توجیه «گشت ارشاد» از نگاه رحیم پورازغدى
به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا، متن متشره در این صفحه به شرح زیر است:
شهید مطهرى یک تعبیرى دارد در کتابهایش که من دیدم آقاى مصباح در بحث هاى راجع به فلسفه حق و اخلاق، آن را به زیبایى پرورانده و منطقى آن را پیش بردهاند و آن یک نوع مچگیرى تئوریک است.
حرف ایشان این است که چرا غرب، در حوزه منافع مادى، الزام را جائز میداند؟ مثلا میگویند بهداشت اجبارى، ویروس سارس یا ایدز میآید، آزادى و اختیار فردى و حقوق بشر و.. دلم میخواهد و دلم نمیخواهد و از این حرفها نداریم، باید واکسینه بشوى، باید قرنطینه بشوى، به فلان کشور حق سفر ندارى و... سربازى را اجبارى میکنند، براى اینکه امنیت مادى برایشان محترم است، آزادى افراد را سلب میکنند و به او میگویند بخواهى یا نخواهى، باید چندسال اجبارى بروى، هرچقدر هم بگویى که من آمادگى ندارم و کف پایم صاف است، فایده ندارد، بحث امنیت اجتماعى و سود محسوس مادى است براى همین آزادى و اندیویجوالیسم و مدارا و تسامح و تساهل نداریم. اموزش اجبارى! باید بچههایتان بگذارید درس بخوانند... تا اینجایش را همه میفهمند که یک ارزشهایى وجود داردکه بالاتر از آزادى است و همه دنیا این را قبول دارند. براى همین است که میگویند ارزش امنیت از آزادى بالاتر است، براى همین باید بروى سربازى، ارزش سلامتى از آزادى بیشتر است، براى همین باید این واکسن را بزنى.
مگر این الزامها و قوانین معنىاش این نیست که یک چیزهایى ارزشاش از آزادى بیشتر است؟ پس تا اینجا میفهمند که یک ارزش هایى وجود دارد که میتواند آزادى را محدود کند، اما تا نوبت به مفاهیم ارزشى و مباحث اخلاقى میرسد، یک مرتبه همه آزادیخواه میشوند و میگویند به چه حقى آزادى انسانها را محدود میکنید؟! آزادى عقیده را چرا محدود میکنید؟! آزادى بیان را چرا محدود میکنید؟! وقتى نوبت بهداشت و امنیت و آموزش است، شدیدترین دیکتاتورىها موجه است؟
ما اشکالى هم به آن نداریم، باید هم اینطور باشد اما چرا وقتى نوبت به اخلاق و دین و توحید میرسد، یکمرتبه آزادى ارزش و اعتبار پیدا میکند!؟ «آزادى براى آزادى؟»
سال١٣٨٣
انتهای پیام/