در گفت‌وگو با آنا تاکید شد

فاجعه توزیع بنزین پاتیلی؛ وقتی واردات ارزبر، سلامت مردم را نشانه می‌گیرد

فاجعه توزیع بنزین پاتیلی؛ وقتی واردات ارزبر، سلامت مردم را نشانه می‌گیرد
یک کارشناس انرژی گفت: بحران بنزین در ایران وارد مرحله‌ای شده که آن را راه‌رفتن روی میدان مین اقتصادی توصیف می‌کنند؛ مصرف افسارگسیخته، قاچاق سازمان‌یافته، یارانه سنگین و کیفیت نازل سوخت، ساختار انرژی کشور را به مرز انفجار رسانده است.

به گزارش خبرگزاری آنا؛ بحران سوخت، به ویژه در بخش بنزین، یکی از مزمن‌ترین و تأثیرگذارترین چالش‌های اقتصاد انرژی کشور است که ریشه در عدم توازن میان رشد تصاعدی تقاضا و ظرفیت محدود تولید و توزیع دارد. این مسئله نه تنها مصرف‌کنندگان خانگی و وسایل نقلیه شخصی را تحت فشار قرار می‌دهد، بلکه به طور مستقیم بر حمل و نقل کالا، هزینه‌های تولید و قاچاق منابع ملی تأثیر می‌گذارد.

اصلی‌ترین محرک بحران، رشد افسارگسیخته مصرف بنزین است. با توجه به افزایش تعداد خودروها، فرسودگی ناوگان و استفاده از استاندارد‌های پایین سوخت در برخی خودرو‌های قدیمی، مصرف سالانه کشور به طور مداوم از تولید پالایشگاه‌ها پیشی گرفته است.

قیمت یارانه‌ای بنزین داخلی در مقایسه با قیمت‌های جهانی، یک یارانه سنگین ایجاد کرده که خود مشوق اصلی مصرف بی‌رویه است. این تفاوت قیمت، انگیزه اقتصادی قوی برای قاچاق به خارج از کشور را فراهم می‌آورد.

امیرحسین هاشمی‌جاوید؛ کارشناس مسائل نفت و انرژی در گفت‌و‌گو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری آنا، گفت: ایران امروز نه بر روی ریل توسعه، که بر روی بزرگ‌ترین میدان مین اقتصادی خود، یعنی بنزین، قدم می‌زند. بحران سوخت دیگر یک مسئله ساده قیمتی یا کمبود مقطعی نیست؛ بلکه نماد فرسودگی ساختاری یک اقتصاد نفتی است که سال‌ها با مُسکن مرگ‌بار یارانه اداره شده و اکنون به نقطه اَبَربحران رسیده است.

هاشمی‌جاوید ادامه داد: وقتی عقربه مصرف روزانه در کشور به حوالی ۱۳۰ میلیون لیتر سرک می‌کشد و قاچاق سازمان‌یافته با اختلاف قیمت چند ده‌برابری، خون رگ‌های حیاتی اقتصادمان را می‌مکد، این وضعیت دیگر یک هشدار نیست؛ در آستانه انفجار است. بنزین به جای موتور توسعه، به چشم اسفندیاری امنیت ملی بدل شده است.

سم‌پاشی عمومی با مجوز‌های مخفیانه

به گفته کارشناس مسائل نفت و انرژی؛ فاجعه فقط مالی نیست؛ فاجعه، محیط‌زیستی و جانی است. بدترین بخش ماجرا اینجاست که برای جبران ناتوانی در مدیریت تولید و مصرف، منابع ارزی کشور صرف واردات بنزین با کیفیت بالا (مثلا اکتان ۹۵) می‌شود، اما در نهایت، این بنزین برای افزایش حجم توزیع، با نفتا و سایر مشتقات غیراستاندارد ترکیب می‌شود. محصول نهایی این فرآیند شوم که در ادبیات غیررسمی به آن «بنزین پاتیلی» می‌گویند، نه تنها دور ریختن منابع مملکت است، بلکه تولید مستقیم سم و مسمومیت عمومی است.

بازی با جان و مال مردم، حد یقف ندارد؟

هاشمی‌جاوید با اشاره به اینکه این فرمولاسیون باعث شده است اکتان بنزین در برخی کلان‌شهر‌ها به ارقامی کمتر از ۸۵ سقوط کند که حاوی ترکیبات سرطان‌زای غیرمجاز است، تاکید کرد: این کیفیت هولناک، امروز اصلی‌ترین متهم خاموش پرونده آلودگی هوا و مرگ خاموش در شهر‌های بزرگ است و آدرس‌دهی غلط به مازوت‌سوزی صرف، یک فریب‌کاری آشکار است. اینکه با مُهر‌های محرمانه کارگروه، بدترین کیفیت این سوخت «فرموله‌شده» در برخی کلان‌شهر‌های و به‌ویژه در مناطق محروم و حاشیه‌ای عرضه شود، نقض آشکار حقوق شهروندی و خیانت به جان مردم و سلامت فنی خودروهایشان است.

دیوار بی‌اعتمادی و هزینه مهلک تعویق

هاشمی‌جاوید ادامه داد: اصلاح قیمت سوخت از نظر اقتصادی ضرورتی گریزناپذیر است. سال‌هاست قیمت دستوری بنزین زیر آوار تورم، جهش نرخ ارز و افزایش قیمت‌های جهانی له شده است. ادامه این روند، تشویق نهایی به مصرف بی‌محابا، تضعیف تولید، و انباشت کسری بودجه ساختاری است که هر ساله با تورم، تقاص آن از جیب و معیشت مردم پس گرفته می‌شود. کشور با بنزین ۱۵۰۰ تومانی یا حتی سهمیه‌ای، قادر به اداره شدن نیست! بنزین پنج‌هزار تومانی هم تأثیری بر کنترل قاچاق ندارد.

وی تصریح کرد: اما بزرگترین مانع برای این اصلاح، نه هشدار تحلیلگران اقتصادی، بلکه هراس سیاسی و تب پوپولیستی است که دولت‌ها را در چنبره خود گرفتار کرده. تجربه تلخ آبان ۹۸ هنوز در حافظه جمعی ملت، زنده و زخمی است و خوف از تکرار آن شوک مهلک، دست دولت را می‌لرزاند. جامعه از گرانی نمی‌ترسد؛ از بی‌پشتوانه بودن وعده‌ها و تکرار شوک بیمناک است. مادامی که دیوار اعتماد فرو ریخته، هر تصمیم در حوزه سوخت، حتی اگر از اساس درست باشد، به عنوان تهدیدی علیه معیشت تلقی می‌شود.

راهکار‌های رویارویی با بحران

به گفته هاشمی‌جاوید؛ هیچ زمانی برای اصلاح قیمت سوخت «بی‌هزینه» نیست؛ اما برخی زمان‌ها اگر تصمیمی گرفته نشود، هزینه آن بزرگ‌تر از خود تصمیم است. افزایش ناگهانی و شوک‌درمانی در ایران شکست‌خورده است و تکرار آن اوج بی‌عقلی مدیریتی است. مسیر صحیح، مسیری ترکیبی، شجاعانه و مرحله‌ای است.

کارشناس مسائل نفت و انرژی تاکید کرد: دولت باید با شفافیت قاطع و صراحت کامل، وضعیت واقعی تولید، مصرف، واردات، میزان دقیق قاچاق، هزینه سرسام‌آور یارانه پنهان و رسوایی کیفیت بنزین پاتیلی را اعلام کند. پنهان‌کاری، خودکشی است.

وی گفت: اصلاح قیمت باید تدریجی و همراه با جبران معیشتی مستقیم و هدفمند به دهک‌های پایین و آسیب‌پذیر باشد. درآمد حاصل از واقعی‌سازی قیمت، باید بدون انحراف به جیب مردم و توسعه زیرساخت سوخت بازگردد، نه چاه‌های ویل بودجه!ایده «انتقال سهمیه به کارت بانکی» اگر با سامانه رصد، شفافیت داده‌محور و تضمین امنیت اجرا شود، گامی رو به جلو است. سهمیه بنزینِ قابل‌انتقال یا قابل‌خریدوفروش، اگر بدون قاعده اجرا شود، رانت تازه‌ای خلق می‌کند. اما اگر مرحله‌به‌مرحله و با بازتوزیع دقیق طراحی شود، می‌تواند مصرف را تا حدودی مهار و عدالت را ترمیم کند.

به اعتقاد این کارشناس؛ سیاست پایدار سوخت بدون توسعه قاطع و واقعی حمل‌ونقل عمومی و نوسازی ناوگان فرسوده و پرمصرف به‌طور قطع ناممکن است. هر گونه افزایش قیمت پیش از جراحی ناوگان پرمصرف و توسعه عمومی، تقویت تنش و آشوب در بطن جامعه است.

اصلاح قیمت بنزین و رفع فیلترینگ

هاشمی‌جاوید با اشاره به اینکه در گام اول و فوری، به‌جای افزایش فشار بر معیشت مردم، بهتر است غده‌های سرطانی و مافیای اصلی این بحران جراحی شوند؛ گفت: برخورد بی‌رحمانه و علنی با شبکه‌های قاچاق سازمان‌یافته و مفسدان اقتصادی که خون ملت را می‌مکند، اقدامی مهم است. سرمایه اجتماعی دولت به شدت پایین است. تا وقتی تبعیض‌هایی مثل سیم‌کارت‌های سفید، همچنان در گوشی ژن‌های خوب و اقشار ویژه آنتن می‌دهد، هر گونه اصلاح اقتصادی، تصوری باطل است. مردم پرونده‌های متعدد و متکثر فساد‌های دبش و ازگل را از یاد نبرده‌اند.

وی ادامه داد: حاکمیت و دولت برای افزایش اعتمادسازی عمومی، نه فقط به اقدام‌های اقتصادی، که به قاطعیت در شفافیت و مبارزه با فساد و همچنین اقدام‌هایی مانند رفع فیلترینگ نیاز دارد.

هاشمی‌جاوید به گام بعدی اشاره کردو گفت: برچیدن فوری و بدون تعارف بساط بنزین پاتیلی و برگرداندن کیفیت بنزین به حد استاندارد و اعلام مستمر و شفاف نتیجه پایش‌ها در این حوزه است. در ادامه اعلام جنگ به مافیای خودرو‌های پرمصرف و فرسوده است که بیشترین سهم در بلعیدن بنزین را دارند. نباید هزینه‌های ناکارآمدی مدیریتی بر دوش شهروندان بیفتد.

بحران بنزین را پیچیده‌تر نکنید

کارشناس مسائل نفت و انرژی ادامه داد: مدیریت سوخت بدون بازسازی اعتماد عمومی و شفافیت مطلق، مثل آب ریختن در چاهی است که از خود آبی ندارد. کشور در آستانه دو انتخاب قطعی است؛ ادامه مسیر کنونی که توزیع بنزین پاتیلی و سقوط به ورطه واردات میلیارد دلاری و قاچاق افسارگسیخته است، یا اصلاحی دشوار، اما ضروری و عادلانه.

وی در پایان تاکید کرد: موضوع بنزین را نباید با چند نرخی کردن و تعریف انواع سهمیه‌ها و واژه‌بازی، بغرنج‌تر کرد. این مدل رویارویی با بحران بنزین، آزار دادن مردم است و نه حل مسئله! اگر امروز با مردم رُک، شفاف و صادقانه سخن نگویند، فردا باید هزینه‌ای به مراتب سنگین‌تر، از جنس تبعات امنیتی و فروپاشی نرم را بپردازند. بحران بنزین نه بن‌بست است و نه قضای محتوم؛ اما راه‌حل دارد و مدیریت آن جسارت، برنامه و صداقت می‌خواهد. این گوی و این میدان!

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب
رسپینا