قتل، پایان «متلک پرانی»/ بازسازی صحنه عده کشی جوانان «پارک نشین»

به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا از خراسان، ساعت 8 صبح روز چهارشنبه گذشته، متهمان این پرونده جنایی در حالی که لباس های متحدالشکل آبی رنگ بر تن داشتند، توسط کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی به محل وقوع جنایت هدایت شدند تا در حضور قاضی ویژه قتل عمد جزئیات جنایت و چگونگی وقوع نزاع را تشریح کنند.آنان پس از تفهیم اتهام از سوی قاضی احمدی نژاد، هریک به صورت جداگانه مقابل دوربین قوه قضاییه ایستادند و با معرفی کامل خود، صحنه های جنایت خونین را درحالی توضیح دادند که قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد با قرائت مواد قانونی از آنان خواست حقیقت ماجرا را بیان کنند چرا که اظهاراتشان در مراحل مختلف دادرسی مورد استناد قضایی قرار می گیرد. در همین حال ابتدا کارآگاه سلطانیان (افسر پرونده) درباره جزئیات و چگونگی دستگیری متهمان و بخشی از اعترافات آنان در مراحل بازجویی گفت: طبق محتویات پرونده، انگیزه نزاع خونین چند جوان به خاطر «متلک پرانی» به یک دختر در پارک بخارایی بوده است که پس از آن همین موضوع به عده کشی افرادی منجر می شود که طبق آزمایش پزشکی، مشروبات الکلی مصرف کرده بودند و در نهایت فردی به نام امیرحسین 23 ساله با ضربات چاقوی مهدی – خ به قتل می رسد و جوان دیگری نیز مجروح می شود.

در ادامه بازسازی صحنه قتل که سرهنگ حسین محمدی (رئیس دایره قتل پلیس آگاهی) نیز حضور داشت، هریک از متهمان نقش خود در ماجرای این جنایت هولناک را شرح دادند. طبق اعترافات و اظهارات متهمان، درگیری خونین از آن جا آغاز شد که نوجوان 17 ساله ای به نام آرمان با دوست دخترش در پارک نشسته بود که ناگهان یکی از دوستانش به نام امیر که به امیر دیزل معروف است از آن محل عبور کرد و متلکی به دختر پراند آرمان که از این حرکت ناراحت و عصبانی شده بود برای آن که غرورش مقابل دختر نوجوان حفظ شود بلافاصله یقه امیر را گرفت و درحالی که فریاد می زد چی گفتی؟ به او اعتراض کرد. امیر که تازه متوجه موضوع شده بود از دوستش عذرخواهی کرد و گفت: ببخشید من اشتباه کردم! اگرچه آن ها با این عذرخواهی از یکدیگر جدا شدند اما آرمان نتوانست این حرکت امیر را فراموش کند و در حالی که احساس می کرد غرورش مقابل دوست دخترش شکسته است با ارسال پیام های صوتی برای امیر او را تحریک به نزاع کرد.

این پیام های صوتی که با فحاشی و توهین از سوی طرفین آمیخته بود به قرار دعوا در ابتدای سناباد 21 کشید چرا که آرمان از امیر خواسته بود اگر جرات دارد به مغازه میز و صندلی فروشی ابتدای سناباد 21 بیاید. آرمان همچنین سوار بر پراید به مغازه دوستش که «علی- ف» نام دارد رفت و از او خواست صدای ضبط شده «امیر» را که همراه با فحاشی بود گوش کند. مغازه دار هم با شنیدن این کلمات گفت: ما منتظر هستیم تا بیایند!!