جعفر والی به کارش مومن بود/ در 83 سالگی هم قصد داشت به صحنه برگردد
روحالله جعفری، پژوهشگر تاریخ تئاتر ایران و عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی آنا، درباره فعالیتها و جایگاه زنده یاد جعفر والی گفت: «جعفر والی تا لحظهای که جان در بدن داشت عاشقانه اخبار و کارهای مرتبط به حوزه هنرهای نمایشی، خاصه کارهایی را که جوانترها در این حوزه انجام میدادند پیگیری میکرد. او عاشقانه به هنر نمایش عشق میورزید و شاید به همین علت بود که با وجود داشتن 83 سال سن همچنان قصد داشت تجربهای را در این حوزه به عنوان کارگردان برای ما از خود به یادگار گذارد که اجل به او مهلت نداد و متأسفانه نسل جوان از او به عنوان کارگردان، اثری را بر صحنه نمایشی تجربه نکرد و ندید.»
وی ادامه داد: «استاد جعفر والی در قبل از انقلاب و بهمدت بیش از دو دهه سرپرست گروه تئاتر شهر بود. او علاوه بر اینکه بازیگر، نویسنده و کارگردان توانمندی بود، در حوزه پژوهش نیز چیرهدست بود و درباره شکلوارههای نمایشهای ایرانی و ریشههای آن سالها تحقیق کرده بود. به همین علت است که وقتی با غلامحسین ساعدی آشنا میشود میتواند به عنوان یک جامعهشناس، محتوا و موضوع نمایشهای خود را که برگرفته از دل مسائل مرتبط با جامعهای که در آن زیست میکرده به خوبی به تماشاگر منتقل کند.»
این پژوهشگر و کارگردان تئاتر بیان کرد: «جعفر والی کارهای درخشانی از نوشتههای ساعدی به صحنه برده است و در زمانی مومن به اجرای این آثار بود که کمتر به نمایش ملی در حوزه نمایش بها داده میشد، به همین علت بیاغراق نیست که برای شناخت آثار نوشتاری ساعدی باید به کارهای صحنه ای این کارگردان فقید (جعفر والی) رجوع کرد.»
وی عنوان کرد: «در زمانهای که معنای دراماتورژی در تئاتر ایران هنوز مطرح نشده بود، استاد جعفر والی با داشتن اشراف کامل به این مسئله و همچنین با داشتن پیوندی عاطفی و رابطهای نزدیک با یکی از نویسندگان مورد علاقهاش که همانا ساعدی بود این مهم را در عرصه هنر نمایش به عینیت تبدیل کرد؛ لذا جزو اولین آثاری که برای صحنه نمایش دراماتورژی شده است میتوان به «چوب به دستهای ورزیل» اشاره کرد که در اولین جشنواره نمایشهای ایرانی در تالار 25 شهریور توسط وی به نویسندگی ساعدی به روی صحنه رفت.»
یک بازیگر باید اشراف کامل به زبان بدن داشته باشد
جعفری یادآور شد: «اولین اثری که والی از این نویسنده اجرا کرد، نمایش تکپردهای «پانتومیم فقیر» بود که در تلویزیون ایران به صورت زنده اجرا شد. او علاوه بر کارگردانی این نمایش، در کسوت بازیگر نیز به ایفای نقش پرداخت. یکی از ویژگیهای جعفر والی شناخت کامل زبان بدن بود، به همین علت در سالهای آغازینی که به دنیای هنر نمایش روی آورد چند کار را در قالب پانتومیم به منصه ظهور رساند. او معتقد بود که یک بازیگر باید اشراف کامل به زبان بدن داشته باشد و در حوزه یادگیری و تجربه، پرداختن به هنر پانتومیم را جزو اوجب واجبات برای بازیگر میدانست.»
نویسنده کتاب دوجلدی «گروه هنر ملی از آغاز تا پایان» خاطرنشان کرد: «در آخرین دیداری که با این عزیز از دست رفته در بیمارستان داشتم، همچنان امیدوار بود که در این سن و سال (83 سالگی) شرایطی برایش فراهم آید که بتواند به یکی از دلبستگیهایش که همانا بازی در یک اثر هنری آن هم در قالب پانتومیم بود بپردازد.»
این کارگردان تئاتر تاکید کرد: «اثر دیگری که والی از ساعدی برای تلویزیون ایران به صورت زنده اجرا کرد، نمایش «گاو» بود که باز هم در این اثر رابطه صمیمانه و دوستانه او با نویسنده اثر سبب شد که یک دراماتورژی خلاقانه و اصولی از آن برای علاقهمندان به دنیای هنر نمایش ملی خلق کند. اثر دیگر او از غلامحسین ساعدی «از پا نیفتادهها» و بعد نمایش «ننه انسی» و بعدتر نمایش «گرگها» و همچنین «دعوت» و در ادامه نمایش «دست بالای دست» بود که تمامی این آثار در تلویزیون اجرا و پخش شد. »
وی تشریح کرد: «او توانست چهرهای مصمم، خلاق و هنرمند را از نویسندهای به مخاطب معرفی کند که دغدغه پرداختن به لایههای پیدا و پنهان زندگی مردم را داشت، لذا در این کار مومن بود و علاوه بر این میخواست مخاطب را برای دیدن آثار نمایشی در صحنه علاقهمند کند؛ به همین علت است که وقتی تالار 25 شهریور در مهرماه 1344 افتتاح میشود، او به همراه سایر همقطاران خود در این عرصه که تلاش صادقانهای در حوزه هنر نمایش و معرفی این هنر از طریق اجرای زنده آثار نمایشی در تلویزیون میکردند، توانست مردم را به این محل سوق بدهد. بنابراین بیراه نیست که بگوییم استاد جعفر والی در ترغیب مخاطبان برای دنبال کردن آثار نمایش صحنهای تلاش شایانی کرده و از او میتوان به عنوان یکی از اساتید و چهرههای تاثیرگذار در این حوزه به نیکی نام برد و یاد کرد.»
جعفری تصریح کرد: «جعفر والی علاوه بر این آثار، نمایشهای صحنهای نیز از ساعدی به صحنه برده است که میتوان به نمایشهای «چوب به دستهای ورزیل»، «آی باکلاه، آی بیکلاه» و «بامها و زیر بامها» اشاره کرد که همگی این نمایشها قبل از انقلاب اسلامی در تالار 25 شهریور به صحنه رفته است. در پرداختن به کارنامه پربار این هنرمند میتوان به یکی از ویژگیها و خصوصیات بارز وی در این عرصه اشاره کرد که همانا بها دادن به جوانترهایی بود که در این حوزه علاقهمند به فعالیت بودند. به همین علت او به عنوان کارگردان از نمایشنامهنویسان جوان در حیطه تئاتر حرفهای استفاده کرد که از این میان نیز میتوان به نمایش «نمایش طولانی» نوشته منوچهر رادین، «مرگ همسایه و مطبخ» نوشته غلامعلی عرفان، «ساکت» نوشته محمد للری و «آوار بر سنگ» نوشته ایرج امامی اشاره کرد.»
وی ادامه داد: «والی برای آثاری که در تلویزیون ایران به صورت زنده اجرا میکرد، نمایشنامه هم مینوشت، لذا وقتی کاری از متون نویسندهای دیگر را روی صحنه میبرد به خوبی با مشکلات آشنایی داشت و تصویری آرمانی برای اجرای آن اثر در ذهن نمیپروراند، او به صورت واقعگرایانه بر صحنه نمایش و امکاناتی که در اختیار داشت نگاه میکرد و میتوانست با توجه به پتانسیل خلاقانهای که داشت، یک نمایش دوستداشتنی برای مخاطب به صحنه ببرد. او هرگز ارتباط خود را با مخاطب تمامشده نمیدانست و به همین علت از هر فرصتی استفاده میکرد تا قبل و بعد از اجرا از نظرات تماشاگران چه به صورت عام و چه خاص مطلع شود و بتواند هرچه بهتر نقاط ضعف و قوت کار خود را دریابد. او هرگز به این مساله نیندیشید که باید نمایش و یا کاری روی صحنه ببرد که خواستههای خود را صرفا تامین کند (هنر برای هنر).»
جعفری در پایان اظهار کرد: «والی از زبان هنر برای ارتباط برقرار کردن با مخاطب و ارتقا دادن جایگاه مخاطب در جامعهای که در آن به صورت مسالمتآمیز زیست میکرد، بهره میبرد و توانست در طول تمام سالهایی که صادقانه با عشق در این راه گام برمیدارد، رنگ و بوی خود را به یادگار در میان مردم و کارکنان فعال هنرهای نمایشی و همچنین علاقهمندان به آثار نمایشی به یادگار بگذارد.»
انتهای پیام/