دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
رضا صالحی امیری*

نه جزم‌اندیشی، نه ولنگاری؛ اعتدال فرهنگی

وزیر پیشنهادی فرهنگ و ارشاد اسلامی در یادداشت خود نوشت: «شأن و منزلت تبار تاریخی ما ایجاب می‌کند وضع کنونی فرهنگ ایران اسلامی را به مرزهای شکوفایی و رستاخیز فرهنگی برسانیم و این رسالت عظیم با اهمیتی دوچندان بر دوش تک تک هنرمندان، ادبا، نویسندگان و اصحاب فرهنگ است تا جان تازه در پیکره فرهنگی شهروندان ایرانی دمیده و عظمت ایران اسلامی را بازآفرینند.»
کد خبر : 129773

به گزارش گروه فرهنگی آنا، متن یادداشت سید رضا صالحی‌امیری که به عنوان سرمقاله روزنامه ایران منتشر شده، به شرح زیر است:


ایران اسلامی از دیرباز تا کنون، در تاریخ دیرپای منطقه‌ای و جهان اسلام، قلب فرهنگ و کانون گرم و روشنایی‌بخش اندیشه، هنر و ادب بوده و نور معنوی فرهنگ از این دیار بر گستره جهان پیرامون تابیده است. اندیشمندان، ادیبان، حکما و متکلمان ایرانی، تفکر و فرهنگ اسلامی را نه در مرزهای جغرافیایی، که در دیگر فرهنگ ها و زبان ها نیز گسترش و بسط داده‌اند. ایران اسلامی جایگاهی والا در توسعه فرهنگ داشته و از این کشور است که فلسفه، عرفان، فقه، کلام، هنر، ادبیات و موسیقی به جهان صادر شده و ایرانیان سرآمد فرهنگ و تفکر در منطقه بوده‌اند. نظام فرهنگی در جمهوری اسلامی ایران مجموعه‌ای منسجم و سامان‌یافته از چارچوب‌های نظری، اندیشه‌ای، مبانی، چشم‌انداز، سیاست‌ها، راهبردها، اهداف و نهادهای متکثر و متنوع حاکمیتی، تقنینی، سیاستگذاری و اجرایی است.


که به صورت یک مجموعه همبسته و کل‌نگر در جهت اهداف متعالی فرهنگی حرکت می‌کنند و مسئولیت خطیر فرهنگ‌سازی را بر عهده دارند.


این مجموعه همبسته در تعامل و انس و گفت‌وگو با یکدیگر می‌توانند چشم‌انداز فرهنگ حقیقی و اصیل ایرانی-اسلامی را تحقق بخشیده و به انسان فرهنگی خردورز، عدالت‌خواه، فضیلت‌مدار و در عین حال متناسب با مقتضیات زمانه عینیت بخشند.


وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به‌عنوان رکنی از این مجموعه همبسته و گسترده نهادهای فرهنگی، علمی و آموزشی، به‌عنوان ستاد فرهنگی دولت، تکلیفی رفیع دارد که با سیاستگذاری و برنامه‌ریزی راهبردی در حوزه‌های سازماندهی، برنامه‌ریزی، هدایت، حمایت و نظارت، سامانه تولید و عرضه کالاها و آثار فرهنگی و هنری و فعالیت‌ها و نهادهای فرهنگی را منطبق با قانون اساسی و قوانین و مقررات و برنامه دولت برخاسته از رأی مردم فرهیخته و فرزانگان فرهنگ و هنر تحقق بخشد. باید باور کنیم که همه این نهادها، مراکز و قوای فرهنگی در «کشتی فرهنگ» استقرار دارند، مقاصد همه آنها واحد بوده و از جوهره فرهنگ آفرین انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی نشأت گرفته است.


مبانی نظری فرهنگ مشتمل بر اندیشه­ های فرهنگی امام راحل و مقام معظم رهبری در قالب چشم‌انداز، سیاست‌های کلان و راهبردی و اسناد فرادستی، بالاترین سطح ساختاری نهاد فرهنگ به شمارمی‌رود.


در منظومه فرهنگی نظام اسلامی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قطعه‌ای از پازل بزرگ نظام فرهنگی است که در مدار حرکت منسجم نظام فرهنگی و در چارچوب سلسله مراتب تعریف شده حرکت می‌کند. بنابراین لازم است تا نگاه ما به این دستگاه فرهنگی متناسب با حدود وظایف و اختیارات و در قیاس با سایر نهادهای مؤثر و سیاستگذار فرهنگ باشد.بر این اعتقادم که بهترین راه اداره نظام فرهنگی متکثر، انسجام فرهنگی است. چرا که دستیابی به توسعه و تعالی فرهنگی به‌عنوان هدف غایی چشم‌انداز فرهنگی در گرو حرکت منسجم، سازوار، مؤثر و پویای نظام فرهنگی است. از این‌رو هرگونه اخلال در روند حرکت ارگانیکی این منظومه فرهنگی منسجم، منجر به چالش، آسیب یا مناقشه فرهنگی خواهد شد. گفتمان فرهنگی دولت یازدهم بر چهار پایه اصلی عقلانیت فرهنگی، دیانت فرهنگی، عدالت فرهنگی و اعتدال فرهنگی استوار بوده و دال مرکزی گفتمان فرهنگی دولت، اعتدال است.


در تلاطم فرهنگی جهان امروز که از یک سو با قرائت‌های مجعول و متصلبانه از اسلام مواجهیم و از سوی دیگر فرهنگ پوچگرایی و پوپولیسم رایج تبلیغ می‌شود، فرهنگ اصیل ایرانی و اسلامی که ریشه‌های افتخارآمیز فرهنگی و تمدنی ما محسوب می‌شود، باید با اتکا به نیروهای خلاق، مؤمن و فرهیخته خود را برای افق دهه‌های آینده طراحی و باز‌سازی کند. تحولات فرهنگی منتظر تصمیم و اقدام ما نمانده و لحظه‌ای درنگ و تأخیر، فاصله ما را با پیشرفت و توسعه فرهنگ بیشتر می‌سازد. در قطب‌نمای فرهنگی ما در این جهان آشوب‌زده و پرهراس، عدالت به‌عنوان آموزه‌ای از متن وحیانی قرآن، سنن نبوی و عترت علوی است. عدالتی که محدود به زمان و مکان خاصی نیست و گفتمان غالب و غایی ما شیعیان است.


تشیع همواره پرچمدار عدالت و خردورزی بوده و همین پرچم عدالت و خرد ورزی که در شعار دولت یازدهم «اعتدال» نام گرفته است، راهنمای برنامه‌ریزی و سیاستگذاری راهبردی فرهنگ در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و باید جانمایه و پایه برنامه‌ها و چشم‌انداز آن باشد.


ایجاد بستری امن و باثبات در عرصه فرهنگ با رعایت همه جانبه قانون، موازین شرعی و نیز عرف جامعه به جای رویکرد سلیقه‌ای و غیرکارشناسی، می‌تواند به رفع دغدغه‌های موجود در این عرصه بینجامد. اهتمام به تولید آثار فرهنگی مفید و نظارت قانونی بر این فرآیند به تقویت فرهنگ دینی و ملی منجر خواهد شد.


نظارت مبتنی بر قانون و فرآیندهای قانونی نه تنها ضامن صیانت و سلامت فرهنگی است، بلکه مانعی در برابر خلاقیت و آفرینش‌های فرهنگی و هنری هم محسوب نمی‌شود. امنیت فرهنگی به مثابه تضمین حقوق فرهنگی، آرامش را به حوزه فرهنگ بازمی‌گرداند و این امنیت بیش از هر چیز امنیت خلاقان و فعالان هنر و ادب و فرهنگ باید باشد، نه صرف امنیت دولت. امنیت فرهنگی خلاقان و فعالان فرهنگی همان تحقق حقیقی منافع و مصالح ملی است.


در تلاطم و بحران فرهنگی انسان و تمدن امروز، کشتی فرهنگی با دست‌های توانای همه و با تعامل و گفت‌وگو به سرمنزل مقصود والای خود خواهد رسید و همه همراهیم و هم‌ساز، نه رقیب و هم ستیز. ستیز فرهنگی در درون این کشتی، فرهنگ‌سوز است و نه فرهنگ‌ساز. اگر در عرصه فرهنگ به همگرایی، انسجام و ثبات و آرامش برسیم، زمینه‌های ولنگاری فرهنگی از بین خواهد رفت. شأن و منزلت تبار تاریخی ما ایجاب می‌کند وضع کنونی فرهنگ ایران اسلامی را به مرزهای شکوفایی و رستاخیز فرهنگی برسانیم و این رسالت عظیم با اهمیتی دوچندان بر دوش تک تک هنرمندان، ادبا، نویسندگان و اصحاب فرهنگ است تا جان تازه در پیکره فرهنگی شهروندان ایرانی دمیده و عظمت ایران اسلامی را بازآفرینند.


* رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی و گزینه پیشنهادی برای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب