ماهیگیرانی که جای سیاستمداران اروپایی کار میکنند
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری آنا، وبسایت انگلیسی الجزیره در گزارشی نوشت: پیش از طلوع آفتاب، کاستاس پینتریس ماهیگیر 45 ساله، قایق کوچک خود را با این نیت حرکت میدهد که تورهایش را در نزدیکی مرز ترکیه و یونان در دریای مدیترانه به آب بیندازد. همان زمان که بندر را ترک میکند، با نگرانی به سمت راست و چپ خود نگاهی میاندازد. پس از کودتای نافرجام در ترکیه، این زمزمه شنیده میشود که ممکن است افرادی برای پناهندگی عازم جزیره لسبوس در یونان شوند. پینتریس در حالی که تورهای ماهیگیری را به آب میاندازد، میگوید: زمانی که نوجوان بودم، مردان عراقی را میدیدم که با قایقهای پارویی خود را به این جزیره میرساندند. همیشه از خودم سوال میپرسیدم که چرا آنها به اینجا میآیند؟
همچون بسیاری از مردم ساکن در این جزیره، پینتریس در ابتدا ورود مهاجران را یک تهاجم در نظر میگرفت. اما هم اکنون و به واسطه اتفاقات و حوادث اخیر، بسیاری از ساکنان جزایر یونان نظر خود را در مورد آنها تغییر دادهاند. او در این زمینه به الجزیره انگلیسی میگوید: «پس از مشاهده تجربیات یک سال گذشته و شنیده شدن صدای فریاد کمکخواهی زنان و کودکان، دیدگاه بسیاری از مردم نسبت به مهاجران تغییر کرده است».
روستای کوچک اسکالا سیکمیاس در جزیره لسبوس که محل سکونت پینتریس و حدود 60 نفر دیگر است، سال گذشته به مرکز پناهجویان تبدیل شد. همین مساله باعث شکلگیری ترافیک شدیدی از مردم شده بود و در کنار دهها هزار پناهجویی که به سواحل نزدیک این روستا میآمدند، اعضا و نیروهای داوطلب سازمانهای دولتی و غیردولتی حضور داشتند که ماهها در این روستا ماندند. در اوج بحران پناهجویان و در زمانی که نیروهای فرانتکس (گارد ساحلی اروپا) عملیات متعددی برای نجات جان این افراد انجام میداد، از پینتریس و دیگر ماهیگیران خواسته شد در عملیات نجات این افراد سرگردان در آبهای مدیترانه مشارکت کنند.
همین مساله باعث شد تا این روستای کوچک به کانون توجهات بینالمللی تبدیل شود. پینتریس در این زمینه میگوید: « ما دقیقا نمیدانیم که هر روز قرار است چه اتفاقی بیفتد. شرایط و اوضاع بسیار دشوار است. استرس فراوانی را تحمل میکنیم. وقتی به عنوان ماهیگیر به اطراف خود نگاه میکنیم و تنها افراد زیادی را سرگردان روی آبها میبینیم، ترس عجیبی در وجودمان شکل میگیرد». پس از بسته شدن مرز یونان و مقدونیه در ماه فوریه سال جاری میلادی (بهمن 94) و توافق اتحادیه اروپا و ترکیه برای منتقل کردن مهاجران، یونان در عرض چند هفته از کشوری که نقش انتقالدهنده را داشت به محلی برای پناهجویانی تبدیل شد که به دنبال شغل و امنیت در اروپا بودند. برخی به سمت ترکیه بازگشتند و برخی دیگر نیز در شرایط بلاتلکلیف به سر میبرند.
بر اساس اعلام وزارت مهاجرت یونان، بیش از 50 هزار نفر که نمیتوانند سفر خود به سمت اروپای غربی را ادامه دهند، هم اکنون در کمپهای موقت در سراسر یونان اسکان یافتهاند. نه هزار نفر دیگر نیز در جزایر یونان گرفتار شدهاند که از این تعداد حدود چهار هزار نفر آنها در دو کمپ روستای محل سکونت پینتریس اقامت دارند. طی این مدت، لحن مقامات یونان نیز به سرعت تغییر کرد. الکسیس سیپراس، نخستوزیر یونان و کابینهاش در بیانیههای رسمی بیشتر بر مهاجران غیرقانونی تاکید کردهاند و توجهی به پناهجویان و آوارههایی نمیکنند که نیازمند کمکهای بینالمللی هستند. حالا به جای کمک به مهاجران، بحث امنیت مرزها و بازگرداندن این افراد بیشتر مطرح میشود.
ساکنان جزیره لسبوس بر این باورند که این تغییر لحن باعث میشود جزیره آنها بار بیشتری را به دوش بکشد. بنا بر اعلام اتحادیه هتلداران لسبوس، صنعت توریسم طی یک سال گذشته در این منطقه حدود 40 درصد کاهش داشته است. چند ماه نیز ماهیگیران این منطقه قادر به فعالیت نبودند زیرا دائما عملیات نجات در حال انجام بود. بنا به گفته پینتریس، کار بیشتر ماهیگیران این منطقه حدود 90 درصد کاهش داشته است.
در این میان شکل گرفتن و بروز اظهارات ضدمهاجران به امری عادی و طبیعی بین ساکنان جزیره تبدیل شده است. پینتریس در این زمینه میگوید: «ما نمیدانیم چه تعداد مهاجر قرار است به اینجا بیایند و در کجا ساکن شوند. از سوی دیگر، اروپا به کندی در مقابل این بحران پاسخ میدهد.» با این حال او نمیداند که در آینده چه اتفاقی میافتد. پینتریس نمیتواند تصور کند که اروپا این افراد را پس از گذراندن مراحل سخت و تحمل مشکلات فراوان، بار دیگر به ترکیه بازگرداند. او در ادامه میگوید: من ترسی از این افراد ندارم زیرا آنها فقط میخواهند زندگی کنند. مطمئن هستم که اگر صلح در کشورشان مستقر شود، به آنجا باز خواهند گشت. پینتریس در حالیکه منتظر روزهای خوبی هم برای خودش و هم مهاجران است، میگوید: من نمیتوانم خود را به دلیل نجات دادن این افراد، قهرمان بدانم. من تنها به آنها کمک کردم تا به حق خود در زندگی کردن برسند. اما بیشتر از همه نگران کودکان هستم. آنها نمیدانند چه اتفاقاتی را پیشرو دارند. افراد بزرگسال ممکن است عبور از مرزها را انتخاب کنند، اما کودکان از چنین حقی محروم هستند.»
انتهای پیام/