بایدها و نبایدهای فیلمهای تبلیغاتی انتخابات ریاست جمهوری
به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا از جام جم، سینما و سیاست، گرچه به ظاهر راه جدایی دارند و چندان به دلیل ماهیت متفاوت همدیگر را در بسیاری از مواقع جدی نمیگیرند، اما در موقعیتهایی هم گذرشان به همدیگر میافتد. در برخی مواقع همچون انتخابات ریاست جمهوری، این برخورد گذری شکل ویژهتری هم پیدا میکند و ناگزیر پیوندهایی هم بهصورت موقت ایجاد میشود. در چنین برهههایی سینما به عنوان یکی از مدیومها و ابزار تبلیغاتی در خدمت سیاست و سیاسیون قرار میگیرد تا نامزدها از همه فرصتها و امکانات رسانهای موجود برای معرفی و پیشبرد اهداف سیاسی خود بهره ببرند. سیاسیون در این زمانها بیش از هر وقت دیگری به اهمیت و ارزش فیلم و سینما اذعان میکنند؛ اتفاقی که معمولا در موقعیتهای دیگر کمتر رخ میدهد.
ساخت فیلم تبلیغاتی برای نامزدهای ریاست جمهوری حالا به امری مرسوم و جاافتاده در ایران تبدیل شده و در هر دوره پای برخی کارگردانهای سرشناس سینما و تلویزیون را هم به این موضوع باز میکند. نکتهای که وجود دارد این است که به هر حال هر هنرمند به عنوان یک شهروند، دیدگاه، نظر و سلیقه سیاسی هم دارد و این حق برای او محفوظ است که در انتخابات حامی نامزد مورد علاقه خود باشد. البته سینماگران عموما سعی میکنند این گرایش سیاسی را فریاد نزنند و به اصطلاح خود را وارد بازی سیاسی صریح و مستقیم نکنند، اما در عمل و به مرور و طی سالهای فعالیت، گرایشها و علایق سیاسی و اصولگرا بودن، اصلاحطلب بودن یا اعتدالگرا بودنشان تقریبا عیان میشود و آنها به نحوی دیدگاه سیاسی خود را مطرح میکنند.
اما بحث فیلمسازی درباره یک نامزد خاص آن هم در انتخابات ریاست جمهوری نیاز به جسارت و شهامت ویژهای دارد و باعث عیان شدن کامل دیدگاه سیاسی فیلمساز میشود و ممکن است در ادامه فعالیت سینمایی او تاثیراتی داشته باشد. کارگردانی که برای فلان نامزد انتخابات فیلم میسازد، باید خود را آماده تبعات این ماجراجویی سیاسی و اظهارات و نظرات مختلف و مخالف کند. مرز بدنامی و خوشنامی در این زمینه بسیار باریک است و نتیجهای که در انتخابات حاصل میشود، ممکن است حتی اثری مستقیم بر کارنامه فیلمسازانی داشته باشد که برای نامزدها فیلم ساختهاند. از آنجایی که تغییر و تحولات سیاسی در ایران گاه غیرقابل پیشبینی و غافلگیرکننده است، این احتمال وجود دارد که فیلمسازی یک کارگردان سرشناس درباره یک نامزد که در زمان خود حسن محسوب میشده، بعدها به برچسبی منفی تبدیل شود.
تائید، تکذیب، تردید
شاید همین مسائل و حاشیههایی که در امور سیاسی کشور در برخی دورههای انتخابات ریاست جمهوری رخ داده، باعث محافظهکاری بیشتر سینماگران درخصوص ورود به این عرصه و ساخت فیلمهای تبلیغاتی شده است. به همین دلیل سینماگرانی که از آنها به عنوان گزینههای احتمالی برای فیلمسازی در این زمینه نام برده میشود، ترجیح میدهند خیلی واضح دراین خصوص صحبت نکنند و بر شایعات و گمانهزنیها دامن بزنند. سیدمحمود رضوی که از او به عنوان یکی از سازندگان فیلمهای تبلیغاتی در این مورد نام میبرند، بتازگی در اظهارنظری گفت فیلم ساختن درباره یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری را نه تائید و نه تکذیب میکنم! محمدحسین مهدویان، کارگردان فیلمهای ایستاده در غبار و ماجرای نیمروز هم که نامش به عنوان یکی از گزینههای ساخت فیلم تبلیغاتی برای یکی از نامزدها مطرح بود، با انتشار پستی در اینستاگرام نوشت: فیلم تبلیغاتی نمیسازم، نه دوست دارم و نه وقت میکنم. ای عزیزانی که شایعه میسازید! کافی بود یا این که تکرار کنم؟
سابقه کارگردانهای سرشناس در ساخت فیلمهای تبلیغاتی
سیفالله داد، کمال تبریزی، مهدی فخیمزاده، رسول ملاقلیپور، بهروز افخمی، محرم زینالزاده، مجید مجیدی، احمدرضا درویش، علی معلم، محمدعلی فارسی، ضیاءالدین دری، رسول صدرعاملی، حسین دهباشی، حسین شمقدری، بهزاد بهزادپور، بهروز شعیبی، رخشان بنیاعتماد، محمدحسین لطیفی، مجید برزگر، جلال عطارزاده، سعید ابراهیمیفر و اسماعیل فلاحپور از جمله فیلمسازانی هستند که در دورههای مختلف برای نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری فیلم ساختهاند.
با وجود اینکه چهرههای سرشناسی به این عرصه ورود کردند، اما کمتر پیش آمده فیلم جذاب و واقعا تاثیرگذاری ساخته شود و بهجز استثنائاتی، بیشتر فیلمها در حد آثاری شعاری و تبلیغاتی سطح پایین باقی میماند. درست است فیلمها عنوان تبلیغاتی را یدک میکشند، اما وقتی کارگردانان صاحبنام و توانایی این مسئولیت را قبول میکنند، انتظار میرود علاوه بر تبلیغ نامزد مورد نظر، حداقل استاندارد و جذابیت و آن نگاه هنرمندانه فیلمساز هم در فیلم وجود داشته باشد. فیلمهای تبلیغاتی طبیعتا باید به مواردی چون معرفی درست نامزد مربوط توجه و بیشترین سعی را معطوف به رای آوری آن فرد کنند و در این زمینه ناگزیر باید دست به تمکین ستاد انتخاباتی آن نامزد بزنند، اما میتوان این کار را هنرمندانه انجام داد و در شعارگویی به شعور مخاطب احترام گذاشت. انتظار میرود فیلمسازانی که کارنامه درخشانی دارند، توازنی جذاب میان تکنیک و محتوا ایجاد کنند و فیلمهایشان به جای دافعه، جاذبه داشته باشد. در بیشتر مواقع به دلیل رعایت نکردن این موارد مهم، فیلمها به جای تبلیغ بهصورت ضدتبلیغ عمل میکنند و میتوانند نگاه مردم را به آن نامزد عوض کنند.
مخالفت سلحشور با فیلم تبلیغاتی
مرحوم فرجالله سلحشور، دیدگاه جالبی درباره ساخت فیلم تبلیغاتی ـ سیاسی توسط سینماگران داشت. او زمانی گفته بود: هنر و ارزش و شخصیتم را به این اندازه حقیر نمیدانم که از آن در جهت سیاسی استفاده کنم. این کار به عقیده من هنرفروشی است.
نامزد ریاست جمهوری، کالا نیست
مسعود اطیابی، کارگردان سینما و سازنده فیلمهایی چون ماه گرفتگی در این بارهگفت: متاسفانه فیلمهای تبلیغاتی انتخابات ریاست جمهوری، شبیه تبلیغ یک کالاست و این روند حتی از اولین فیلمها در این زمینه هم وجود داشت و تا امروز ادامه دارد. این خیلی بد است، به ویژه اینکه این اتفاق در نظامی میافتد که پسوند اسلامی دارد و نباید افرادی را که برای احراز پست مهم و سنگین ریاست جمهوری فعالیت میکنند، مثل یک کالا تبلیغ کنند. این فیلمساز و تهیهکننده ادامه داد: با وجود اینکه لازم است یک نامزد انتخاباتی زندگی و شخصیت خودش را در فیلم نشان دهد و برنامههای خود را معرفی کند، اما باید به خاستگاه او و نگاهش به اجتماع هم پرداخته شود. فیلمهایی که در این زمینه ساخته میشود، باید جدا از کارکرد تبلیغاتی که در این مقطع برای نامزدها دارند، از چنان کیفیت و جذابیتی به لحاظ ساختاری و هنری برخوردار باشند که سالها بعد هم قابلیتهایی برای دیدن و بررسی داشته باشند. امیدوارم در این دوره شاهد ساخت فیلمهای بهتری باشیم.
فیلم تبلیغاتی، اثر هنری نیست!
جهانگیر الماسی، بازیگر و کارگردان سینما درباره این موضوع ب گفت: چندان نمیشود به فیلمهای تبلیغاتی ریاست جمهوری به عنوان اثر هنری نگاه کرد، اما به عنوان آثار مستند و حافظه استنادی جریان و هویت سیاسی کشور و سبقه سیاستمداران کشور دارای اهمیت است. این فیلمها میتواند در آرشیو اسناد رسمی کشور باقی بماند، بنابراین برخلاف تصور باطلی که این آثار را دارای اهمیت نمیداند، اتفاقا اهمیتی صدچندان پیدا میکند.
بازیگر آثاری چون شبح کژدم و تنوره دیو ادامه داد: جذابیت این فیلمها باید بهجز شکل و شمایل صرف، در صداقت و تبیین برنامهها و افق دیدگاه سیاسی نامزدها باشد. نکته مهمی که نباید فراموش کرد این است که فیلمسازان در این فیلمها بیشتر تکنیسین هستند و نه متفکر. واقعیت این است که سیاست، بخشی از فرهنگ است. سیاست یعنی علم مدیریت منابع انسانی، از این رو هنرمندی که دارد فیلمی تبلیغاتی برای یک نامزد ریاست جمهوری میسازد، اگر بخواهد شکل و تاثیری از حضور خودش را در فیلم وارد کند، میتواند بحث تفکرش را به عنوان نقد پنهان ادعای سیاستمدار در اثر مطرح کند. کارگردان فیلم رنج و سرمستی در پایان صحبتهایش برای ساخت فیلم تبلیغاتی در این خصوص اعلام علاقه و آمادگی کرد و گفت: من خودم شدیدا علاقه دارم برای یکی از نامزدهای خاص انتخابات ریاست جمهوری که میشناسم، یک فیلم تبلیغاتی بسازم. فکر هم میکنم از آن مستندهایی خواهد بود که 50 سال بعد به درد بررسی تاریخ امروز کشورمان بخورد و مورد استفاده قرار گیرد.
انتهای پیام/