دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

ماجرای انحلال تیم بانوان استقلال به روایت نیلوفر اردلان/ به جان بچه‌ام به بازیکنان نگفتم بازی نکنید

ماجرا از اختلاف مهناز امیرشقاقی و حسن‌زاده مربیان تیم بانوان استقلال تهران شروع شد، اختلافات آن‌قدر زیاد شد که افتخاری مدیرعامل این باشگاه تصمیم گرفت قید هر دو مربی را زده و با نیلوفر اردلان کاپیتان سابق تیم‌ملی فوتبال قرارداد ببندد. اردلان هم پس از انحلال تیم فوتبال بانوان آرسن تصمیم گرفت برخی از بازیکنان این تیم را به جمع آبی‌ها اضافه کند، گفته می‌شود همین موضوع باعث ناراحتی بازیکنان شده و آنها به اردلان گفته‌اند تا مهناز امیرشقاقی اجازه ندهد، به استقلال بر نمی‌گردند. شایعات انحلال سومین تیم بانوان قوت گرفته و هیات‌مدیره استقلال امروز درباره سرنوشت این تیم تصمیم‌گیری و نتیجه یکی از جنجالی‌ترین اتفاقات ماه‌های اخیررا اعلام می‌کند.
کد خبر : 135967

به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا به نقل از شهروند، نیلوفر اردلان که این روزها سکوت کرده بود، سرانجام سکوتش را شکست و درباره اتفاقاتی که رخ داده بود، توضیحاتی ارایه کرد.



ابتدا از سرمربیگری شما شروع کنیم، چه اتفاقی افتاد که جانشین حسن‌زاده و امیرشقاقی شدید؟
اتفاق خاصی رخ نداده، بازیکنان با امیرشقاقی رفاقت دارند و بچگی و شیطنت می‌کنند. باشگاه استقلال از من رزومه خواست و افتخاری قرارداد حسن‌زاده را به‌عنوان سرمربی فسخ کرد و با من قرارداد بست. باشگاه استقلال به دنبال سرمربی بود و بازیکنان دوست داشتند امیرشقاقی سرمربی شود ولی افتخاری قبول نکرد. بازیکنان گفتند اگر ایشان سرمربی نباشد ما در این تیم نمی‌مانیم، ما هم گفتیم ایرادی ندارد اگر دوست ندارید بمانید، بروید.
ولی روز بازی‌تان مقابل پالایش گاز ایلام به زمین مسابقه آمدند!
بله، روز بازی آمدند، من گفتم اگر دل‌تان با تیم نیست، بروید. من اصراری ندارم بمانید فقط مشکل‌تان را به من بگویید آن‌را حل می‌کنم. بازیکنان گفتند ما دوست داریم امیرشقاقی سرمربی شود، گفتم این در حیطه اختیارات من نیست و مدیرعامل درباره آن تصمیم می‌گیرد. گفتند اگر قرار باشد ایشان مربی نباشد ما هم نمی‌مانیم، گفتم هرجور صلاح می‌دانید عمل کنید. در آن بازی یک مقدار شیطنت و بچه‌بازی در آوردند، مثلا با پیراهن‌های استقلال عکس گرفتند و منتشر کردند درحالی‌که ما پیراهن‌های جدیدی گرفته بودیم و می‌خواستیم با این لباس‌ها به میدان برویم ولی بازیکنان قبول نکردند.
ظاهرا شما با بازیکنان آرسن قرارداد بسته‌اید و این سرآغاز اختلافات بود.
ما با ٦ بازیکن آرسن قرارداد بستیم چون دو روز قبلش با افتخاری و بازیکنان جلسه گذاشتیم، افتخاری گفت چه کسانی دوست دارند بمانند؟ ١٤ بازیکن بلند شدند و رفتند. ما هم دو روز بعد از آن بازی داشتیم و نمی‌توانستیم با این شرایط به میدان برویم. ٣ جای خالی و ٣ بازیکن هم سهمیه فیفا داشتیم بنابراین هر ٦ جای خالی را با بازیکنان آرسن پر کردیم تا بتوانیم بازی کنیم.
یعنی بازیکن به تعداد کافی نداشتید؟
خیر، اول فصل استقلال با ٢٠ بازیکن قرارداد بسته بود، حالا تصور کنید که ١٤ بازیکن این تیم هم رفته‌اند و ما هم بازی عقب افتاده داریم. چه کاری می‌توانستیم بکنیم؟ باید بازیکن می‌گرفتیم چون با ٦ نفر نمی‌شود بازی کرد و طبق قانون فیفا ما باید حداقل ٩ بازیکن برای شروع بازی داشته باشیم. این بازیکنان را گرفتیم ولی اجازه استفاده از ٤ بازیکن را داشتیم. با خواهش‌ها و التماس‌هایی که انجام دادیم توانستیم ١١ بازیکن به میدان بفرستیم ولی بازیکنانی که از تیم رفته بودند حرص‌شان گرفت و علیه تیم مصاحبه کردند. ما بازیکنی داشتیم که با دنده شکسته به میدان رفت تا ١١ نفر بشویم. می‌خواهم بگویم این‌قدر بچه‌ها دلشان برای تیم می‌سوخت و می‌خواستند استقلال سر پا بماند.
یکی از بازیکنان گفته شما اعلام کردید: «ما بازیکن داریم و نمی‌توانید برای ما بازی کنند».
خدا شاهد است که این حرف را نزدم، من گفتم بازی می‌کنید؟ گفتند چون امیرشقاقی نیست بازی نمی‌کنیم. وقتی دل‌تان با تیم نباشد بازی نکنید بهتر است. آنها هم گفتند که ما با شما مشکلی نداریم بلکه مشکل‌مان با افتخاری است، ظاهرا ایشان قرار بوده امیرشقاقی را سرمربی کنند، من هم گفتم این مسائل به من ارتباطی ندارد، از من رزومه خواسته‌اند و من هم ارایه کردم. بماند که صحبت‌های رکیکی به افتخاری گفته‌اند و چه بی‌احترامی‌هایی کرده‌اند، حتی ایشان می‌توانست از طریق کمیته انضباطی بازیکنان را به مدت دوسال محروم کند اما چون ایشان شخصیت آرامی دارند گفتند قراردادشان را فسخ کنید بروند. وقتی بازیکنان می‌خواستند قراردادشان را فسخ کنند یک تلفنی به آنها می‌شود که فسخ نکنید چون باید پول‌های‌تان را بگیرید وگرنه باشگاه منحل می‌شود. اینها نشان می‌دهد قضیه از پیش برنامه‌ریزی شده است. افتخاری هم دستور انحلال را صادر می‌کند تا تکلیف آن مشخص شود.
البته موضوع اصلی این است که شما به‌عنوان مربی حق داشتید با بازیکنانی که قبول‌شان دارید، بازی کنید.
این بازیکنان تحت نظر شخص مورد نظر هستند، حتی من پیش افتخاری رفتم و او گفت که یکی از بازیکنان یک متن بلندبالا درباره من فرستاده و ایشان کلا پیامک را حذف کرده‌اند. من نه چیزی را از دست دادم و نه چیزی به دست آورده‌ام، اگر یک هزارم‌درصد هم گفته‌ام بازی نکنید که به جان بچه‌ام نگفته‌ام، به خاطر بی‌حرمتی که به من شده حق داشتم این حرف را بزنم. این حیطه اختیارات من است که هر بازیکنی که من دوست داشته باشم بازی می‌دهم.
با امیرشقاقی دراین‌باره صحبتی نکرده‌اید؟
تماس گرفتم و پیامک دادم که من می‌خواهم از شما کمک بگیرم تا این تیم روی پایش بایستد، گفتم اگر می‌توانید کاری کنید خواهش می‌کنم جواب تلفنم را بدهید ولی جواب ندادند.



انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب