دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
27 بهمن 1395 - 08:25

چطور «برجام» دست و پای ترامپ را بسته است؟

اندرسون کوپر، خبرنگار ارشد سی‌ان‌ان لحظاتی پس از اعلام دست‌یابی ایران و 1+5 به توافق هسته‌ای گزارش خود را اینگونه آغاز کرد: «جهان خسته از جنگ، امروز به یک سند مهم مربوط به فعالیت‌های هسته ‌ای دست یافت.»
کد خبر : 159195

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری آنا، روایت کوپر از برجام، نمایشگر تلاش همه جانبه بسیاری از دولت‌ها برای حل مسالمت‌آمیز یک اختلاف جدی بین‌المللی بود.


با وجود عظمتی که این توافق داشت، اما از همان ابتدا این نگرانی حس می‌شد که در صورت تغییر دولت در آمریکا و به ویژه راه‌یابی نامزد جمهوری‌خواهان به کاخ سفید، این توافق هسته‌ای با دشواری‌هایی حتی تا لغو کامل رو‌به‌رو شود.


سابقه مواضع انتخاباتی دونالد ترامپ و همچنین تصمیم‌های وی طی سه هفته‌ای که به کاخ سفید راه پیدا کرده نشان می‌دهد که عملا نمی‌توان پیش‌بینی خاصی با توجه به مولفه‌های عقلانی موجود در روندهای تصمیم‌گیری سیاسی در مورد واکنش ترامپ به برجام داشت.


نکته نگران‌کننده این است که راهی که اوباما برای ورود برجام به ساختار حقوقی آمریکا برگزید، حالا دست ترامپ را برای لغو برجام باز گذاشته است. اوباما از بیم مخالفت جمهوری‌خواهان حاضر در کنگره تصمیم گرفت برجام و پیمان تجارت آزاد (تی‌پی‌پی) و همچنین توافق‌نامه پاریس را با امضای خود لازم الاجرا کند و نه از راه تصویب کنگره.


نکته امیدوارکننده آن است که با وجود اختیار ترامپ برای لغو برجام،‌ تی‌پی‌پی و توافق‌نامه پاریس ،او فعلا تی‌پی‌پی را از مدار خارج و حملات تندی علیه توافق‌نامه پاریس کرده، اما درباره برجام سکوت کرده است.


آینده نامشخص است و ترامپ رئیس‌جمهوری غیرقابل پیش‌بینی؛ اما سکوت ترامپ در برابر برجام نمی‌تواند اتفاقی و بی‌معنا باشد.


حصار اروپایی


طراحی پروسه اجرایی برجام «همه یا هیچ» است. یعنی یا برجام اجرا می‌شود و ایران ضمن پذیرش محدودیت‌هایی نسبت به فعالیت‌های هسته‌ای خود از نظام تحریم‌ها خارج می‌شود یا اینکه تحت قالب مکانیسم ماشه، برجام کنار رفته و تحریم‌ها علیه ایران پس از طی مراحل سه‌گانه موجود در برجام به یک باره علیه ایران به اجرا در می‌آید.


بنابراین لغو برجام نیاز به احیای کلیه تحریم‌ها علیه تهران دارد. این موضوعی است که اتحادیه اروپا قویا با آن مخالف است. 5 سال نا آرامی در کشورهای مختلف خاورمیانه از جمله جنگ داخلی در عراق، سوریه، یمن و نارامی‌های سیاسی در بحرین و بمب‌گذاری‌های متعدد در ترکیه، عربستان و حتی مصر باعث شده که بازار و موقعیت اقتصادی ایران وجوه ممیزه خاصی نسبت به دیگر کشورهای خاورمیانه برای دولت‌های عضو بلوک اتحادیه اروپا پیدا کند.


پیام ناشی از بحران عمیق خاورمیانه برای اتحادیه اروپا بسیار روشن است. اگر آنها خواهان ورود به بازار تقریبا 300 میلیون نفره خاورمیانه و سرمایه‌گذاری در آن هستند، تنها یک جای پای محکم دارند: ایران.


اتحادیه اروپا در این برهه خاص حاضر نیست این امتیاز سیاسی را قربانی تندروی‌های غیرمعقول ترامپ کند. مزیت‌های سیاسی و اقتصادی گسترش رابطه با تهران اینک تا آن اندازه چشم‌گیر شده که اتحادیه اروپا را به این صرافت بیاندازد که مستمرا بر اجرای برجام تأکید داشته باشد. پس بی دلیل نبود که اتحادیه اروپا به اندازه ایران برای دست‌یابی به برجام اشتیاق داشت و بی‌حکمت نیست که فدریکا موگرینی در سفرهفته گذشته‌اش به آمریکا صراحتا گفته بود برجام هیچ راهی جز اجرا شدن ندارد.


بنابراین شکستن حصارهای برجام و وارد کردن دنیا به عصر پیشابرجامی از سوی ترامپ عجالتا و در وهله نخست یک مخالف جدی دارد که 27 دولت را نمایندگی می‌کند.


نباید فراموش کرد که این تحریم‌های یک جانبه اتحادیه اروپا بود که بیشترین فشار را بر مهم‌‌‌ترین بخش اقتصادی کشور یعنی بخش انرژی وارد کرد و شریان اقتصادی و مالی ایران را دچار اخلال گسترده کرده بود. این تحریم‌ها حتی فراتر از نظام سخت‌گیرانه موجود در قطعنامه 1929 شورای امنیت بودند. ترامپ به خوبی می‌داند در نبود چنین تحریم‌هایی، دست او در مقابله با ایران خالی است.


دیوار بلند کرملین


«ایران نه تنها کشوری تروریستی نیست بلکه فعالانه در عملیات‌های مبارزه با داعش و دیگر گروه‌های تروریستی مشارکت دارد.» این بخشی از جملات دمیتری پسکوف، سخنگوی کاخ کرملین است که در پاسخ به ادعای دونالد ترامپ مبنی بر اینکه ایران کشور شماره نخست تروریستی در دنیا است گفته شده بود.


سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه نیز تقریبا جملات مشابهی درباره ماهیت ضد تروریستی ایران گفته بود. این جملات زمانی اهمیت بیشتری پیدا می‌کند که به یاد آوریم روسیه در ممکن‌ترین و محتمل‌ترین زمان برای حل اختلافاتش با آمریکا تصمیم گرفت تمام قد از تهران حمایت کند.


تصادف این موضع‌گیری با این برهه زمانی نشان می‌دهد که حمایت از ایران در برابر امواج لفاظی های ترامپ و اقدامات ضد ایرانی او نه یک تاکتیک که یک استراتژی است. دقیقا هفته پیش نیز لاوروف در واکنش به تحریم‌های یک جانبه آمریکا علیه ایران به دلیل آزمایش‌های موشکی گفته بود که تحریم هرگز یک راهکار مناسب برای حل چالش‌های جهانی نیست.


بنابر این در حالی که وال استریت ژورنال در گزارشی که سرو صدای زیادی به پا کرده مدعی شده بود دولت ترامپ در جستجوی راهی برای جدا کردن مسکو از تهران است، این کرملین بود که با سیگنال‌های قوی این پیام را مخابره کرد که مناسباتش با تهران خلل‌ناپذیرتر از آن است که بخواهد آن را قربانی ترمیم موقت ارتباطاتش با واشنگتن کند.


این وضعیت، افشای این حقیقت است که حمله به برجام یقینا با واکنش مسکو روبه رو خواهد شد. روسیه در دوران جدید ولادیمیر پوتین، استراتژی مشخصی در پیش گرفته است. این استراتژی محصول یک واقعیت گریزناپذیر میدانی است. با سرنگونی صدام حسین در عراق، معمر قذافی در لیبی و جلوتر از آن فروپاشی یوگوسلاوی در قلب اروپا، عملا برای مسکو متحد چندانی باقی نمانده است. این واقعیت میدانی باعث شده تا کرملین بر بقا و راضی نگاه داشن معدود متحدان کنونی بکوشد و تلاش کند تا هم‌پیمانان جدید به قطار خود بیافزاید.


به همین علت است که روس‌ها به نحو همه جانبه‌ای از بشار اسد در بحران 5 ساله سوریه حمایت می‌کنند، درباره ایران حتی حاضر به تحمل الفاظ تهاجمی نیستند و کوچک‌ترین فرصت برای افزودن ترکیه و فیلیپین به قافله خود را ازدست نداده‌اند.


ناگفته پیداست که حمله به برجام فقط با مخالفت ایران روبه رو نخواهد شد بلکه همه طرف‌های روبه‌روی آمریکا یعنی روسیه، چین و اتحادیه اروپا مخالف بر هم خوردن این توافق مهم جهانی هستند. گوش ترامپ به هر واقعیت و مخالفتی که بسته باشد اما به خوبی پژواک بلند مخالفت‌ها را برای برهم زدن برجام می‌شنود. چه بسا همین صدای بلند است که عجالتا ترامپ را درباره برجام به سکوت کشانده است.


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب