١٥ سال سرگردانی مالباختگان پروژه «نگین غرب»
به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا از شهروند، این برای چندمینبار است که جلوی این دادگاه تجمع میکنند. اینبار هماهنگتر از دفعات قبل دور هم جمع شدند با یک خواسته مشترک. بازپسگیری پول خواسته اصلی آنهاست. بازندگانی که نه فقط پول و خانه که خیلی از آنها حتی زندگیشان را هم به نگین غرب باختند.
«سال ٨١ ما با پروژه نگین غرب آشنا شدیم، ثبتنام کردیم، قرار بود ظرف دو سال صاحب خانه شویم؛ یعنی سال ٨٣ یک واحد آپارتمان ٩٠ متری حوالی اتوبان همت غرب. اما چه خیال خامی؛ الان ١٣سال از موعد تحویل میگذرد و هیچ خبری از خانه نیست.» اینها را معصومه یکی از مالباختگان پروژه نگین غرب به «شهروند» میگوید.
او یکی از آن ٥ هزار نفری است که هنوز نه پولش را بازپس گرفته و نه خانهای که قرار بود بعد از یک عمر اجارهنشینی او و همسرش را صاحب خانه کند. این زن ٥٣ ساله همراه همسر بازنشستهاش حالا دیگر امیدی به خانهدار شدن ندارند و فقط میخواهند که پولشان را پس بگیرند: «قرار بود به ما واحد ٩٠ متری بدهند. همان سال ٨١، دومیلیون و ٥٠٠هزار تومان بهعنوان پیش قرارداد پرداخت کردیم، ماهانه ٨٠هزار تومان هم به حساب این شرکت واریز میکردیم. ١٠میلیون هم وام بانکی داشت. بعد از سه ماه از عقد قرارداد هم یکمیلیون و ٥٠٠هزار تومان پرداخت کردیم. درمجموع قرار بود با ٣٠میلیون تومان صاحب یک واحد ٩٠ متری شویم. البته این رقمهای پرداختی برای واحدهای ٧٥ متری کمتر بود. خیلیها ثبتنام کرده بودند. یادم هست روزی که برای عقد قرارداد به دفتر این شرکت در کوی فراز سعادتآباد رفتم، چند نفری از اهالی اصفهان هم آمده بودند؛ البته یکسری از ثبتنامها هم در دفتری در نزدیکی پروژه انجام میشد و این پروژه کارش را از سال ٧٩ شروع کرده بود. تبلیغات وسیع با تأییدیههای مختلف و شرایط مناسب برای خانهدار شدن، همینها باعث شد تا خیلیها به امید خانهدار شدن یا سرمایهگذاری در این پروژه ثبتنام کنند. کسی نمیدانست که پروژه به این بزرگی با این دفتر و تشکیلات یک کلاهبرداری بزرگ باشد.»
معصومه هنوز هم با سختی و ناراحتی از آن روزها حرف میزند: «سال ٨٤ بود که متوجه شدیم چه کلاه بزرگی سرمان رفته است. تا جایی که من خبر دارم حدود ٩هزار نفر به این شرکت پول داده بودند، شرکتی که روسای آن هر واحد مسکونی را به ٤ نفر فروخته بودند. از بعضیها پول گرفته بودند بدون اینکه چیزی ساخته باشند، همه چیز روی کاغذ بود، خانهای وجود نداشت. وقتی این شرایط به وجود آمد، همه مالباختگان دور هم جمع شدیم و انجمنی تشکیل دادیم. وکیل گرفتیم و پیگیر شکایت شدیم، حکم جلب و توقیف اموال فروغی، صاحب پروژه نگین غرب را گرفتیم. سال ٨٧ که دادستان وقت گفته بود برخوردی با فروغی میکنم که درس عبرتی برای دیگران باشد، او به زندان افتاد و به ٢٠سال زندان محکوم شد. هر چند پس از مدتی و در دادگاه تجدید نظر از سوی قاضی با وثیقه ٧٠٠میلیارد تومانی از زندان آزاد شد. اما نمایندگان ما با قوه قضائیه در ارتباط بودند؛ تا اینکه قوه قضائیه سایتی را با نام ٣٦ دادگر راهاندازی کرد تا همه مالباختگان مثل ما در این سایت ثبت نام کنند. از سال ٩٠ اموال توقیفشده او در اطراف تهران به فروش میرسید. هر از چند ماهی تعدادی از افراد از طرف قوه قضائیه فراخوانده میشدند و پولشان را با سود این چند سال دریافت میکردند؛ مثلا چند نفری بودند که کلا ١٤میلیون تومان پرداخت کرده بودند که از همین طریق ٧٥میلیون تومان گرفتند. برادر و خواهر و پدر و مادر من هم در این پروژه ثبتنام کرده بودند که همین طور پولشان را پس گرفتند. البته طلب آنها کمتر بود، به همین دلیل هم زودتر به پولشان رسیدند. اما الان چند وقتی است که اسامی اعلام نشده است. ما حدود ٥هزار نفر هستیم که هنوز هیچ پولی دریافت نکردهایم. به همین دلیل هم امروز اینجا جمع شدیم تا صدایمان را به گوش قضات و مسئولان قوه قضائیه برسانیم. البته میگویند برخی از املاک و زمینهای توقیفشده از فروغی به دلیل کاربری کشاورزی ارزش چندانی ندارد و همین مسأله باعث تأخیر در پرداخت مطالبات مالباختگان شده است؛ اما ما چه گناهی داریم؟»
نگین غرب زندگیام را زیر و رو کرد
مریم یکی دیگر از مالباختگان این پروژه پر سروصدا است. یکی از هزاران مالباخته نگین غرب. مریم وضعش از معصومه هم بدتر است. او نه فقط پولش را پس نگرفته بلکه این پروژه شوم هواری شد روی زندگیاش: «از وقتی مشخص شد که پروژه نگین غرب کلاهبرداری بوده، زندگی ما هم زیرو رو شد. شوهرم خانهاش را فروخت تا خانه بزرگتری داشته باشیم، اما چه سراب نحسی بود، این نگین غرب. همسرم از استرس سکته کرد، بعد از آن دیگر مثل روز اول نشد. فکر و خیال روان شوهرم را به کلی به هم ریخت. الان چند سال است که مریض شده و قرص اعصاب مصرف میکند. ما چه گناهی کردیم که باید این بلاها سرمان نازل شود. الان چند سال است که من با دو دخترم از همسرم مراقبت میکنم. من خیاطی میکنم و با درآمدم از همسرم نگهداری میکنم. او با این حالش توانی برای پیگیری این پرونده ندارد و من به نمایندگی او در این تجمع شرکت
کردم.»
نگین غرب خیلی را خانهخراب کرد
مجید یکی دیگر از مالباختگانی است که دیروز در مقابل دادگاه انقلاب در خیابان معلم تهران حاضر شده بود. او ٤٨ سال دارد. ٧میلیون تومان در سال ٨١ برای خانهدار شدن به نگین غرب پرداخت کرد. تا آینده مطمئنتری برای همسر و دوفرزندش فراهم کند. اما او هم مثل خیلیهای دیگر نه فقط خانهدار نشد، بلکه زندگیاش هم تحتتأثیر این اتفاق تلخ قرار گرفت: «اینطور که حساب کردند، قرار است نزدیک به ٦٠میلیون تومان به من بدهند که هنوز خبری از پول نیست. اما اگر همان موقع با این پول جای دیگری سرمایهگذاری کرده بودم، خیلی بیشتر از اینها عایدم میشد ولی حیف که فریب این همه تبلیغ را خوردیم.» او حرفهایش را اینگونه ادامه میدهد: «خدارو شکر که همسرم فرهنگی است و یک سرپناهی از طرف او داریم. اگر زنم نبود معلوم نبود که الان خانواده من چه وضعی داشتند. خیلیها از این اتفاق دیوانه شدند، چه زندگیهایی که به خاطر نگین غرب متلاشی شد. کسی را میشناسم که بعد از این اتفاق از همسرش جدا شد، ناراحتی شدید اعصاب پیدا کرد، در بیمارستان بستری شد، الان هم در بندر دیلم پیش خواهرش زندگی میکند. از این موارد زیاد است. پول و خانه یک طرف ماجراست، اما این اتفاقاتی است که کسی به آنها توجه نمیکند. نگین غرب خیلیها را خانهخراب کرد.»
انتهای پیام/