نفرت ٢١ ساله علی دایی و کریمی از کجا آغاز شد؟
شروع ماجرا
نقطه آغاز ماجرا، مسابقات داخل سالن جام رمضان ١٣٧٥ بود. دایی در بانک تجارت بازی میکرد و علی کریمی بازیکن فتح بود. این دو تیم به مصاف هم رفتند بدون اینکه بدانند چه فردای مشترکی با هم خواهند داشت. در آن بازی علی کریمی به اصطلاح فوتبالیها چند بار لایی به دایی انداخت. در جریان بازی درگیری لفظی شدیدی بین این دو نفر به وجود آمد. بازی تمام شد. اما بذر کینه بین دو اسطوره فوتبال ایران در آینده از همان روز کاشته شد.
همبازیشدن در تیم ملی
قسمت این است که آنها سالها بعد در تیمملی همبازی شوند. از همان روزهای اول که این دو نفر در ترکیب تیمملی حضور داشتند کینه و اختلاف بین آنها به خوبی برای همه مشهود بود. اختلاف و درگیریها و نفرتی که روز به روز بزرگتر میشد و درنهایت با بزرگتر شدن نام این دو بازیکن تمام مردم و رسانهها را درگیر خود کرد. چندسال بعد مصاحبه مشهور و جنجالی کریمی که گفته بود: «خدا دایی را بغل کرده است» زمینه ساز درگیری سوم شد و دایی هم پاسخ تندی به کریمی داد! کریمی فوق ستاره تازه ظهور کرده فوتبال ایران در جام ملتهای ٢٠٠٠ توسط AFC بهعنوان پدیده جدید قاره معرفی شده بود. اما در بازیهای تیمملی نیمکت نشین شد. شایعات رسانهای حکایت از این مسأله داشت که اختلاف با دایی که بزرگتر تیمملی بود عامل نیمکت نشین شدن کریمی شده است.
اختلاف در جامجهانی
کریمی در فوتبال ایران بزرگ و بزرگتر میشد. او دیگر محبوبترین بازیکن ایران بود. او در مصاحبهای دیگر اعلام میکند که دایی با جوانترها و تازهواردهای تیمملی بدرفتاری میکند. بعدها در جام ملتهای ٢٠٠٤ هم زمزمههایی درباره دودستگی در تیمملی شنیده میشود و برخی بازیکنان از عملکرد دایی انتقاد میکنند. در جامجهانی ٢٠٠٦ اما درگیری به اوج خود رسید. این بار دایی لب به اعتراض باز میکند و انگشت اتهامش را به سوی کریمی و دو ملیپوش با تجربه دیگر با این جمله که: «توی چشمم نگاه میکنند و به من پاس نمیدهند!» نشانه میگیرد.
تقابل دوباره در تیمملی
چندسال بعد دایی سرمربی تیمملی ایران شد. تیمی که کریمی هیچ وقت حاضر نشد برایش بازی کند. در آن مقطع کریمی راضی نبود به تیمملی برگردد. اما با وساطت خداداد عزیزی قبول کرد که به خاطر تیمملی از تصمیم خود منصرف شود. او یک مصاحبه تند علیه شرایط تیمملی و فدراسیون کفاشیان انجام داد و محروم شد. علی دایی هم به همین خاطر به اردو دعوتش نکرد. کار حتی به جایی رسید که محمود احمدینژاد رئیسجمهوری وقت با حضور در تمرین تیمملی از دایی درخواست بازگشت جادوگر را مطرح میکند. فدراسیون به خاطر این دستور قید محرومیت را میزند. اما دایی میگوید که تصمیم گیری فنی با خودش است. در آن مقطع البته حسین هدایتی و عدهای از اهالی فوتبال در بین دو نیمه بازی پرسپولیس بود که خواستند این دو نفر را با هم روبهرو کنند و آشتی بدهند که دایی و کریمی با نفرت روی یکدیگر را بوسیدند اما اختلافها حل نشد.
مصاحبههای کوبنده
چند وقت بعد تیمملی در مقدماتی جامجهانی به عربستان در تهران میبازد. رئیسجمهوری وقت دستور برکناریاش را در راهروهای ورزشگاه هنگام خروج صادر میکند. اما کنفرانس خبری تاریخی دایی محلی میشود برای بیشتر شدن کینهها! وقتی خبرنگاران درباره علت دعوت نشدن کریمی سوال میکنند دایی برافروخته میگوید: «این بازیکن بعد از مسابقه با کرواسی هرگز عملکرد مثبتی در تیمملی نداشته و به همین دلیل دعوت نمیشود». کریمی هم خیلی زود به این صحبتهای دایی پاسخ داد. او گفت: «غرور، علی دایی را زمین زد. حرف او را قبول دارم. اما ایشان فکر میکند تنها خودش برای تیمملی موثر بوده؟ او اصلا نمیتواند یک نفر را دریبل بزند و با پاسهای نه من بلکه بقیه بازیکنان برای تیمملی گلزنی کرده است».
دایی، کریمی را نخواست
پرسپولیس در فینال جام حذفی در ضربات پنالتی در روز خداحافظی مهدویکیا مقابل ١٠٠هزار تماشاگر قهرمانی را از دست میدهد. کریمی در میکسدزون به یکباره اعلام خداحافظی میکند. چندی بعد گلمحمدی از سرمربیگری پرسپولیس کنار رفت. رویانیان دایی را جانشین یحیی میکند. سرمربی پرسپولیس کریمی را نمیخواهد. یک بار دایی در کنفرانس خبری میگوید: «من به بازیکنی که یک بار خداحافظی میکند و یک بار بر میگردد و روی تصمیماتی که میگیرد تعادل ندارد، نیازی ندارم». کریمی هم دوباره علیه او به شدیدترین شکل ممکن موضع گیری میکند.
و این داستان همچنان ادامه دارد...
انتهای پیام/