آقای ناظری برای حفظ فرهنگ و میراث ایران خون دل‌ها خورده‌ایم/ آدرس غلط ندهید

سخنان اخیر شهرام ناظری در دانشگاه سلجوق ترکیه مبنی بر اینکه «اگر مولانا در ایران بود، از بین رفته بود» باعث بازخوانی وضعیت فرهنگی کشور درباره این نماد فرهنگ و ادب شده است. این گزارش با بررسی پژوهش‌های مولانا، فعالیت‌های هنری و احیای آرامگاه شمس تبریزی در خوی نشان می‌دهد که برخلاف این ادعا، هم پژوهش و هم سرمایه‌گذاری فرهنگی در ایران برای مولانا و حلقه معنوی او وجود داشته است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا،  شهرام ناظری خواننده موسیقی سنتی ایرانی در صحبت‌های اخیر خود در دانشگاه سلجوق ترکیه به نقش دولت و مردم ترکیه در حفظ میراث مولانا اشاره کرد و گفت اگر مولانا در ایران بود، «از بین رفته بود». این دیدگاه بلافاصله نقد‌های جدی از سوی پژوهشگران ادبی و فرهنگی داخلی به دنبال داشت، چرا که مولانا و مکتب او در ایران همواره موضوع پژوهش، اجرا و ارائه فرهنگی بوده‌اند.

مولانا در پژوهش و فرهنگ ایران

در ایران، مولانا نه فقط در کتابخانه‌ها، بلکه در گفتمان دانشگاهی و فرهنگی حضور دارد. پژوهش‌های برجسته‌ای از جمله آثار عبدالحسین زرین‌کوب، محمدعلی موحد، و محمدرضا شفیعی‌کدکنی نشان داده‌اند که مرمت و بازخوانی میراث مولانا در متن ادبیات فارسی جریان دارد و این پژوهش‌ها مورد استناد بین‌المللی نیز قرار گرفته‌اند.

همچنین جلسات مثنوی‌خوانی، همایش‌های ادبی و اجرا‌های موسیقی با اشعار مولانا در شهر‌های مختلف ایران ادامه داشته و این حضور ملموس، خلاف ادعای «فراموشی مولانا در ایران» است.

احیای آرامگاه شمس تبریزی در خوی: نمادی از بازگشت به تاریخ

اگرچه بخش قابل توجهی از توجه جهانی به مولانا به آرامگاه او در قونیه‌ ترکیه معطوف است، ایران نیز در سال‌های اخیر تلاش‌های قابل توجهی برای زنده کردن یکی از مهم‌ترین نشانه‌های حلقه عرفانی مولانا یعنی آرامگاه شمس تبریزی (خوی) انجام داده است.

برخی از مهم‌ترین تحولات شامل موارد زیر است:

- تکمیل پروژه آرامگاه شمس تبریزی پس از سال‌ها بلاتکلیفی: این طرح که از سال ۱۳۹۷ در مساحتی گسترده در خوی آغاز شده بود، در سال ۱۴۰۴ با تزریق بودجه جدید و آغاز مجدد فعالیت‌های عمرانی تکمیل می‌شود. این پروژه بعد از حدود ۷ سال توقف دوباره شتاب گرفته است. 

-اختصاص اعتبار مالی قابل توجه: منابع رسمی از اختصاص نزدیک به ۳۰ میلیارد تومان اعتبار برای تکمیل و توسعه بنا خبر داده‌اند، که نشان‌دهنده عزم دولت و نهاد‌های فرهنگی ایران برای احیای یکی از اماکن مهم عرفانی کشور است. 

- اقدامات باستان‌شناسی و میراث فرهنگی: اکتشافات باستان‌شناسی در محل آرامگاه شمس نشان داده است که این منطقه دارای لایه‌های فرهنگی متعددی از دوره‌های سلجوقی تا صفوی بوده که اهمیت تاریخی آن را برجسته می‌کند، و این پروژه را نه تنها یک عملیات گردشگری، بلکه بازخوانی بخشی از تاریخ فرهنگی ایران قرار می‌دهد. 

- پتانسیل گردشگری و همکاری بین‌المللی: کارشناسان محلی پیشنهاد کرده‌اند که با ایجاد مسیر فرهنگی میان خوی و قونیه و برنامه‌های مشترک، می‌توان اهمیت جهانی شمس و مولانا را پررنگ‌تر کرد و جایگاه ایران در این عرصه تقویت شود. 

این اقدامات نشان می‌دهد که در ایران نیز نگاه فرهنگی و تاریخی برای زنده نگه داشتن چهره شمس تبریزی وجود دارد و آرامگاه او در خوی دیگر صرفاً یک اثر فراموش‌شده نیست.

بازتاب فرهنگی احیا و زنده‌ داشت

علاوه بر پروژه عمرانی، مراسم‌های بزرگداشت، حضور گردشگران و علاقه‌مندان ادبی و افکار عمومی درباره شمس تبریزی نیز ادامه دارد؛ رخدادی که خود نشانگر زنده بودن معنویت و اهمیت این چهره در گفتمان فرهنگی ایران است. 

ثبت آثار و آرامگاه‌های مولانا و شمس: ایران، ترکیه و یونسکو

میراث مولانا و شمس در سطح جهانی و ملی ثبت و شناخته شده است، اما مسئولیت‌ها و نوع ثبت‌ها میان ایران، ترکیه و یونسکو متفاوت است: آثار مکتوب مولانا – یونسکو (Memory of the World) شامل: مثنوی معنوی، دیوان شمس، فیه ما فیه و مجلدات دیگر، ثبت: جهانی توسط یونسکو که حفظ و دسترسی جهانی به آثار مولانا، بدون توجه به کشور مبدأ؛ نه ایران و نه ترکیه به تنهایی مسئول ثبت نیستند.

آرامگاه مولانا – قونیه، ترکیه ، مدیریت با ترکیه، فعالیت‌ها شامل توسعه آرامگاه به مرکز فرهنگی و گردشگری جهانی که بیشتر جنبه گردشگری و فرهنگی دارد و ثبت جهانی رسمی ندارد.

 آرامگاه شمس تبریزی – خوی، ایران که بازسازی شده و مرکز فرهنگی و بودجه برایش اختصاص یافته است. این آرامگاه الان نامزد ثبت جهانی یونسکو است و این کار نشان‌دهنده تلاش ایران برای حفظ میراث ملموس و معنوی شمس در خاک خود است. همچنین  مناسبت‌ها و بزرگداشت دیدار مولانا و شمس  در یونسکو بعنوان رویداد و مناسبت فرهنگی توسط یونسکو ثبت و به رسمیت شناخته شده است.

 ایران و ترکیه هر دو در زنده نگه داشتن میراث مولانا و شمس نقش دارند، اما ایران روی پژوهش، احیای آرامگاه شمس و فعالیت‌های فرهنگی تمرکز کرده، و ترکیه بر مدیریت آرامگاه مولانا و گردشگری  وهمه اینها به معنی این نیست که مولانا برای ایران به عنوان یک شخصیت فرهنگی بی اهمیت است. ثبت آثار مکتوب و مناسبت‌ها همه جنبه جهانی دارد و بدون مرز هستند.

سخنان شهرام ناظری اگرچه ممکن است بخشی از ادای احترام به میزبان خارجی باشد، اما تصویر یک‌سان و مطلق از وضعیت فرهنگی مولانا و حلقه عرفانی او در ایران ارائه نمی‌دهد. واقعیت این است که: ایران پژوهش مولانا و شمس تبریزی را در دانشگاه‌ها و مراکز فرهنگی دنبال می‌کند. پروژه احیای آرامگاه شمس در خوی نشان از توجه رسمی و تاریخی به این میراث دارد. حضور مولانا در ادبیات، موسیقی، برنامه‌های فرهنگی و زندگی روزمره ایرانیان ملموس است؛ بنابراین ادعای کنار گذاشتن این میراث در ایران چندان با واقعیت‌های موجود مطابقت ندارد، و به جای تقلیل یک میراث معنوی به جلب توجه خارجی، لازم است به گفتمان علمی، فرهنگی و تاریخی داخلی نیز توجه عمیق‌تری شود.

در ادامه فیلم سخنان تامل برانگیز ناظری را ببینید

انتهای پیام/

ارسال نظر