دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
16 اسفند 1395 - 16:18
بعد از 9 سال تحمل بیماری

احمد عزیزی درگذشت

احمد عزیزی، شاعر کرمانشاهی که از سال 86 به اغما رفته بود، دیده از جهان فروبست.
کد خبر : 164285

به گزارش خبرنگار فرهنگی آنا، احمد عزیزی در سال 86 به دلیل مشکلات کلیوی، دچار اغما شد و از آن زمان تا کنون، در بیمارستان امام رضا (ع) کرمانشاه بستری بود.


مطابق با نظر پزشکان، اگرچه هوشیاری عزیزی در سال‌های اخیر بیشتر از قبل شده بود، اما محدودیت‌های حرکتی و مشکل تکلم در او ادامه داشت.


این شاعر فقید در روزهای اخیر دچار مشکلاتی در دستگاه گوارشی خود شد که نگرانی پزشکان را برانگیخت. این رویه با تشدید وخامت وضعیت شاعر ادامه داشت تا سرانجام منجر به درگذشت او شد.


احمد عزیزی در ۴ دی ماه ۱۳۳۷ در سرپل ذهاب کرمانشاه به دنیا آمد. وی در کودکی با عشایر سیاه چادرنشین حشر و نشر فراوان داشت و قبل از رفتن به دبستان، خواندن و نوشتن را بدون داشتن معلم و تنها از روی کنجکاوی و تأمل و دقت از نوشته‌های روی تابلوها و اسامی خیابانها و... به خوبی فرا گرفت. وی قبل از پیروزی انقلاب به دعوت شمس آل احمد به تهران رفت و دیداری نیز با شهید آیت‌الله مطهری داشت. وی با آغاز جنگ به همراه خانواده به تهران نقل مکان نمود و برای مدتی ساکن شهرستان نور شد سپس در تهران اقامت گزید و به همکاری با روزنامه جمهوری اسلامی پرداخت.


وی سرودن شعر را از سالهای جوانی با مجله جوانان آغاز کرد. وی از پانزدهم اسفندماه ۱۳۸۶ به علت کاهش سطح هوشیاری ناشی از تشنج، بیماری قلبی و کلیوی در بخش آی سی یو بیمارستان امام رضا کرمانشاه تا کنون بستری است. احمد عزیزی در روز 16 اسفندماه سال 1395 دارفانی را وداع گفت.


«کفشهای مکاشفه»، «شرجی آواز»، «خوابنامه و باغ تناسخ»، «ترجمه زخم»، «باران پروانه»، «رودخانه رؤیا»، «ناودان الماس»، «ترانه های ایلیایی»، «غزالستان»، «قوس غزل»، «ملکوت تکلم» و «سیل گل سرخ» عناوین آثار منتشر شده از این شاعر را تشکیل می‌دهند.


غزلی از احمد عزیزی:


بـاز هـوای سـحــرم آرزوســــت
خـلـوت و مـژگـان تـرم آرزوسـت
شـکـوه ی غـربـت نـبـرم ایـن زمـان
دسـت تـــو و روی تـو ام آرزوســت
خـسـتـه ام از دیـدن ایـن شـوره زار
چـشـم شـقـایـق نـگـرم آرزوســـت
واقـعـه ی دیـــدن روی تـــــو را
ثـانـیـه ای بـیـشـتـرم آرزوسـت
جـلـوه ی ایـن مـاه نـکـو را بـبـیـن
رنـگ و رخ و روی تـو ام آرزوسـت
ایـن شـب قـدر اسـت کـه مـا بـا همیـم؟
مـن شـب قـــــدری دگــــرم آرزوســـت
حـسِّ تـو را مـی کنم ای جـان مـن
عـزلـت بـیـتـی دگــــرم آرزوســــت
خـانـه ی عـشـِاق مـهـاجـر کـجـاست؟
در سـفــــرت بـــال و پـرم آرزوســـت
حـسـرت دل بـارد از ایـن شـعـر مـن
جـام مـی‌ای در حـرمـــم آرزوســـــت


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب