فراستی: آوینی آلفرد هیچکاک را استاد مطلق سینما میدانست/ نبوی: آوینی در حوزه نقد متأثر از سایه سنگین ادبیات مارکسیستی بود
به گزارش گروه فرهنگی آنا، در دومین همایش «تصویر قلم» که همزمان با افتتاحیه نخستین جشنواره فیلم کوتاه سماء عصر امروز در سینما فلسطین برگزار شد، مسعود فراستی و اکبر نبوی نقد از منظر شهید آوینی را مورد بحث قرار دادند.
در ابتدای این مراسم مسعود فراستی درباره مقوله نقد در اندیشه شهید آوینی گفت: «درباره نگاه و نقد شهید آوینی بهترین چیزی که میتوانم بگویم این است که اشاره کنیم به مقاله ایشان درباره هیچکاک، کاملترین، صریحترین نظرات آوینی درباره نقد و سینما است. شهید آوینی آلفرد هیچکاک را استاد مطلق سینما میدانست و معتقد بود که سینما با پیام، فلسفه و ادبیات، سینما نمیشود بلکه این صنعت یک مدیوم مستقل دارد که اساس آن سیر روحی و دلی است و نه عقلی، عقل بعد از دل میآید.»
وی ادامه داد: «شهید آوینی معتقد بود سینما، هنر فضا است به این معنا که وقتی هر رویداد به فضای سینما تبدیل میشود آن فضا و اتمسفر است که داستان در سینما را روایت میکند. در واقع هنر از پس سرگرمی میآید یعنی یک سینماگر اول سرگرم میکند و بعد هنرمند است. درست به همین دلیل است که مرتضی به درستی هیچکاک را استاد مسلم صنعت سینما میداند؛ چراکه هیچکاک معتقد است هنرمند برای بیان خودش باید هزینه سنگینی بدهد که آن هزینه همان سرگرمی است و هنر از پس سرگرمی میآید بنابراین پیام، ادبیات و فلسفه به هیچ عنوان سینما نیست.»
در ادامه این نشست اکبر نبوی توضیح داد: «زمانی که درباره شهید آوینی صحبت میکنیم قرار است نگاه و شیوه او را ارزیابی کنیم و در این مسیر در حوزه نقد حرف از نگاه آوینی به فیلم است زیرا تعریف آوینی از نقد، در فیلمهای سینمای ایران خلاصه میشود.»
وی افزود: «نگرش و شیوه نقد فیلم در آثار آوینی را اینگونه باید روایت کنیم که آوینی یک سالک مستمر است سالک یک سیروریت مستمر را تجربه میکند نکته حیاتی شهید آوینی سلوک مستمر اوست. افق نگاه آوینی به گونهای بود که همیشه در حال کامل شدن بود. به اعتقاد من شهید آوینی سالکی بود که مدام، «شدن» را تجربه میکرد و از مرزهای پیش رو، افقهای بالاتر را تجربه میکرد. بنابراین اعتبار نقد از نگاه شهید آوینی هیچ زمان ساکن و راکد نبود بلکه مدام در حال رشد و «شدن» بود.»
وی ادامه داد: «ما متأسفانه در ایران از سال 1320 دچار نوعی بیماری شدهایم که هیچکس از آن گریزی نداشت. حاکمیت سنگین ادبیات چپ مارکسیستی هنوز در تفکرات ما جاری است و بخش بزرگی از جامعه روشنفکری و شبهروشنفکری زیر سایه این ادبیات قرار میگیرد و شهید آوینی نیز همچون سایرین در حوزه نقد متأثر از این سایه سنگین بود.»
در ادامه این نشست مسعود فراستی در پاسخ به اظهار نظر اکبر نبوی درباره ادبیات چپ مارکسیستی در نگاه شهید آوینی گفت: «با این مطلب که مرتضی، سالک بود موافقم و هیچ شکی در این مطلب نیست، اما معتقدم که نظرات آوینی به هیچ عنوان تغییر نمیکرد. اوایل حضور آوینی در حیطه نقد، من آثارش را ویراستاری میکردم بهخصوص ویراستاری آثار و مطالبی که در حوزه سینما مینوشت به عهده من بود و زیاد با هم بحث میکردیم. بنابراین کاملا او را میشناسم که ابدا تحت تاثیر فرهنگ مارکسیستی قرار نداشت و حتی تحت تاثیر لیبرالیسم فرهنگ غربی نیز نبود.»
وی تأکید کرد: «مارکسیستها دشمن هیچکاک هستند، اما آوینی از هیچکاک به عنوان استاد مطلق یاد میکند. شهید مرتضی آوینی در آخرین مطالب سینماییاش هیچکاک را استاد مطلق سینما اعلام میکند.»
وی افزود: «همچنین شهید آوینی از کلمه فرم استفاده نمیکرد و تکنیک را در نگارش نقدهای خود جایگزین کرد. این شهید اهل قلم به درستی معتقد بود که محتوا از پس تکنیک میآید و محتوا هم به هیچ عنوان بدون فرم وجود ندارد، یعنی این فرم است که مضمون را به سینما تبدیل میکند.»
در ادامه اکبر نبوی گفت: «مرتضی به عنوان یک مسلمان به هیچ عنوان متاثر از جهان معنوی مارکسیسم نبود بلکه منظور من ادبیات و نوع قلم پرخاشجویانه و منتقد او است، اما معنا و مفهوم مارکسیستی در آثارش دیده نمیشود. مسعود فراستی در صحبتهای خود عنوان کرد شهید آوینی، هیچکاک را استاد مسلم خود میداند که این تفکر اساسا اشتباه است چرا که نمیتوان درباره ایدهها مطلق سخن گفت. اگر هر کسی در جامعه مطلق حرف بزند غلط است، زیرا انسان و اجتماع نسبی است.»
وی ادامه داد: «نکته دیگر اینکه سینما سه ساحت مشخص و برجسته دارد؛ صنعت، هنر و رسانه. آنچه وجه سینمایی اثر را ارزشمند میکند پیام است. رسانه بدون پیام مفهوم ندارد. صنعت سینما هم قانون عرضه و تقاضا را دارد، هنر هم جزو عناصر مخلوقه هنرمند است، گاهی اثری تکنیکش بر هنرش میچربد.»
این تهیه کننده سینما با اشاره به اینکه نقد یک اثر هنری و سینمایی نسبت مستقیم با روحیه منتقد دارد، تصریح کرد: «نقد یک اثر هنری و سینمایی نسبت مستقیم با روحیه تحلیلگر و منتقد دارد چرا که منتقد بر اساس احوالات و قبض و بسط روحش مطلب مینویسد. به همین دلیل من همیشه به شاگردانم توصیه میکنم زمانی که بسط روح دارند بهترین زمان برای نقد کردن است.»
فراستی در پاسخ به صحبتهای نبوی گفت: «واقعیت این است که مرتضی آوینی به درستی گفته که همه سینما یعنی آلفرد هیچکاک. او، هیچکاک را مظهر سینما میداند و من برخلاف نظر نبوی روی این نکته پافشاری میکنم. سینما دنباله روانشناسی و فلسفه نیست از سوی دیگر گاهی رسانه خودش پیام است.»
وی با بیان مصداقهایی گفت: «ادبیات مارکسیستی در مطالب آوینی هیچ جایگاهی ندارد. شهید آوینی هنگامی که نسبت به مطلبی موضع و یا انتقادی داشت با نام مستعار فرهاد گلزار مینوشت. همانطور که درباره «هامون» مهرجویی و برخی فیلمهای مخملباف تند و تیز مینوشت، اما به هیچ عنوان نقد را با ادبیات مارکسیستی در هم نمیکرد و نسبت به هیچ موضوعی تعارف و شوخی نداشت.»
فراستی افزود: «شهید آوینی معتقد بود که هیچ فیلمسازی نباید خودش را با سنجاق به اثر پیوند دهد زیرا اثر را یک موجود مستقل از صاحب آن میدانست. با این اوصاف آثاری که شهید آوینی چه به اسم فرهاد گلزار و چه به اسم حقیقی خود مینوشت، رد پای او را داشت. او زمانی که به اسم شهید آوینی قلم میزد تفکر درست انقلاب اسلامی در آثار را مورد بررسی قرار میداد، اما زمانی که نام فرهاد گلزار را بکار میبرد به جامعه روشنفکری میتاخت.»
در ادامه اکبر نبوی گفت: «نقد به هیچ عنوان وجه سلبی و یا ایجابی ندارد. منتقد در مقام داوری باید احساساتش را کنترل کند. شهید آوینی در نقد مبانی فکری غرب شاخصهای بسیار خوبی را عرضه میکند اما مطلق نیست انسان متفکری است اما ممکن است در دورههای بعد شاهد متفکری بود که نظرگاه پختهتر و سنگینتری ارائه کند.»
فراستی گفت: «نظرات شهید آوینی مطلق است. درست مانند نظرات من که مطلق است. آوینی همچنان بهترین تئوریسین فرهنگ انقلاب اسلامی است که از جهان روشنفکری عبور کرده است. اسلوب نقد مرتضی، اسلوب نقد فرم بر محتواست که این نوع نگاه تاکید میکنم مطلقا درست است.»
این منتقد در پایان گفت: »شهید آوینی را هم از جنبه مثبت و هم از جنبه منفی میتوان در آثارش ردیابی کرد چرا که در نقدهایش مدام خود را و اندیشههایش را بیان میکرد. در شرایط فعلی آوینی همچنان مهمترین، تئوریکترین، فرزانهترین و جدیترین تئوریسین عرصه فرهنگ و هنر سینما است که از روشنفکری عبور میکند. اسلوب نقد مرتضی از اثر به مؤثر و از فرم به محتوا است. نقد آوینی آینهای به سوی اثر و پنجرهای روبه خود است.»
انتهای پیام/