مهدی موسی خانی در گفت‌وگو با آنا

«مانتیکور»‌ از جنگ دوازده روزه می‌گوید/نسل z و آلفا قواعد تئاتر را دگرگون می‌کنند

«مانتیکور»‌ از جنگ دوازده روزه می‌گوید نسل z و آلفا قواعد تئاتر را دگرگون می‌کنند
مهدی موسی خانی کارگردان نمایش «مانیتکور» ، از تغییرات نگاه هنری‌اش، چالش‌های بازگشتش به تئاتر، نسبتش با نسل‌های جدید مخاطب و دلیل انتخاب این هیولای باستانی به عنوان استعاره‌ای از جهان خشونت زده امروز می‌گوید.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا،  مهدی موسی‌خانی یک دهه گذشته را میان سینما، تلویزیون، اجراهای خارج از کشور و فعالیت صنفی گذرانده، حالا با اثری به تئاتر بازمی‌گردد که ریشه در رنج‌های شخصی، کابوس‌های شبانه و تأثیر مستقیم جنگ دوازده روزه اخیر دارد. او مانتیکور را نه صرفاً یک موجود اسطوره‌ای، بلکه نمادی از قدرت خون‌ریز، فریب و ویرانی انسان امروز می‌داند و تلاش کرده این مفهوم را در زبانی ساده‌تر، صریح‌تر و نزدیک به تجربه مخاطب معاصر اجرا کند. «مانتیکور» جدیدترین اثر این کارگردان است که از سیزده آبان در کارگاه نمایش مجموعه تئاترشهر روی صحنه رفته و تاکنون ادامه دارد. مشروح گفت‌وگوی آنا با مهدی موسی خانی بدین شرح است:

بعد از یک دهه دوری از صحنه، چه اتفاقی افتاد که «مانتیکور» تبدیل به اثر بازگشت شما شد؟

در این ده سال من تجربه کار در سینما و تلویزیون رو داشتم و در تئاتر پرفورمنس آنیما و آنیموس را در آرت سنتر شهر یروان کشور ارمنستان به صحنه بردم و مشغول کار صنفی در خانه تئاتر بودم تا خدمتی برای همکارانم در تئاتر داشته باشم، اما اتفاقات جنگ دوازده روزه و کودک کشی، انگیزه و باعث شد، که به میدان و صحنه بازگردم.

این ده سال چه تغییراتی در نگاه هنری و زبان اجرایی شما ایجاد کرده که در «مانتیکور» دیده می‌شود؟

 بزرگ‌ترین افتخار من دستیاری و شاگردی آتیلا پسیانی بوده و تجربه کار و بازی در گروه بازی و خب طبیعتا بسیار تاثیر گرفته از نگاه و اندیشه او هستم در تولید اثر هنری به خصوص تئاتر، در این مدت هم با مرور تجربیات گذشته و مشاهده تجربیات همکاران و همنشینی و هم صحبتی با بزرگان این هنر، مثل استاد صدرالدین زاهد، دکتر خاکی و ... تلاش داشتم دانش‌ام و فهمم را برای تولید اثر نمایشی با سادگی بیشتری در رسیدن به اجرا و ارتباط با مخاطب داشته باشم.

در فضای تئاتر امروز که بسیار متفاوت از ده سال قبل است، فکر می‌کنید بازگشت شما چه مخاطره یا چالشی دارد؟

به نظرم با حضور نسل زد و حتی نسل آلفا که بعد از نسل زد، که زندگی آنها هم زمان با ظهور پدیده هوش مصنوعی شده و در حال تجربه و تولید آثار هنری هستند هم از لحاظ فرم و شکل و هم از منظر محتوایی شاهد تغییرات بسیاری خواهیم بود و این برای من که علاقمند به علم و تکنولوژی و استفاده و بهره از آن در آثار هنری هستم، با توجه به نگاه متفاوت این نسل می‌تواند منتج به تولیدات متفاوتی گردد، اما سطحی نگری و عدم نیاز به کسب تجربه و دانش تئوری برای رسیدن به آثار هم می‌تواند از چالش‌ها و مخاطرات پیش روی این نسل و تعمیمش به نسل‌های بعدی باشد.

چرا از میان تمام اساطیر ایرانی، «مانتیکور» را انتخاب کردید؟ این موجود اسطوره‌ای برای شما چه استعاره‌ای از جهان امروز دارد؟

با توجه به تجربیات قبلی خودم و علاقه‌ام به ادبیات کهن فرهنگ خودمان و اقتباس یا تطبیق متون، مثل نمایش فیزیکال موزیکال کابوس دلقک که اقتباسی آزاد از رمان عقاید یک دلقک بود و در کارگاه دکور رودکی اجرا شد و یا نمایش فیزیکال موزیکال کاریزماه که بر تطبیق متون ساخته شد و در سالن استاد انتظامس خانه هنرمندان به صحنه رفت، در ادامه همان مسیر همانندگی این دیو باستانی با شخصیت‌های خون خواری که جان کودکان و مردان و زنان غیر نظامی را برای کشور گشایی و منافع استعماری میگیرند پیدا کردم و سعی کردم، چهره کریه جنگ را به گونه‌ای متفاوت یادآوری کنم.

در روایت‌های ایرانی، مانتیکور موجودی هولناک و فریبنده است. در نمایش شما این هیولا نماد چه نیرویی است؟ جنگ؟ قدرت؟ انسان؟

مانتیکور یا مرد خوار یا آدم خوار که با صورت انسان بدنی، چون شیر و دم عقربی خود که با فریب شکارش را با لالایی به خوابی شیرین فرو برده و می‌بلعد برای من همانند و نماد جنگ و رهبران غربی و قصاوت آنها در از بین جان آدم‌ها و آرزو‌های انسانی و ویرانی است.

خوانش اسطوره‌ای شما چقدر وفادار به منابع ایران باستان است و چقدر اقتباس آزاد یا بازآفرینی؟

نگاه من و خوانش من در این اثر بیشتر بر کابوس‌ها و خواب‌ها و استرس‌ها و اندوه و رنجی که بر من در این مدت تحمیل شده استوار شده است.

شما در سال‌های اخیر با میکروتئاتر و اجرا‌های تجربی شناخته شده‌اید. «مانتیکور» چه تجربه تازه‌ای در فرم ارائه می‌دهد؟

 با توجه به شرایط سخت تولید و هزینه‌های سهمگین صحنه و دکور من به ناچار برای تولید به سمت میکرو تئاتر رفتم، چرا که کار من تولید اثر هنری و نمایشی است و بنا به شرایط و وجود امکانات به تولید محتوا و اثر اقدام می‌کنم. در این اثر تلاش داشتم در مبحث ارتباط با مخاطب به تجربه مشترکی در صحنه دست پیدا کنیم.

در این اجرا مرز بین واقعیت و اسطوره، یا بازیگر و نقش، چگونه تعریف شده است؟

خواب‌ها منبع الهام همیشگی من هستند، جایی میان خواب و بیداری، فضای این اثر با توجه به نوع و شیوه شکار مانتیکور که با نیش عقرب و بعد با لالایی شکارش را بخوابی شیرین فرو می‌برد، در یک فضای وهم گونه کابوس گونه تعریف می‌گردد.

کارگاه نمایش تئاترشهر، با فضای محدود و خاص خودش، چه نقشی در شکل‌گیری زبان اجرایی نمایش داشته؟

نام کارگاه نمایش بخش مهمی از زندگی هنری من را تشکیل میدهد، من و خیلی از هنرمندان با آتیلا پسیانی در کارگاه نمایش زیست و تمرین و تجربه داشتند، دوست داشتم بازگشتم دوباره از جایی باشد که اولین بار از آنجا آغاز کرده بودم، کارگاه نمایش محل اجرا‌های کارگاهی، تجربی و آزمایشگاهی است و با توجه به صندلی‌های محدود (۲۶ نفره) آن معمولن، بجز مدیران فرهنگی و مدیران سالن که برای انتخاب آثار شاخص برای اجرای عموم در سالن‌های معتبر میهمان هستند، مخاطبینی بسیار خاص و فرهیخته و در جستجوی کار متفاوت را میزبانی می‌کند.

به‌عنوان کسی که ۱۰ سال از صحنه دور بوده، امروز وضعیت تولید تئاتر در ایران را چطور ارزیابی می‌کنید؟

من ده سال است که اثری به صحنه در ایران نبرده‌ام، اما هیچگاه دور از تئاتر نبوده‌ام، کار و زندگی من با تئاتر عجین شده است، هر روز در حال تماشای یک اثر بوده‌ام، مدام در حال مطالعه و در حال تحقیق و پژوهش در حوزه هنر مخصوصا نمایش بوده و هستم، بهمین دلیل اشرافی ضمنی از وضعیت تئاتر حداقل در تهران دارم، تئاتر هنر زنده و تاثیر گرفته از شرایط اجتماع است و بهمین دلیل وضعیت تئاتر بازتاب وضع موجود اجتماع در لایه‌های پنهانی و زیرین آن است. امیدوارم حال جامعه بهتر شود، تا حال تئاتر هم بهتر شود و بلعکس اگر حال هنر و اهالی هنر و حمایت از آنها صورت گیرد حال جامعه هم بهتر خواهد شد.

بزرگ‌ترین مانع برای کارگردان مستقل در تئاتر امروز چیست؟ بودجه؟ سانسور؟ سالن؟ مخاطب؟

با توجه به وضعیت اقتصادی جامعه امروز، تولید اثر نمایشی بسیار سخت‌تر از قبل شده و واقعا بنظرم ایثار است کار کردن تئاتر با شرایط کنونی.

آیا هنوز می‌توان در تئاتر ایران کار جسورانه و تجربی انجام داد؟

بنظرم شرایط خیلی بهتر از سال‌های گذشته در تولیدات جسورانه و تجربی شده، بله قطعا. نمونه اش همین نمایش مانتیکور.

پس از این نمایش، برنامه بعدی‌تان چیست؟ دوباره فاصله‌ای طولانی می‌گیرید یا وارد دوره‌ای تازه از کار‌های پیاپی می‌شوید؟

چندین ایده آماده و اجرا نشده دارم، باید دید شرایط به چه صورت می‌شود، امیدوارم با حمایت مسئولین این کار باز تمدید و اجرای بیشتری داشته باشد تا دانشجویان بیشتری این اثر را ببینند و در مورد آن تحلیل و نظر تبادل کنیم.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب
رسپینا