پدر سنگدل در بازسازی صحنه قتل «طاها کوچولو» +تصویر

به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا به نقل از خراسان، صبح روز گذشته، پدر و نامادری «طاها کوچولو» در حالی که حلقه های قانون بر دستانشان گره خورده بود، توسط کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی به منزلی در خیابان سعادت 15 واقع در آزادی 93 مشهد هدایت شدند تا چگونگی این جنایت هولناک را در محل وقوع حادثه تشریح کنند.در آغاز بازسازی صحنه قتل، ابتدا کارآگاه نجفی (افسر پرونده) خلاصه ای از محتویات این پرونده جنایی و اعترافات متهمان در مراحل بازجویی را شرح داد و سپس «طالب» متهم ردیف اول مقابل دوربین قوه قضاییه ایستاد. این مرد 29ساله با تفهیم مواد قانونی از سوی قاضی سیدجواد حسینی مبنی بر این که مواظب اظهارات خود باشد و حقیقت ماجرا را بیان کند، در حالی که اظهار پشیمانی می کرد، گفت: وقتی ماجرای رابطه پنهانی ام با دخترخوانده باجناقم لو رفت، سرزنش های زیادی را تحمل کردم، به همین دلیل «ملیحه» را به عقد خودم در آوردم تا به این موضوعات پایان دهم، اما در این میان، همسرم قهر کرد و کارمان به دستگاه قضایی کشید. چند ماه فرزندم نزد همسرم بود اما از وقتی او را نزد خودم آوردم، قرار شد که مادرش هفته ای دو بار«طاها» را ملاقات کند ولی او مدتی بود که به دیدن فرزندش نیامده بود. در همین حال، «طاها» سر ناسازگاری گذاشته بود و عنوان می کرد که مادرش از او خواسته است تا زندگی مامان «ملیحه» را به هم بریزد!! به طوری که حتی یک بار به سوی فرزند سه ماهه ام حمله کرده و قصد داشت او را خفه کند!

متهم این پرونده جنایی ادامه داد: همه این عوامل موجب شد تا او را تنبیه کنم، البته رفتارهای «طاها» از حدود دو هفته قبل خیلی بدتر شده بود، به این دلیل من هم او را با کمربند تنبیه می کردم. حتی یک بار که «طاها» را در دستشویی منزل حبس کرده بودم، همسر دومم او را بیرون آورد و سیلی به گوش او زد! تا این که روز حادثه در حال خوردن صبحانه، ناگهان «طاها» لیوان شیر را پرت کرد که من خیلی عصبانی شدم و او را با کمربند کتک زدم. پس از آن هم شانه هایش را گرفتم و به طرف مبل پرتابش کردم که سرش به پایه مبل خورد. می خواست گریه کند ولی نمی توانست و تنها به چشم هایم نگاه می کرد! بعد از این ماجرا هم خیلی ترسیدم و او را نزد رمال بردم ولی همچنان بیهوش بود. دیگر چاره ای نداشتم و مجبور شدم «طاها» را به بیمارستان ببرم که آن جا متوجه کودک آزاری شدند و من هم دستگیر شدم.

«ملیحه» (نامادری کودک شش ساله) نیز وقتی مقابل دوربین قوه قضاییه قرار گرفت، در اظهاراتی تکان دهنده گفت: وقتی «طاها» را نزد خودم آوردم، او کودک آرامی بود و کاری به من نداشت حتی در کارهای خانه خیلی به من کمک می کرد به طوری که با جاروبرقی منزلم را جارو می کرد، ولی از حدود دو هفته قبل از مرگش، رفتارهای او عوض شده بود و من هم به ناچار او را تنبیه می کردم. در واقع تنبیهات من از دو هفته قبل از مرگ او شدت گرفت و کبودی های روی بدنش را من ایجاد کرده ام!
هنگام بازسازی صحنه قتل، «قاضی حسینی» اتهام قتل عمد و کودک آزاری را به پدر و همچنین اتهام کودک آزاری از طریق ضرب و جرح را به نامادری «طاها کوچولو» تفهیم کرد و بدین ترتیب متهمان این پرونده جنایی برای سیر مراحل قانونی روانه زندان شدند.