اسکیزوفرنی نتیجه هم‌زمان ژن و فشارهای محیطی است

اسکیزوفرنی نتیجه هم‌زمان ژن و فشارهای محیطی است
اسکیزوفرنی ناگهان از راه نمی‌رسد؛ آرام، تدریجی و اغلب از جایی شروع می‌شود که نه دیده می‌شود و نه جدی گرفته می‌شود. این اختلال روان‌پزشکی مزمن، می‌تواند تفکر، ادراک، احساسات و رفتار فرد را به‌گونه‌ای تغییر دهد که مرز میان واقعیت و خیال برای او کمرنگ شود.

برخلاف تصور رایج، اسکیزوفرنی نه صرفاً نتیجه یک ژن معیوب است و نه فقط حاصل فشار‌های روانی و اجتماعی. آنچه امروز علم روان‌پزشکی بر آن تأکید می‌کند، نقش پیچیده‌ی تعامل میان آمادگی ژنتیکی و عوامل محیطی است؛ تعاملی که می‌تواند سال‌ها خاموش بماند و ناگهان تحت تأثیر عواملی مانند استرس شدید، تروما، اختلالات دوران بارداری یا مصرف مواد مخدر، فعال شود.

شناخت علائم اولیه، درک معنای واقعی اصطلاحاتی مانند «روشن شدن ژن»، و دانستن این‌که چه کسانی بیشتر در معرض خطر قرار دارند، می‌تواند نقش مهمی در پیشگیری، تشخیص زودهنگام و کاهش پیامد‌های این بیماری داشته باشد.

آناتک در همین راستا، برای پاسخ دقیق‌تر به این پرسش‌ها و بررسی علمی نقش ژنتیک، محیط و علائم هشداردهنده، طی یک گفت‌وگوی تخصصی با دکتر متینا پورقاسم؛ متخصص اعصاب و روان، روان‌پزشک و روان‌درمانگر به بررسی ابعاد مختلف اسکیزوفرنی پرداخته‌است.

دکتر متینا پورقاسم

اسکیزوفرنی دقیقاً چه نوع اختلالی است و چه عواملی (ژنتیکی یا محیطی) در بروز آن نقش دارند؟

متینا پورقاسم: در واقع، شروع اسکیزوفرنی حاصل تعامل ژن و محیط است. یعنی فردی که زمینه ژنتیکی دارد، ممکن است تحت تأثیر عوامل محیطی مانند استرس‌های دوران کودکی، تروماها، عوارض حین بارداری و زایمان، عفونت‌های دوران جنینی و از همه مهم‌تر مصرف مواد، دچار تسریع در شروع این بیماری شود؛ به‌ویژه در صورتی که این زمینه ژنتیکی از قبل در او وجود داشته باشد

اسکیزوفرنی در واقع یک بیماری مزمن روان‌پزشکی است که بر نحوه تفکر، ادراک، هیجان و رفتار فرد تأثیر می‌گذارد. به بیان ساده‌تر، فرد مبتلا به اسکیزوفرنی در تفسیر واقعیت دچار مشکل می‌شود. علائم اسکیزوفرنی معمولاً در سه دسته مشاهده می‌شوند.

دسته اول، علائم مثبت هستند؛ به این معنا که یک‌سری تجربیات غیرعادی به فرد اضافه می‌شود. از جمله این علائم می‌توان به توهم اشاره کرد؛ به‌طور مثال، فرد ممکن است دچار توهم شنیداری شود و صدا‌هایی را بشنود که در واقعیت وجود ندارند و دیگران قادر به شنیدن آنها نیستند. همچنین ممکن است باور‌هایی در فرد شکل بگیرد که کاملاً نادرست هستند، اما فرد آنها را صحیح می‌پندارد؛ برای مثال، نسبت به اطرافیان بدبین می‌شود یا به‌طور مداوم تصور می‌کند که فرد یا افرادی قصد توطئه علیه او را دارند. این موارد همان هذیان‌ها هستند که در اسکیزوفرنی در اغلب موارد مشاهده می‌شوند.

دسته دوم علائم، شامل کاهش در توانایی‌های فرد است. معمولاً افرادی که دچار این بیماری هستند، دچار کاهش انگیزه می‌شوند، توانایی ابراز احساسات در آنها کاهش می‌یابد، فعالیت‌های روزمره‌شان کم می‌شود و علاقه چندانی به فعالیت‌های عادی زندگی نشان نمی‌دهند. حتی ممکن است مسائل ساده‌ای مانند رسیدگی به نظافت شخصی و انجام امور فردی با افت مواجه شود و فرد از روابط اجتماعی فاصله بگیرد.

دسته سوم علائم، مشکلات شناختی هستند؛ به این معنا که فرد در تمرکز، حافظه و تصمیم‌گیری دچار مشکل می‌شود. در نتیجه، اغلب افراد مبتلا دچار افت عملکرد تحصیلی، شغلی و اجتماعی می‌شوند.

وقتی گفته می‌شود «ژن اسکیزوفرنی روشن می‌شود»، منظور از این اصطلاح چیست؟ 

بله، ژن اسکیزوفرنی می‌تواند به دنبال مصرف مواد فعال شود، اما در واقع هنگامی که از «روشن شدن ژن» صحبت می‌کنیم، منظور این نیست که گویی چراغی وجود دارد که با فشردن دکمه‌ای روشن یا خاموش می‌شود. در حقیقت، فرد از پیش دارای یک آمادگی ژنتیکی است، اما این آمادگی در حالت غیرفعال قرار دارد. به این معنا که ممکن است فرد علی‌رغم داشتن این زمینه ژنتیکی، هرگز دچار بیماری نشود.

با این حال، مصرف مواد می‌تواند موجب فعال شدن این زمینه ژنتیکی شود؛ به این صورت که سلول از آن ژن استفاده می‌کند، فرآیند بیان ژن رخ می‌دهد و پروتئین ساخته می‌شود و این روند می‌تواند در نهایت منجر به بروز بیماری شود. بنابراین، آنچه در عمل اتفاق می‌افتد این است که مصرف مواد احتمال بروز علائم را افزایش می‌دهد و فرد را مستعد ظهور آن بیماری می‌کند.

اشخاص مستعد ژنتیکی چگونه شناسایی می‌شوند؟

به‌صورت روتین و در بالین، آزمایش یا تست مشخصی وجود ندارد که بتوان با آن به‌طور دقیق تعیین کرد آیا فرد مستعد ابتلا به اسکیزوفرنی است یا این‌که احتمال بروز این بیماری در او چقدر است. در حوزه بالینی، در واقع ترکیبی از علائم بالینی مشاهده‌شده، سابقه خانوادگی موجود و تغییرات رفتاری ایجادشده مورد بررسی قرار می‌گیرند و بر اساس آنها می‌توان خطر بروز اسکیزوفرنی را تا حدی پیش‌بینی کرد.

آیا آزمایش مشخصی وجود دارد؟ یا این تشخیص فقط از طریق سابقه خانوادگی انجام می‌شود؟ 

متینا پورقاسم: از نظر ژنتیکی، اسکیزوفرنی یک بیماری ارثی محسوب می‌شود؛ یعنی اگر این بیماری در بستگان درجه یک مانند پدر، مادر، خواهر یا برادر وجود داشته باشد، فرد نیز در معرض خطر و مستعد شروع این بیماری قرار می‌گیرد. با این حال، این‌گونه نیست که هر فردی که در خانواده یا بستگان درجه یک خود سابقه این بیماری را دارد، لزوماً به آن مبتلا شود؛ بلکه تنها یک زمینه ژنتیکی وجود دارد و ممکن است فرد هرگز بیمار نشود

در خصوص ریسک ژنتیکی و سابقه بیماری در خانواده، اگر یکی از والدین، مانند پدر یا مادر، مبتلا به اسکیزوفرنی باشد، حدود ۱۰ درصد احتمال وجود دارد که فرزند نیز به این بیماری مبتلا شود. اگر یک خواهر یا یک برادر مبتلا باشد، احتمال ابتلای فرد حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد برآورد می‌شود. همچنین اگر هر دو والد، یعنی پدر و مادر، مبتلا به اسکیزوفرنی باشند، خطر بروز این بیماری در فرزندان تا حدود ۴۰ درصد افزایش می‌یابد.

نکته دیگری که می‌تواند به شناسایی افراد مستعد این بیماری کمک کند، علائم پرودرومال بیماری است؛ یعنی یک‌سری علائم خفیف که ممکن است پیش از شروع بیماری اصلی بروز پیدا کنند. البته باید تأکید کرد که این علائم به‌هیچ‌وجه قطعی نیستند و صرفاً به‌عنوان علائم هشدار یا ردفلگ مطرح می‌شوند که لازم است به آنها توجه شود. به‌عنوان مثال، فرد ممکن است دچار مشکلات حافظه شود، تمرکز او کاهش یابد، پردازش ذهنی‌اش کند شود، یا عملکرد تحصیلی یا شغلی‌اش به‌طور ناگهانی افت کند. همچنین ممکن است دچار انزوای اجتماعی شود، کاهش انگیزه پیدا کند، نسبت به استرس‌ها و اتفاقات روزمره حساسیت شدیدی نشان دهد، یا با مشکلات خواب مواجه شود. اینها علائمی هستند که باید به‌ویژه در افرادی که سابقه خانوادگی دارند، با دقت بیشتری مورد توجه قرار گیرند.

البته مجدداً تأکید می‌کنم که این موارد نشانه قطعی بیماری نیستند، بلکه صرفاً نشان می‌دهند که فرد باید بیشتر مورد مراقبت قرار گیرد و پیگیری‌های منظم روان‌پزشکی برای او انجام شود.

از نظر بررسی‌های تصویربرداری مغز یا تست‌های ژنتیکی، این موارد در حال حاضر جنبه بالینی ندارند و به‌طور معمول در محیط بالینی از آنها استفاده نمی‌شود. هرچند در مطالعات و منابع علمی به برخی یافته‌ها اشاره شده است؛ برای مثال، در تصویربرداری‌ام‌آر‌آی ممکن است کاهش حجم مغز یا نازک‌تر شدن قشر پره‌فرونتال مشاهده شود، اما این یافته‌ها نیز قطعی نیستند و تنها می‌توانند به‌عنوان علائم هشدار مطرح شوند. به همین دلیل، این بررسی‌ها به‌صورت روتین در بالین کاربرد ندارند. تست‌های ژنتیکی نیز، حتی در صورت انجام، بیشتر جنبه تحقیقاتی دارند و در بالین مورد استفاده قرار نمی‌گیرند.

بنابراین، مهم‌ترین مواردی که در عمل اهمیت دارند، سابقه خانوادگی، شرح‌حال دقیق روان‌پزشکی و توجه به علائم، حتی علائم خفیف، هستند. نکته دیگری که لازم است به آن اشاره شود، افرادی هستند که زمینه ژنتیکی و خانوادگی دارند و در عین حال، برخی ویژگی‌های رفتاری خاص را نشان می‌دهند. برای مثال، افرادی که با به‌هم‌خوردن خواب به‌مدت چند شب، به‌سرعت دچار افکار عجیب‌وغریب می‌شوند، یا تحت فشار کاری دچار برداشت‌های غلط، بدبینی نسبت به دیگران یا سوءتعبیر می‌شوند. همچنین افرادی که حتی با یک یا دو بار مصرف موادی مانند گل، دچار پارانویا و بدبینی می‌شوند، می‌توانند نشان‌دهنده این باشند که آستانه تحریک مغز آنها برای سایکوز پایین‌تر است. این افراد، در صورتی که زمینه ژنتیکی داشته باشند که معمولاً هم دارند؛ می‌توانند مستعد ابتلا به بیماری اسکیزوفرنی باشند.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب
رسپینا