی نداشته است. آقای «طیرانی» صاحب یک سوپر مارکت نسبتا بزرگ است و می گوید بیشتر اقلامی که برای رمضان سفارش داده، افزایش قیمت نداشته اند. او علت را «نبود پول در دست مردم» می داند: «وقتی تقاضا زیاد باشد طبیعی است که قیمت ها هم بالا می رود. ولی وقتی مردم پولی برای خریدن ندارند، افزایش قیمت هم معنی ندارد...». البته نرخ خوردنی های هر مناسبت به بهانه افزایش تقاضا مشمول رشد ویژه می شود، مثل آش، حلیم و شله در ماه رمضان. بنابر روال هرسال، مسئولان ذیربط کلی میز گرد و دراز تشکیل می دهند و با اصناف مربوطه رایزنی و شاید جدل می کنند تا بر سر «قیمت های مصوب» به توافق برسند. گرچه برای نظارت بر رعایت این مصوبات تلاش زیادی می شود، بسیاری بر این باورند واقعیت، آن چیزی است که در بازار می گذرد. به گفته رییس اتحادیه رستوران و آشپزخانه های مشهد، برای رمضان امسال قیمت هر کیلو حلیم 7 هزار و هر کیلو شله 8 هزار تومان تعیین شده است. اما مورد داریم که شله تا کیلویی 10 هزار تومان هم عرضه می شود. علت این تفاوت به کیفیت یا به اصطلاح «درجه» غذا برمی گردد. عناوینی چون «ممتاز»، «ویژه»، «سفارشی» و «اعلا» در افزایش این نرخ ها موثرند.
زوج شیرین سفره های افطار
افراد زیادی معتقدند که زولبیا و بامیه را فقط می توان در ماه رمضان خورد. نه اینکه دیگر ایام سال گیر نیاید، ولی انگار این دو شیرینی درست شده اند که سر سفره افطار خورده شوند و در بقیه ماه های سال اصلا مزه نمی دهند. ازدحام جمعیت و صف های طویل در ورودی شیرینی فروشی ها گواه خوبی برای اثبات این مطلب است. از آنجا که وقتی تقاضا زیاد شد قیمت نیز بالا می رود، صنف قنادان پس از اندکی کشمکش، نرخ هر کیلو زولبیا و بامیه درجه یک را 12 هزار و درجه دو را 11 هزار و 500 تومان اعلام کرد. با این حال، وقتی دخل و خرج از قنادی سر کوچه اولین جعبه زولبیا و بامیه را خرید، دریافت که هر کیلو 13 هزار تومان آب خورده است. وقتی علت را پرسید، صاحب قنادی (که خودش پزنده شیرینی هاست) با لبخندی ملیح این طور پاسخ داد: « با این قیمت شکر و روغن که 12 [هزار] تومان اصلا برای ما صرف ندارد...خودشان به ما مواد مصرفی با نرخ مصوب بدهند، ما هم شیرینی به نرخ مصوب می فروشیم...». پس از ساعت ها تکاپو و کند و کاو در اوضاع بازار، برای افطاری به خانه مادر جان می روم. باز هم همان سفره گلدار و همان لیوان دسته دار چای که زمانی به نظرم خیلی بزرگ می آمد. به سفره نگاهی می اندازم. نسبت به آن سال ها کوچکتر شده، ولی هنوز «بر همان نام و نشان است که بود». به مادرجان می گویم: «افطاری نماد نعمت است، برای هر مدل ذائقه و سلیقه یک خوردنی سر سفره پیدا می شود. اما نمی دانم چرا شما هر جور سفره ای که می اندازید، کم باشد یا زیاد، همیشه دلچسب و خوشایند همگان است. دیگران اینقدر زحمت می کشند و هزار جور تدارک می بینند، ولی مثل افطاری شما نمی شود...». با آرامش جواب می دهد: «شرط داشتن یک سفره خوب فقط وفور نعمت نیست، برکت هم لازم است». بعد یک قابلمه سنگین دستم می دهد و تکلیف می کند که برای احمد آقای سرایدار ببرم.




انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته