دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
26 ارديبهشت 1394 - 11:57

کارشناس روس: سکوت در برابر صدور قطعنامه علیه یمن، اشتباه بزرگ سیاست خارجی روسیه بود

این برداشت به وجود آمده است که قطعنامه 2216 شورای امنیت سازمان ملل متحد بر مغز برخی سیاستمداران فشار تحمل ناپذیری آورده است. عده‌ای رجز خوانی می‌کنند، دیگران احساس شکست می‌کنند و در مجموع اوضاع خیلی بدتر از حد انتظار است، به خصوص برای سیاست مسکو در خاور میانه.
کد خبر : 17802

به‌گزارش خبرنگار گروه بین‌الملل خبرگزاری آنا به‌نقل از پایگاه خبری و تحلیلی «ایران-رو»، «ایگور پانکراتنکو» کارشناس امور خاورمیانه در گزارشی به بررسی تحولات سیاسی جاری در یمن و نقش روسیه در آن پرداخت و نوشت: مهارت هنرپیشگی دیپلمات‌هایی که در حل و فصل بحران یمن شرکت می‌کنند، به اوج خود رسیده است و ناظر ناوارد را تحت تأثیر قرار می‌دهد. عده‌ای زار می‌زنند، دیگران به طور تصنعی اعتراض می‌کنند و گروه سوم وانمود می‌کنند که نمی‌فهمند موضوع از چه قرار است. در مجموع اوضاع خیلی بدتر از حد انتظار است، به ویژه برای سیاست مسکو در خاور میانه.


براساس این گزارش، «پانکراتنکو» می‌نویسد: قطعنامه 2216 شورای امنیت سازمان ملل متحد بر مغز برخی سیاستمداران فشار تحمل‌ناپذیری آورده است. عده‌ای رجز‌خوانی می‌کنند، دیگران احساس شکست می‌کنند و در این میان «ریاض یاسین» وزیر امورخارجه فراری یمن که چند ماه است در خاک عربستان سعودی به‌سر می‌برد، چند روز پیش از نیروهای خارجی برای حضور در کشور خود دعوت کرد. وی جلوی خود را نگرفت و به یاد 50 نفر کشته‌شده در درگیری‌های «عدن» اشک ریخت، ولی جای تعجب است که چرا پیشتر کشته شدن هزاران غیرنظامی به‌وسیله نیروی هوایی ائتلاف عربی موجب این واکنش وی نشده بود.


«عبدالعزیز جباری» رئیس کمیته سازمان کنفرانس نیروهای یمنی در پایتخت عربستان سعودی اشک ریختن را برای خود کسر شأن دانست و با لحن سختگیرانه و قاطعی صحبت کرد. به‌گفته وی، یمن به هیچ‌گونه گفت‌وگوی مالی احتیاج ندارد زیرا باید طرحی را به کرسی نشاند که سعودی‌ها برای کشورش طراحی کرده‌اند. باوجود این، اظهارات دیپلمات‌های روس بیش از همه باعث تعجب شده است. مسکو این قطعنامه پلید را که در آن تمام بار تقصیر و مسئولیت بر دوش جنبش «انصارالله» و مخالفان «عبد ربه منصور هادی» رئیس‌جمهوری مستعفی یمن است گذاشته شد، وتو نکرد بلکه رأی ممتنع داد.



به‌نوشته «پانکراتنکو»، مسکو چند روز پس از آن اظهار تعجب کرد که چرا نیروی هوایی سعودی از بمباران یمن دست نمی‌کشد و چرا این قطعنامه درست تعبیر نمی‌شود؟ جالب است ببینیم این اشک تمساح و خیال‌های واهی دیپلماتیک به چه مناسبتی مطرح شده است؟ «ویتالی چورکین» نماینده دائم روسیه در سازمان ملل اعتراف کرد که مسکو تصمیم گرفت از جلب توجه به نکات باریک خودداری کند.


وی گفت: این موضوع پیچیده‌ای است. ما از مشروعیت رئیس‌جمهوری «هادی» پشتیبانی می‌کنیم ولو اینکه مهلت اختیارات وی مدتی است که (در ماه فوریه) سر رسیده است، ولی وی در هر حال در سطح بین‌المللی رئیس‌جمهوری شناخته‌شده‌ای باقی مانده است.


«چورکین» در نامه‌ای اطلاع داد که «انصارالله» دست به تجاوز زدند و به ماده 51 استناد کرد که در آن دفاع از خود تشریح شده است. به موجب حقوق بین‌الملل، تجاوز به معنی اقدام از خارج است.


بدیهی است که رفتار سعودی‌ها است که باید تجاوز شناخته شود. دیپلماسی روسی که قطعنامه 2216 را وتو نکرد، اشتباه بزرگ جدیدی مرتکب شد که برآیند فقدان راهبرد و درک نکردن جریانات فعلی است.


ما باید درباره حوادث یمن چه چیزی بدانیم


این کارشناس روس نوشت: از مناقشه یمن که منطقه را بر آشفت، چند ماه گذشت. آب از آسیاب افتاد و حالا می‌توان به‌طور مشخص درباره حوادث یمن چند نکته فرمول‌بندی کرد.


1- این جنگ شیعه و سنی نیست. علت اساسی مناقشه، تقسیم منابع و اختیارات حکومتی میان شمال و جنوب کشور، حساب‌ها و ناراحتی‌های قدیمی، فساد مالی، قبیله‌گرایی و رشد چالش‌ها به‌وسیله القاعده عربستان است. جنبش «انصارالله» به همین علت از حمایت گسترده سیاسی اقشار مختلف جامعه یمنی و قبل از همه طرفداران راه غیر مذهبی توسعه کشور برخوردار شدند.


2- «انصارالله» نه به ایران وابسته هستند و نه دست نشانده تهران می‌باشند. جنبش «انصارالله» که آن‌ها تشکیل دادند، قبل از همه جنبشی سیاسی است و نه مذهبی. با وجود اینکه بخشی از زیدی‌ها تهران را «مرکز معنوی» خود می دانند، نیروهای «انصارالله» آرزو ندارند کشور خود را به تحت‌الحمایه ایران تبدیل کنند و جمهوری اسلامی را فقط متحد ژئوپلتیکی خود می‌دانند.



3 - «انصارالله» قصد ندارند حکومت خود را بر سراسر یمن برقرار کنند. آن‌ها می‌خواهند به درجه بالای خودمختاری دست یابند و برای منافع محلی اهمیت به مراتب بیشتری قائل‌اند تا برای منافع سراسری ملی. قبایل جنوبی شریک همین نقطه نظر هستند.


4- تضعیف «انصارالله» بیش از هر چیز دیگر به نفع القاعده عربستان و داعش است که تلاش می‌کند در هر کشوری شعبه خود را ایجاد کند. عربستان سعودی، امارات، اردن و در حد معینی آمریکا که در سطح لفظی اعلام می‌کنند در تجاوز نظامی علیه یمن به قدرت بازگرداندن «منصور هادی» رئیس‌جمهوری منتخب مردم را دنبال می‌کند، در حقیقت امر به تقویت نفوذ گروه‌های تروریستی مساعدت می‌کنند.


5- تشدید مناقشه یمن محصول سیاست خارجی مقام‌های جدید عربستان سعودی است. هدف غایی «سلمان» پادشاه جدید عربستان سعودی در یمن، روشن است و آن تحکیم سلطه عربستان سعودی بر منطقه، گسترش «جبهه ضد ایرانی» و برقراری نظارت بر کشوری است که ریاض تکیه‌گاه اساسی حمله به خاندان سلطنتی خود محسوب می‌کند. به همین علت موضوع عضویت یمن در شورای همکاری کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس با چنین شتابی بررسی می‌شود.


6 – تهران در اوضاع ژئوپلتیکی دیگر می‌توانست به تجاوز ریاض پاسخ خشنی بدهد. عربستان سعودی برای تجاوز خود برهه زمانی ایده‌آلی انتخاب کرده است. ریاض می‌دانست که روسیه در اوضاع مناقشه اوکراین و تحریم‌های غربی برای یمن فرصت ندارد، می‌دانست که هر واکنش فعال به‌وسیله روسیه به ماجراجویی سعودی می‌توانست روابط پیچیده فعلی روسیه با غرب و آمریکا را به سطح جدید تنش ارتقا دهد زیرا ممکن بود رویارویی جدید با پادشاهی‌های خلیج‌فارس بدان افزوده شود. آن‌ها می‌دانستند که تهران متحد دیگر «انصارالله»، می‌رود تا موافقتنامه تاریخی درباره برنامه هسته‌ای خود را منعقد کند. تهران در این روزها نمی‌تواند به واکنش شدید به تحریکات پادشاهی‌های خلیج‌فارس به سرکردگی عربستان سعودی واکنش از خود نشان دهد. سعودی‌ها و ائتلاف متجاوزان در وقت دیگری به این اقدام تن نمی‌دادند زیرا می‌دانستند که می‌توانند با واکنش شدید به‌وسیله تهران روبه‌رو شوند. باوجود این، آن‌ها اکنون دل به دریا زده‌اند تا شاید بتوانند تهران را به مصاف بکشند و بدین‌وسیله جلوی انعقاد موافقتنامه تاریخی را بگیرند زیرا بسیاری از آن‌ها می‌فهمند که امضای موافقتنامه درباره برنامه هسته‌ای ایران سرآغاز شکوفایی، توسعه سریع و پیشرفت‌های بزرگ تهران می‌شود و برای پادشاهی‌های حاشیه خلیج‌فارس به معنی آغاز افول و حتی تجزیه برخی از آن‌ها خواهد بود.


7 – تهران در زمینه حل و فصل اوضاع یمن روی حمایت کامل و بی‌چون و چرای مسکو به‌عنوان عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد حساب می‌کرد زیرا قبل از همه به نفع مسکو بود که راه تجاوز ائتلاف کشورهای عربی با اغماض و حمایت مستقیم آمریکا را مسدود کند. روشن است که یمن تحت ریاست «انصارالله» به روسیه تنها فرصت کم‌نظیری می‌داد که به این منطقه مهم راهبردی باز گردد.



«سراب عربستان» و جشن در ریاض


«پانکراتکو» نوشت: بی‌اغراق، پادشاهی‌های حاشیه خلیج‌فارس تصمیم مسکو درباره خودداری از حق وتو در جریان رأی‌گیری درباره قطعنامه درباره یمن را به عنوان پیروزی واقعی دیپلماسی عربی تلقی کردند. «سلمان الدساری» سردبیر روزنامه «الشرق‌الاوسط» معتقد است که تصمیم روسیه «جامعه بین‌المللی را بهت زده و روزنه امیدی فراهم کرد. به‌عقیده وی، دولت‌های خلیج‌فارس از این به بعد امیدوار هستند که روس‌ها در آینده در زمینه امور عربی سیاست عادلانه‌تری دنبال کنند.



به‌نوشته این کارشناس روس، «معماران سیاست‌خارجی جدید روسیه» در یک ربع قرن اخیر موفق نشده‌اند این حقیقت را درک کنند. کار به ضعف فکری آشکاری رسید که خیال‌پردازان داخلی زیر بار سراب عربستانی رفته‌اند و گمان می‌کنند که اعطای مدال سالگردی شورای روسیه به سفیر عربستان سعودی می‌تواند خصومت همیشگی ریاض نسبت به مسکو را برطرف کند. تظاهر به دوستی با پادشاهان در کشور به حالت طنز در آمده است، حتی وزارت امورخارجه آمریکا نتیجه انتخابات ماه نوامبر در بحرین را که در عمل به‌وسیله سعودی‌ها اشغال شده است، با خویشتن‌داری فراوانی تفسیر و اعلام کرد: باوجود اینکه انتخابات از حمایت تمام طیف نخبگان سیاسی بحرین برخوردار نیست، این انتخابات به مردم فرصت بسیار مهمی داد که موضع‌گیری مدنی خود را ابراز کنند.


حالا ببینم سفیر روسیه در بحرین چه پیام تملق‌آمیزی ارسال کرد. وی گفت: شرکت فعال و مثبت اکثریت قریب به اتفاق شهروندان بحرین در روند دموکراتیک انتخابات، منعکس کننده علاقه صادقانه آن‌ها به احقاق حق قانونی خود از راه شفاف و صادقانه و تمایل به انتخاب شخصیت‌های مورد احترام و دارای خلوص نیت به عنوان نمایندگان مجلس است.



تفاوت را می‌بینید که سفارت روسیه تقلب گسترده نتیجه انتخابات، برکناری نامزدهای شیعیان، ارعاب و یورش به مردم در جریان انتخابات را نادیده گرفت. از سویی، سفارت باید تشریفات را رعایت کند، ولی تشریفات چاپلوسی را ایجاب نمی‌کند. پادشاهان عربی در نتیجه این گام‌های دیپلماتیک، به تلاش مذبوحانه روس‌ها می‌خندند، دچار بی‌بندو‌باری می‌شوند و روسیه را تهدید می‌کنند. قطر که حتی پیدا کردن آن روی نقشه جهان کار ساده‌ای نیست این کار را کرد. به‌تازگی وزیر امور خارجه عربستان در اجلاس سران اتحادیه کشورهای عرب پیام رئیس‌جمهوری روسیه را همین‌گونه تفسیر کرد.


«پانکراتنکو» در پایان گزارش خود نوشت: پر واضح است در حالی‌که پیشنهاد روسی یعنی تحریم ارسال اسلحه برای دو طرف مناقشه و نه تنها برای حوثی‌ها (جنبش «انصارالله») و «علی عبدالله صالح» قبول نشد، روسیه باید قطعنامه را وتو کند. جرأت نکردند این کار را بکنند، احتیاط بیش از حدی از خود نشان دادند، دست و پای خود را گم کردند و به آب کثیف افتادند و به هدف تمسخر سعودی‌ها و غربی‌ها تبدیل شدند. به نظر می‌آید که عده زیادی در مسکو نفهمیده‌اند که مناقشه جاری منافع مسکو و واشنگتن، امتحانی است که روسیه در راه به دست آوردن حق دولت مستقل بودن و داشتن سیاست مستقلی که نه بر ارزش‌های از خود درآوردی عموم بشر بلکه بر اهداف مشخص توسعه کشور استوار باشد، می‌دهد.


رأی ممتنع مسکو به قطعنامه 2216 نشان داد که مسکو در این امتحان ناموفق مانده است. این امر نباید باعث تعجب شود زیرا روسیه تاکنون صاحب راهبرد خود در خاورمیانه نشده است و به همین علت نمی‌تواند پاسخ مهم‌ترین سوال را بدهد و بگوید چه کسی در این منطقه متحد ماست و اینکه ما با چه هدفی به متحدان منطقه‌ای نیاز داریم. روسیه امتحان جدیدی را که آمریکایی‌ها و سعودی‌ها در منطقه بر پا کردند، با موفقیت پس نداد.


انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته