شمس آقاجانی: اشتباهات براهنی خیلی کم بود/ زدودن ذهنیت بدوی و کپک زده، اصلا کار سادهای نیست
به گزارش خبرنگار فرهنگی آنا، شماره جدید نشریه الکترونیکی ارغنون، مصاحبهای تفصیلی با شمس آقاجانی داشته است و مصاحبهکننده در این گفتوگو سعی در بررسی جریان شعر دهه هفتاد و تاثیر کارگاه رضا براهنی (شاعر و نویسنده) در آن دوره داشته است.
آقاجانی در بخشی از این گفتوگو، یادآور شده:
«حضور در هر جایی که ادبیات و تئوری ادبی در آن جا به صورت جدی جریان دارد، باید اشتیاق هرکسی باشد که در ادبیات جدی است. چرا بعضیها آن را نکتهای منفی تلقی میکنند؟ عجیب است که اخیرا دیدم در یکی از روزنامهها هم کسانی این تلقیِ خود را بر زبان آورده حقیر را به حیرت واداشتهاند! مهم این است که هر کدام از ما که در چنین کلاسهایی شرکت کردیم، چه کسب کردیم و مهمتر این که بعد از آن چگونه به کارش بستیم. پس مهم رفتار حرفهای خود ماست.
زدودن ذهنیت بدوی و کپک زده (به قول کاراکتر فیلم تحسین شده هامون) انگار اصلا کار سادهای نیست و مدعیان سطحی آوانگاردیسم و مدرنیسم را به سادگی لو میدهد. استاد شاگردی کدام است؟ آن استادی بزرگتر است که شاگرد بهتری باشد. هرگز درک حضور هرکسی که به شما میآموزد و با هم میآموزید را از دست ندهید. بقیهاش مسائل و روابط شخصی و اخلاقی است که البته در جای خود ضروری و ارزشمند است.
بارها گفتهام آن چند سالی را که در آن کلاسهای الان معروف در زیرزمین منزل براهنی حضور یافتم، جزو بهترین سالهای زندگی ادبی من بوده است و حیف که در این سالهای طولانی، دیگر آن فرصتها برای خیل علاقهمندان مهیا نیست. هر کجا هست خدایا به سلامت دارش!»
سراینده مجموعه شعرهای «مخاطب اجباری»، «گزارش ناگزیری» و «راویِ دوم شخص در پاسخ به سوال دیگری با پذیرش احتمال برخوانیهای براهنی در مطالعه و فهم نظریات غربی گفته است:
«ببینید اغلب آن بحثهایی که ایشان مطرح میکردند، با توجه به فقر تاسف بار منابع و مراجع (حداقل در آن مقطع، چون هنوز هم گرفتاری زیاد است) برای اولین بار بود که داشت مطرح میشد و حتی خود براهنی با جدیت در حال جستجو و مطالعه آنها بود. این البته وجه مثبت قضیه است و ادبیات و نقد ادبی ما از این جنبه به شدت به ایشان مدیون است. آن بدخوانیهای احتمالی هم طبیعی است. ولی الان که بعد از گذشت بیش از دو دهه آنها را که بازخوانی میکنم البته با سطح سواد خودم، میبینیم که اشتباهات خیلی کم بود. راست میگویید ما وارثان آب و خرد و روشنی خیلی کمکار بودهایم و نتوانستیم و یا نشد پیگیری کنیم متاسفانه. خودشان هم دیگر فرصت نکردند و مگر یک آدم چقدر وقت و انرژی دارد!»
تقابل چیزوارگی امر شعری با هرمنوتیک نوشته امیرحسین بریمانی، شمس آقاجانی و دیگری نوشته احسام سلطانی، صداقت محض خستهکننده است نوشته شوکا حسینی، روایت دوم به شخص جندم جباری شعر فارسی امروز نوشته مظاعر شهامت، بالهای نبالیدن؛ مکث و مروری بر شعر شمس آقاجانی نوشته افسانه نجومی، مقالات منتشر شده در این ویژه نامه هستند.
همچنین در بخش پایانی این شماره از ارغنون، برای اولین بار بخشهایی از شعر منتشر نشده: «چرا آخرین درنا باز میگردد؟» از شمس آقاجانی منتشر شده است:
با من آسوده صحبت کن
من نه شاعر بزرگی هستم
نه پادشاهی ستمگر
من پسر زنی هستم نزدیک دریا
که دریا را خوب ندید
و هر روز زیاد فکر می کنم
و وقت کمی دارم
و گرفتاری های فراوانی
آسوده حرف بزن!
انتهای پیام/