«صلح از طریق قدرت» صلحی موقت و مبتنی بر ترس است
«عابد اکبری» کارشناس مسائل بینالملل، در گفتوگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری آنا اظهار کرد: راهبرد «صلح از طریق قدرت» که ترامپ دنبال میکند، بر این فرض استوار است که نمایش قدرت نظامی، اقتصادی و سیاسی باعث بازدارندگی رقبا و دشمنان میشود و آنان را به مصالحه وادار میکند.
صلح از سر ترس؛ آتشبس موقت است
وی افزود: این رویکرد ممکن است در کوتاهمدت نتایجی به همراه داشته باشد، زیرا برخی کشورها از درگیری مستقیم با آمریکا پرهیز میکنند، اما در بلندمدت این سیاست باعث شکلگیری رقابتهای خطرناکتر، افزایش مسابقه تسلیحاتی و بیاعتمادی در روابط بینالملل میشود. در واقع، صلحی که بر ترس بنا شود، بیشتر یک «آتشبس موقت» است تا یک صلح پایدار.
اکبری در ادامه با اشاره به پیامدهای صلح تحمیلی گفت: صلحی که از طریق قدرت یا تهدید ایجاد شود، دوام چندانی ندارد، زیرا ریشه در رضایت و تفاهم ندارد. کشورها یا گروههایی که زیر فشار تن به صلح میدهند، به محض یافتن فرصت یا تغییر شرایط، در پی انتقام یا جبران برمیآیند.
خطر سرریز درگیریهای منطقهای
وی ادامه داد: تجربه تاریخی نیز نشان داده که صلحهای تحمیلی، مانند آنچه پس از جنگ جهانی اول اتفاق افتاد، زمینهساز درگیریهای بعدی میشوند؛ بنابراین صلح واقعی زمانی پایدار است که بر مبنای گفتوگو، احترام متقابل و درک منافع مشترک شکل گیرد، نه بر مبنای زور و تهدید.
این کارشناس مسائل بینالملل با اشاره به تناقض در گفتار و رفتار ترامپ تصریح کرد: ترامپ در ظاهر از پرهیز از جنگ جهانی سوم سخن میگوید و بر «اولویت منافع آمریکا» تأکید دارد، اما سیاستهای او در قبال قدرتهای بزرگ مانند چین و روسیه و همچنین کشورهایی مانند ایران و ونزوئلا، عملاً به افزایش خطر درگیری منجر میشود.
وی خاطرنشان کرد: تقابل اقتصادی با چین، حمایت گسترده از اوکراین در برابر روسیه و فشار حداکثری بر ایران و ونزوئلا، همگی تنشهایی هستند که اگر مدیریت نشوند، میتوانند به درگیریهای منطقهای گستردهتر و حتی تقابل جهانی بین بلوکهای قدرت منجر شوند. در واقع، تناقض در گفتار و رفتار ترامپ ممکن است همان شرایطی را ایجاد کند که از آن به ظاهر میخواهد جلوگیری کند.
ورود کوشنر به پرونده ایران؛ ژست تبلیغاتی با احتمال تشدیدسوءظن
اکبری در بخش دیگری از سخنان خود درباره واگذاری مأموریت مذاکره صلح با ایران به جرد کوشنر، داماد ترامپ، گفت: این اقدام بیش از آنکه یک حرکت دیپلماتیک جدی باشد، جنبه سیاسی و تبلیغاتی دارد. کوشنر در دوره قبل نیز نقش فعالی در «توافقات ابراهیم» و عادیسازی روابط برخی کشورهای عربی با اسرائیل داشت و دیدگاههای او آشکارا همسو با منافع اسرائیل است.
وی در پایان تأکید کرد: مأموریتی که ترامپ به کوشنر داده، احتمالاً با هدف فشار بر ایران و مدیریت فضای انتخاباتی آمریکا طراحی شده است، نه با نیت واقعی برای صلح پایدار. در نتیجه، چنین ابتکاری نه تنها به حل تنشها منجر نمیشود بلکه میتواند موجب افزایش سوءظن ایران و تشدید اختلافات در منطقه شود.
انتهای پیام/


