دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
در جلسه نقد و بررسی سینمای کیارستمی در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی عنوان شد

مجید اسلامی: هیچ سینماگری به اندازه کیارستمی شاگرد خوب تربیت نکرد

یکشنبه 27 تیرماه مجموعه فیلم‌های کوتاه مشترکی از عباس کیارستمی و ویکتور اریس به نمایش در آمد.
کد خبر : 102867

به‌گزارش خبرنگار فرهنگی آنا، «نامه‌ها» عنوان مجموعه 9 فیلم کوتاه تجربی است که توسط عباس کیارستمی و ویکتور اریس فیلمساز اسپانیایی ساخته شده‌اند. این مجموعه در واقع نوعی نامه‌نگاری تصویری میان این دو فیلمساز است؛ یکی فیلمی می‌سازد و برای دیگری می‌فرستد؛ آن یکی هم در جواب فیلم دیگری می‌سازد و ارسال می‌کند تا این رد و بدل شدن فیلم‌ها به عدد 9 برسد... این فیلم‌ها در قاب‌هایی ساده و به عنوان آثاری در سینمای تجربی ساخته شده‌اند.


پس از نمایش این مجموعه که با استقبال فراوانی مواجه شد، نشست نقد و بررسی سینمای کیارستمی با حضور ناصر صفاریان (مجری)، محسن آزرم و مجید اسلامی برگزار شد.


در ابتدا مجید اسلامی در مورد روند فیلمسازی کیارستمی گفت: «من سینمای کیارستمی را تا قبل از فیلم های خارج از کشورش دوست دارم و ستایش می کنم و دوران اوج کیارستمی را مربوط به قبل از فیلم های شیرین و فیلم های خارج از ایرانش می دانم. او در این آثار دیگر خلاقیت سابق را ندارد و حتی استفاده فوق العاده ای که از لوکیشن در آثاری مثل «خانه دوست کجاست دارد» در فیلم های متاخرش دیده نمی شود.»


محسن آزرم در این باره معتقد بود که نبود شرایط مساعد برای کارکردن کیارستمی در ایران، او را به سمت ساخت فیلم هایی در خارج از کشور سوق داد و از سوی دیگر موفقیت جهانی او با فیلم «طعم گیلاس» نیز این موقعیت را برای او فراهم کرد تا به تجربه مدل دیگری از سینما نیز بپردازد.


صفاریان با طرح این سوال که آیا اگر سازنده مجموعه «نامه ها» فیلمساز ناشناسی بود آیا باز هم می توانست مخاطب داشته باشد، از مهمانان خواست تا در این باره به تبادل نظر بپردازند.


آزرم در این باره گفت: «به طور قطع اگر فرد ناشناسی این فیلم ها را ساخته بود اینقدر مخاطب نداشت و این یک امر عادی است. به طور کلی وقتی کسی تبدیل به یک شخصیت جهانی می شود مخاطب بیشتری را با خود همراه می کند اما با این و جود همین فیلم های تجربی هم از کلیت کیارستمی جدا نیستند و در واقع بخشی از کیارستمی متاخر است که می خواهد دست به تجربه بزند.»


اسلامی در پاسخ به سوالی مبنی بر اولین مواجه رسمی کیارستمی با دوربین دیجیتال در سینما افزود: « فیلم ABC آفریقا اولین فیلم کیارستمی با دوربین دیجیتال است که من آن را دوست ندارم و در آن کیارستمی خلاق را نمی بینم. کیارستمی که حتی در کارهای سفارشی قبلی اش مثل بهداشت دهان و دندان رگه های نوع آوری و خلاقیت در کارهایش وجود دارد در ABC آفریقا ناامید کننده به نظر می رسد.»


اما آزرم در مورد فیلم ABC آفریقا معتقد بود که این فیلم مقدمه ای برای ورود کیارستمی به دنیای دیجیتال و نوعی دستگرمی محسوب می‌شود.


با توجه به این که کیارستمی در فیلم های گذشته اش اصرار داشت که با بازیگران حرفه ای کار نکند اما در کپی برابر اصل با یکی از مطرح ترین بازیگران روز دنیا کار کرد، مجید اسلامی در این باره گفت: «من معتقدم که کیارستمی از ابتدا در کارهایش یک نوع روحیه آماتوری داشت که بسیار جذاب بود. روحیه ای که باعث می شد او برای پیدا کردن بازیگر فیلم طعم گیلاس ماه ها آدم های جلوی دانشگاه را تماشا کند و اصرار داشت که اگر فرد مورد نظر را پیدا نکند فیلم را نخواهد ساخت. یا وقتی می خواست گزارش را بسازد با تامل و ترس، حضور شهره آغداشلو را پذیرفت زیرا همیشه از کار کردن با بازیگران معروف و کنترل آنها ترس داشت و همین ترس باعث می شد تا مسیری که متعلق به خودش بود را دنبال کند. اما این اواخر به نظرم روحیه آماتوری در او کمرنگ شده بود و حرفه ای تر فکر می کرد برای همین سراغ بینوش رفت. بینوشی که در فیلم اتفاق خاصی را رقم نمی زند. من معتقدم که داشتن روحیه آماتوری و ترس همراه با آن در بسیاری موارد انسان را از خطا داشتن دور می کند.»


کیارستمی چندین فیلم در خارج از ایران ساخت و آخرین پروژه او هم در چین ناتمام ماند. اسلامی در مورد ساخت فیلم در خارج از ایران گفت: «با وجود اینکه برخی تلاش دارند بگویند که کیارستمی همیشه می توانست در ایران فیلم بسازد باید بگویم که کیارستمی در فاصله سال های 1384 تا 1390 به هیچ وجه نمی توانست در اینجا فیلم بسازد. اما اینکه او فکر کرد می تواند با ساخت فیلم در کشورهای دیگر به همان اندازه موفق شود به نظرم اشتباه بود.»


اسلامی با اشاره به اینکه تعداد کارگردان هایی که خارج از کشور خود فیلم های خوب ساخته اند بسیار کم است، ادامه داد: «من وقتی پشت صحنه فیلم مثل یک عاشق را دیدم وحشت کردم. اینکه کیارستمی بعد از یک پلان گفت کات و بعد مجبور بود از مترجم بپرسد که چطور بود. این برای فیلمسازی که می دانیم چقدر در کارهای قبلی اش به حس بازیگرها و درست بودن دیالوگ ها اهمیت می دهد خیلی ترسناک است که نتواند خودش تشخیص دهد که بازیگرها در صحنه درست عمل کرده اند یا نه. و باز هم معتقدم بخشی از اینکه کیارستمی به این وضعیت تن می دهد جدای از نبود شرایط مساعد فیلمسازی در ایران، ورود به فضای حرفه ای گری است که بدون ترس همه چیز را ممکن می بیند. در صورتی که اگر این فیلم که فیلمنامه اش با فرهنگ ایرانی تطابق بیشتری دارد در ایران ساخته می شد می توانست اثر بسیار درخشانی از کیارستمی شود.»


آزرم در این باره که کیارستمی جدای از فیلمسازی به عکاسی، ساخت ویدئو آرت و به نوعی چیدمان اشعار کلاسیک هم علاقمند بود، گفت: «من علاقه به این کارهای تجربی را بیشتر مربوط به دوره دیجیتال می دانم . دوره ای که دیگر مانند دوره کانون با نگاتیو کار نمی کند و به سفارش کانون فیلم نمی سازد بلکه دوربین دیجیتالی برای خودش دارد و می تواند برای دل خودش فیلم بسازد. حتی چیدمان اشعار کلاسیک هم از دل همین تجربه گرایی می آید.»


اسلامی با اشاره به نقدهای تند بسیاری از منتقدها نسبت به کیارستمی در دوره اولیه کارهایش گفت: « خیلی از مخالفان کیارستمی معتقد بودند که امکان ندارد فیلم های او در تاریخ بماند اما می بینیم که ماند. همانطور که دیوید بوردول و بسیاری دیگر از صاحبنظرها در سینما، کیارستمی را در لیست محبوب های خود قرار دادند.»


وی با اشاره به تاثیرگذاری سینمای کیارستمی بر سینمای کشورهای دیگر از جمله ترکیه و رومانی افزود: « هیچ سینماگری تا این اندازه شاگرد خوب تربیت نکرد، شاگردانی که اکنون هر کدام برای خود حرفی دارند و هیچ کارگردانی تا این اندازه دستیارانش را برای ساخت فیلم و ورود به دنیای کارگردانی آماده نکرد.»



گزارش از تهمینه بهرام‌علیان


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب