آخرین اخبار:

کاربر هزار چهره؛ هشدار یک روانشناس درباره هویت‌های متعدد کاربران در پلتفرم‌ها

کاربر هزار چهره؛ هشدار یک روانشناس درباره هویت‌های متعدد کاربران در پلتفرم‌ها
انسان‌ها بیش از هر زمان دیگری فرصت یافته‌اند که بخش‌های مختلفی از خود را نمایش دهند. هر پلتفرم فرهنگی متفاوت دارد و کاربران نیز ناخواسته یا آگاهانه، نسخه‌ای از خود را ارائه می‌کنند که با فضای همان پلتفرم هماهنگ باشد. این تنوع می‌تواند نشانه‌ای از انعطاف‌پذیری باشد، اما گاهی به شکل‌گیری هویت‌های چندگانه منجر می‌شود؛ وضعیتی که بر احساس یکپارچگی شخصیت اثر می‌گذارد.
نویسنده : فهیمه سنجری

فضای شبکه‌های اجتماعی فرهنگ و انتظار‌های خاصی دارد. الگوریتم‌های شبکه‌های اجتماعی با تقویت رفتار‌های جذاب یا پرزرق‌وبرق، به ایجاد خود ایده‌آل غیرواقعی کمک می‌کنند؛ چهره‌ای که شاید در دنیای واقعی وجود نداشته باشد، اما فرد ناچار است بار حفظ آن را به‌دوش بکشد. این شکاف میان خود واقعی و خود ایده‌آل می‌تواند عزت‌نفس را تضعیف کرده و احساس ناکافی بودن را افزایش دهد. خودآگاهی در فضای آنلاین، مهم‌ترین عامل جلوگیری از این وضعیت است؛ اینکه فرد بداند چرا پست می‌گذارد، چه چیزی را می‌خواهد نشان دهد، و چقدر این تصویر با زندگی واقعی او هماهنگ است.

سمیه ملائی، روانشناس و مشاور، در گفت‌و‌گو با خبرنگار آناتک، به بررسی مسئله هویت چندلایه در شبکه‌های اجتماعی می‌پردازد؛ پدیده‌ای که به واسطه حضور همزمان انسان در چند پلتفرم با فرهنگ‌ها و انتظارات متفاوت شکل می‌گیرد. او توضیح می‌دهد چگونه کاربران، به‌ویژه نوجوانان، تحت تاثیر قواعد نانوشته فضا‌های مجازی، نسخه‌های متفاوتی از خود را نمایش می‌دهند و این تفاوت‌ها چگونه می‌تواند بر احساس یکپارچگی و سلامت روان اثر بگذارد. 

چرا بسیاری از افراد در هر پلتفرم یک نسخه متفاوت از خودشان را نمایش می‌دهند؟

راهکار‌هایی مانند حفظ مرز‌های روشن، کاهش محتوای نمایشی، افزایش خودآگاهی و فاصله‌گذاری دوره‌ای از شبکه‌های اجتماعی را موثر است. صداقت با خود و تعادل میان نقش‌های مختلف، کلید دستیابی به تجربه‌ای سالم‌تر و یکپارچه‌تر از حضور در فضای مجازی است

تفاوت رفتار کاربران در شبکه‌های اجتماعی، ریشه در فرهنگ پلتفرم دارد؛ به این معنا که هر پلتفرم مجموعه‌ای از هنجارها، انتظارات و قواعد نانوشته را در خود شکل می‌دهد. برای نمونه، لینکدین (LinkedIn) فضایی رسمی و حرفه‌ای است و کاربران در آن تلاش می‌کنند تصویری سازمان‌یافته و کاری از خود نشان دهند. در مقابل، اینستاگرام (Instagram) بر زیبایی بصری و سبک زندگی تاکید دارد و افراد معمولا وجهی زیباشناختی یا ایده‌آل از خود ارائه می‌کنند. تیک‌تاک (TikTok) نیز عمدتا حول سرگرمی، خلاقیت و اجرا شکل گرفته است.

انسان موجودی چندبعدی است و هر یک از این فضا‌ها می‌تواند یکی از ابعاد شخصیت را پررنگ‌تر کند. افراد به‌طور طبیعی می‌کوشند با محیط‌های اجتماعی هماهنگ شوند، زیرا پذیرش و تعلق اجتماعی برای آنان اهمیت دارد. بنابراین، شکل‌گیری نسخه‌های متعدد از خود امری طبیعی است؛ نسخه‌هایی که گاهی آگاهانه ساخته می‌شوند و گاهی نتیجه سازگاری ناخودآگاه با فرهنگ پلتفرم هستند.

این چندگانگی هویتی چه تاثیری بر احساس یکپارچگی شخصیت دارد؟

وجود نقش‌های متعدد، ذاتا مشکل‌زا نیست؛ زیرا انسان در زندگی واقعی نیز نقش‌های گوناگونی مانند نقش حرفه‌ای، خانوادگی یا دوستانه دارد. تفاوت زمانی ایجاد اختلال می‌کند که فاصله میان نسخه‌های آنلاین بیش از اندازه زیاد، متناقض یا نمایشی شود. در چنین شرایطی فرد ممکن است نسبت به تصویر ذهنی خود دچار تردید شود و احساس کند نمی‌داند خود واقعی چیست.

زمانی که فرد مجبور است برای هر پلتفرم شخصیتی جداگانه بسازد و این شخصیت‌ها هیچ مرجع مشترک یا ارزش بنیادینی نداشته باشند، تجربه ذهنی او از هویت دچار تکه‌تکه شدن می‌شود. این ناهماهنگی هویتی می‌تواند احساس سردرگمی، کاهش انسجام درونی و حتی نوعی بی‌ثباتی روانی ایجاد کند.

اگر فرد بتواند مرز‌هایی میان نقش‌ها تعیین و ارزش‌های شخصی خود را حفظ کند، داشتن چند چهره دیجیتال نه تنها آسیب‌زا نیست بلکه نشان‌دهنده انعطاف‌پذیری روانی نیز هست. مشکل زمانی بروز می‌کند که این چهره‌ها از کنترل خارج شوند و فرد نتواند آنها را در چارچوبی منسجم نگه دارد.

آیا زندگی با چند نسخه از خود، می‌تواند باعث سردرگمی یا اضطراب درونی شود؟

بله، زمانی که فرد برای مدیریت هر نسخه از خود انرژی زیادی صرف می‌کند، فشار روانی افزایش می‌یابد. این فشار معمولا در موقعیت‌هایی تشدید می‌شود که تفاوت میان نسخه‌های مختلف زیاد باشد؛ برای مثال فردی که در یک پلتفرم کاملا رسمی و در دیگری بسیار خودمانی و بی‌پروایانه رفتار می‌کند. این تضاد، احساس پایش دائمی و کنترل مداوم رفتار را ایجاد کرده و به خستگی ذهنی منجر می‌شود.

یکی از منابع مهم اضطراب ترس از تداخل نسخه‌ها است. بسیاری از افراد نگران هستند که مخاطبان یک پلتفرم، نسخه‌ای از آنها را ببینند که برای پلتفرم دیگر ساخته شده است. این نگرانی می‌تواند احساس ناامنی، کاهش اصالت و اضطراب عملکردی را به دنبال داشته باشد.

این حالت در بلندمدت می‌تواند سبب کاهش عزت نفس شود؛ زیرا فرد احساس می‌کند برای مقبولیت اجتماعی باید مداوما خود را تغییر دهد یا نقش‌هایی را بازی کند که با واقعیت زندگی او تطابق ندارد.

آیا نوجوانان بیش از بزرگسالان تحت تاثیر این چندپارگی هستند؟

نوجوانان معمولا بیشتر از بزرگسالان در معرض خطر چندپارگی هویتی قرار دارند. نخست اینکه هویت آنان هنوز در مرحله شکل‌گیری است و ثبات کافی ندارد. بنابراین، مواجهه با هنجار‌های قوی شبکه‌های اجتماعی می‌تواند مسیر ساخت هویت شخصی آنها را منحرف کند.

دوم اینکه نیاز به تایید اجتماعی در نوجوانان بسیار شدیدتر است. واکنش‌هایی مانند لایک، کامنت، دنبال‌کننده و مقایسه با دیگران، فشار روانی زیادی ایجاد می‌کند و نوجوان را به سمت ساخت نسخه‌های ایده‌آل، اما غیرواقعی سوق می‌دهد.

سوم اینکه الگوریتم‌های شبکه‌های اجتماعی غالبا رفتار‌های نمایشی و محتوای جذاب را تقویت می‌کنند. نوجوانانی که هنوز مهارت‌های تنظیم هیجان و کنترل رفتار در آنان کامل نشده است، بیشتر تحت تاثیر این تقویت بیرونی قرار می‌گیرند.

این شکاف میان خود واقعی و خود ایده‌آل در نوجوانان می‌تواند پیامد‌هایی همچون کاهش عزت نفس، احساس ناکافی بودن و اضطراب از دیده نشدن را به همراه داشته باشد.

در پایان، هویت چندلایه بخشی طبیعی از زندگی دیجیتال امروز است و به خودی خود مشکل ایجاد نمی‌کند. چالش زمانی آغاز می‌شود که این لایه‌ها بیش از حد از هم فاصله بگیرند، فرد برای مدیریت آنها دچار فشار روانی شود یا این هویت‌ها ارزش‌های بنیادی او را تضعیف کنند. راهکار‌هایی مانند حفظ مرز‌های روشن، کاهش محتوای نمایشی، افزایش خودآگاهی و فاصله‌گذاری دوره‌ای از شبکه‌های اجتماعی را موثر است. صداقت با خود و تعادل میان نقش‌های مختلف، کلید دستیابی به تجربه‌ای سالم‌تر و یکپارچه‌تر از حضور در فضای مجازی است.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب
رسپینا