تاملی بر یک خطای راهبردی در بیروت

تاملی بر یک خطای راهبردی در بیروت
تحرکات اخیر دولت نواف سلام، به‌ویژه در وزارت خارجه لبنان، نشان می‌دهد معادله امنیتی این کشور به‌طور نگران‌کننده‌ای در حال وارونگی است؛ جایی که تمرکز بر مهار مقاومت، جای مهار تجاوزگری رژیم صهیونیستی را گرفته و همین خطای راهبردی می‌تواند لبنان را در برابر تهدیدات خارجی بی‌دفاع‌تر از همیشه کند.

به گزارش خبرگزاری آنا، رویداد‌های اخیر در لبنان نشان می‌دهد که دولت نواف سلام، به‌ویژه در سطح وزارت خارجه، در حال حرکت در مسیری است که می‌تواند امنیت ملی لبنان را با بحرانی جدی روبه‌رو سازد. این در حالی است که بازیگران پیرامونی لبنان، به‌ویژه رژیم صهیونیستی، بیش از هر زمان دیگر به‌دنبال بهره‌برداری از شکاف‌های داخلی در این کشور است. راهبردی که بیروت در پیش گرفته، یعنی تمرکز بر مهار مقاومت به جای مهار تجاوزگری اسرائیل، در واقع جابه‌جایی خطرناک یک معادله حیاتی در سیاست و امنیت لبنان است.

مشکل اصلی در این میان آن است که برخی نهاد‌های تصمیم‌گیر در دولت جدید لبنان فراموش کرده‌اند که فلسفه شکل‌گیری و تداوم موجودیتی به‌نام «لبنان» پس از دهه‌ها تجاوز، اشغال و فتنه‌انگیزی، بدون "موجودیت و کارکرد مقاومت "قابل درک نیست. مقاومت نه یک نیروی صرفاً نظامی، بلکه سپر دفاعی لبنان در برابر تهدیدی تاریخی بوده است که از نخستین روز تشکیل رژیم صهیونیستی تا امروز ادامه دارد. شواهد فراوانی وجود دارد که نشان می‌دهد هرگاه دولت‌های لبنان از مقاومت فاصله گرفته‌اند، تل‌آویو جسورتر و متکبرتر عمل کرده است؛ از حمله ۱۹۸۲ تا تجاوزات مرزی در سال‌های اخیر.

اکنون اما، نشانه‌ها از بی‌تدبیری تازه‌ای در سطح تصمیم‌سازی سیاسی در بیروت حکایت دارد. طرح‌هایی که به بهانه «کاهش تنش» یا «مذاکره غیرمستقیم با اسرائیل» دنبال می‌شود، در عمل به بی‌اثر کردن متغیر بازدارندگی مقاومت می‌انجامد. وزارت خارجه لبنان با بیانیه‌ها و مواضعی که بیش از آنکه متوجه تجاوزات روزانه جنگنده‌های اسرائیلی به حریم هوایی و مرزی لبنان باشد به کنایه‌های داخلی در قبال حزب‌الله شباهت دارد، عملاً در زمین دشمن بازی می‌کند. این مسیر خطایی است که نه فقط ساختار مقاومت را تضعیف می‌کند، بلکه امنیت، حاکمیت و وحدت ملی لبنان را نیز به خطر خواهد انداخت.

در سوی مقابل، تهدیدات اخیر «تام باراک» نماینده ویژه آمریکا در خصوص احتمال الحاق بخشی از خاک لبنان به سوریه در صورت بروز خلأ حاکمیتی، و همچنین طمع‌ورزی آشکار صهیونیست‌ها نسبت به مناطق مرزی همچون شبعا و ناقوره، زنگ خطری جدی است. این تحولات آشکار می‌سازد که ساده‌انگاری و ایده‌آل‌گرایی سیاسی دو سم مهلک برای موجودیت سرزمین سرو‌ها هستند. تل‌آویو تنها در یک شرایط به هدف تاریخی خود مبنی بر تضعیف کامل لبنان دست خواهد یافت: زمانی که گفتمان مقاومت در جامعه لبنانی به حاشیه رانده شود.

در مقابل، رمز موفقیت تاریخی حزب‌الله لبنان در دو مؤلفه اساسی نهفته است: نخست، رصد هوشمندانه نقشه‌های دشمن و فهم دقیق از رفتار امنیتی رژیم صهیونیستی؛ دوم، نضج یافتن گفتمان مقاومت به مثابه یک گفتمان ملی که فراتر از خطوط فرقه‌ای و سیاسی توانسته است بخش وسیعی از جامعه را به خود جذب کند. هرگونه فاصله‌گیری دولت از این دو اصل، به معنای بی‌دفاع کردن کشوری است که از جنوب تا شمال در تیررس تجاوزگری اسرائیل قرار دارد.

دولت نواف سلام اگر می‌خواهد در تاریخ به عنوان دولتی متوازن و ملی ثبت شود، باید بداند که امنیت لبنان با بی‌طرفی منفعلانه و دیپلماسی خنثی حاصل نمی‌شود. در منطقه‌ای که معادلات آن بر موازنه قدرت و بازدارندگی استوار است، تضعیف مقاومت، مترادف با از بین رفتن موجودیت لبنان است. در شرایطی که سیاست «مهار مقاومت» به شعار برخی چهره‌های دولتی بدل شده، شاید وقت آن رسیده باشد که نخبگان لبنانی دوباره به یاد آورند: مهار دشمن حقیقی، آن‌هم در برابر چشمانی که سال‌هاست در انتظار شکاف در جبهه داخلی لبنان دوخته شده‌اند، تنها با تکیه بر همان مقاومتی ممکن است که خاک لبنان را تاکنون از چنگال اشغال محفوظ نگاه داشته است.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب
رسپینا