«سفرنامه یوهان اشترویس» چاپ سومی شد
به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، کتاب «سفرنامه یوهان اشترویس؛ سفرنامه و ماجراهای برده هلندی در دوره شاه سلیمان صفوی» با ترجمه ساسان طهماسبی به تازگی توسط انتشارات امیرکبیر به چاپ سوم رسیده است.
چاپ اول این ترجمه سال ۱۴۰۱ و چاپ دومش سال ۱۴۰۲ عرضه شد. نسخههای چاپ سوم آن نیز به تازگی طی روزهای آبان ۱۴۰۴ به بازار نشر آمدهاند.
یوهان اشترویس نویسنده این کتاب، یک دریانورد هلندی در ناوگان تزار روسیه بوده که در دریای خزر خدمت میکرد، اما به دلیل شورش قزاق ها، فراری شد و راه ایران را در پیش گرفت. او در این مسیر به دست تاتارها اسیر و به عنوان برده در ایران فروخته شد. ۲ سال بعد عمر خود را در ایران پشت سر گذاشت و در این بازه زمانی به ۲ بازرگان ایرانی خدمت کرد. او خادمی سفیر لهستان در ایران را هم تجربه کرد.
خروج اشترویس از ایران با مساعدت کمپانی هند شرقی انجام شد که از بردگی نجاتش داد. او سفرنامهای درباره حضورش در ایران نوشت که همزمان با سلطنت شاه سلیمان صفوی بود. زندگی مردم و شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ایرانیان عصر صفوی در کنار اوضاع بردههایی که در این جامعه زندگی میکردند، ازجمله مفاهیم موضوعی «سفرنامه یوهان اشترویس» هستند. نوشتههای او از نظر جغرافیایی، مناطق مختلف ایران را از شماخی و شهرها و روستاهای شمال و شمال غرب تا جنوب و بندرعباس شامل میشوند.
عناوین خاطره نگاریهای «سفرنامه یوهان اشترویس» به این ترتیباند:
تاتارهای داغستان، اسارت به دست تاتارها، ایروان، کوه آرارات، امتناع از پذیرش دین اسلام، کثرت و اهمیت حمام در ایران، آغاز بردگی، دریای کاسپین، هلندیها و تجارت دریای کاسپین، ماهیان دریای کاسپین، دربند، وضعیت بردهها در ایران و سایر کشورها، تعصب مسلمانان نسبت به زنان، اخلاق و رفتار حکام و قزلباش ها، در خانه ارباب جدید، زن هلندی در اندیشه فرار، هلندیها در اسارت و بردگی تاتارها، تجمع راهزنان در جنگلهای دربند، سفر به شماخی، شماخی و زلزله هایش، پیوستن به سفیر لهستان، هلندیها در شماخی، درماندگی سفیر لهستان، برده هلندی در شماخی، زلزله شماخی، جشن خاج شویان، پیوستن پزشک سفیر لهستان به حاکم گرجستان، مراسم مرده سوزی هندی ها، قتل اعدام و زلزله در شماخی، ارسال خلعت و زن برای خان شماخی، پیروزی روسها بر قزاق ها، لهستانی نومسلمان، تعلل سفیر لهستان برای بازگشت، سرقت از خانه سفیر پزشک سفیر در تفلیس، دستگیری سارق، مراسم مرده سوزی هندی ها، سختیهای دوران بردگی، عید نوروز، نامههای بردههای هلندی، درگیری در خانه سفیر، زلزله در شماخی، بازار شایعات، جمع آوری دختر برای شاه، نامه نگاری برای رهایی از بردگی، رفتار ایرانیها و چرکسها برای سفرای قزاق، قتل قصاص مرگ و خودکشی در شماخی، مراسم عاشورا، زلزله اعدام و مرگ در شماخی، هوای طوفانی شماخی پیروزی روسها بر قزاق ها، همایش معرکه گیران گرفتاری افراد سفیر، اعدام ممنوعیت قمه زنی، اسارت استنکا رازین عزیمت هلندیها به اصفهان، طوفان در شماخی، دیدار با راهبان ارمنی قتل در ساحل دریاچه، فرار و قتل زن لهستانی، زنان و خواجهها در ایران، در آستانه گرفتاری، بازار بردهها در شماخی، وارد کردن سفیر لهستان به ترک ایران، طوفان تگرگ رعد و برق و سیل در شماخی، ارسال خلعت برای خان شماخی، زلزله و سیل در شماخی، حمایت هندیها از پرندهها و ماهی ها، عبادات زنها و مردها، طراحی کشتی جنگی، سرقت از خانه سفیر، انتقام گیری از تاتارها، پایان بردگی، از شماخی تا اردبیل، کلخوران اردبیل، مقبره سید جبرئیل، چشمههای آب گرم اردبیل، بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی، شکوفایی اقتصاد اردبیل، از اردبیل تا زنجان، زنجان و سلطانیه، از سلطانیه تا قزوین، قزوین، مراسم قربانی کردن شتر، از قزوین تا قم، قم، کاشان نطنز، ورود به اصفهان، سرنوشت تلخ برده هلندی، کمپانی هند شرقی هلند در اصفهان، جغرافیا و استحکامات شهر اصفهان، زاینده رود طرح انتقال آب کوهرنگ، خیابانهای اصفهان، مسابقه تیراندازی در میدان نقش جهان، مسجد و کاخ شاه، مصرف چای قهوه و تنباکو در ایران، صوفیها رمالها فال گیرها، بازار قیصریه نظام پولی ایران، کاروانسراهای اصفهان قلعه طبرک، محلههای اصفهان، کشاورزی و باغهای اصفهان، اخلاق و عادات ایرانی ها، زغال و یخ در اصفهان، عید تجلی ارمنی ها، خروج از اصفهان، به سوی شیراز، حمله راهزنان، پاسارگاد تخت جمشید نقش رستم، شیراز، خروج از شیراز، درگیری با راهزنان، در مسیر لار، لار، به سوی گمبرون، گمبرون (بندرعباس)، وداع با ایران.
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
در ۲۲ می/۱۲ محرم، مرد جوانی را تا سرحد مرگ، فلک کردند. او را ابتدا از وسط شهر و خیابان ها، عبور دادند و سرانجام، با چوب آن قدر کتک زدند تا جانش را از دست داد. آن مجازات بیش از هرچیزی، به خاطر پدر بی رحمش بود که یکی از بزرگان شماخی به شمار میرفت. گناهش نوشتن هجونامه و ارسالش برای حاکم بود. خلاصه هجونامه چنین است: چگونه سرور شما به طور ناگهانی، تا این حد قدیس شده است که ذهن شما را تسخیر کند تا رسوم دیرپای ایرانیها را تغییر دهید؟ آیا نمیدانید که این کار برای تمام مسلمانان و سرتاسر کشور چه توهینی است؟ آیا واقعا مسیحی شدهاید؟
بدعتی که جوان نسبت به آن اعتراض داشت، فرمانی بود که خان یا حاکم سه روز بعد از مراسم عاشورا، صادر کرده بود و براساس آن، هیچ کس حق نداشت در خیابان، بدنش را با شمشیر زخمی کند؛ یعنی همان کاری که در مراسم حسین (ع) به کرات انجام شده بود. برخی از مردم میگویند که فقط پدرش از او شکایت کرد. البته دیگران نیز به خوبی میدانستند که این جوان آن هجونامه را نوشته است، اما پدرش برای جلب رضایت خان، از او شکایت کرد و با این کار جانش را گرفت. روز بعد، هفت تن از نوکران خان در مقابل دروازههای کاخ، مرد جوانی را تا سرحد مرگ فلک کردند، ولی نتوانستم از دلیل اعدامش مطلع شوم.
چاپ سوم این کتاب با ۱۸۶ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۱۹۰ هزار تومان عرضه شده است.
انتهای پیام/


