مهاجرت صنایع سنگین به مکران/ نیروگاه 183 مگاواتی عملیاتی شد؛ 6 نیروگاه دیگر در فاز توسعه
خبرگزاری آنا - حسین بوذری؛ در منظومه سیاستگذاری انرژی کشور، تحولات ژئواستراتژیک منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی مکران، نقطهعطف مهمی در مسیر توسعه صنعتی و تضمین امنیت انرژی محسوب میشود.
در پی اصلاحات صورت گرفته در Master Development Plan (MDP) اولیه با وزارت نفت، تمرکز بر توسعه صنایع پاییندستی و به حداقل رساندن مصرف خوراک گاز واحدهای جدید تثبیت شده است، در حالی که بخش خصوصی با آمادگی کامل برای سرمایهگذاریهای صددرصدی در میادین بالادستی، خواستار حمایتهای لازم جهت تأمین خوراک پایدار است.
در این میان، پیشرفتهای چشمگیر در حوزه زیرساختها به موازات تکمیل خط انتقال گاز از بمپور تا چابهار (که یکسوم آن توسط MKTDC احداث شد)، اکنون نتایج ملموسی به همراه داشته است. کلیدیترین دستاورد اخیر، عملیاتی شدن نخستین نیروگاه ۱۸۳ مگاواتی مجموعه است که امنیت انرژی مورد نیاز را برای جذب صنایع سنگین نظیر مس و فولاد فراهم آورده و تقویتکننده کریدورهای انتقال محصول و تأمین آب شیرین در این هاب است.
همزمان با این بهرهبرداری، توسعه فاز بعدی شامل ۶ نیروگاه دیگر در برنامه قرار دارد تا ظرفیت برق منطقه بهطور کامل پوشش داده شود. این همافزایی زیرساختی، هدفگذاری شده است تا نخستین واحدهای پتروشیمی مکران بتوانند در بهار سال آینده به تولید و تجاریسازی دست یابند، هرچند این مسیر توسعهای، همچنان در سایه چالش دوگانه ملی در زمینه تخصیص خوراک و لزوم جایگزینی انرژیهای فسیلی، نیازمند راهبردهای دقیق و متمرکز بر تولید پایدار است.
خبرنگار آنا براساس رسالت خبری و درراستای بهدلیل اهمیت منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی مکران بهخصوص تولید خورک پتروشیمی بعد از فعالسازی مکانیسم ماشه گفتوگویی را با علیرضا منیری ابیانه مدیرعامل شرکت توسعه پتروشیمی نگین مکران ترتیب داده است.
بهدلیل مطول بودن این گفتوگو، مصاحبه در چند بخش تقدیم مخاطبان خبرگزاری آنا میشود.
بخش نخست گپ و گفت آنا با منیری ابیانه در پی میآید:
سهمیه ۳ هاب پتروشیمی، فقط مصرف گاز ۳ منطقه تهران!
آنا: با توجه به اهمیت استراتژیک مجتمع نگین مکران در منطقه مکران، آخرین وضعیت برنامههای توسعه فازهای بعدی (پاییندستی یا محصول جدید) چیست؟ آیا شرکت برنامهای برای ورود به تولید محصولاتی با ارزش افزوده بالاتر (مانند محصولات مشتقشده از متانول یا اوره) در دستورکار دارد و این طرحها چه میزان سرمایهگذاری جدیدی را طلب میکنند؟
منیری: با توجه به ترکیب سؤالات مطرح شده، ابتدا لازم میدانم درباره ماهیت «مجموعه توسعه نگین مکران» شفافسازی کنم، البته ممکن است اطلاعاتی داشته باشید، اما از جانب من اطلاعرسانی شود مفید فایده خواهد بود.
باید تأکید کنم که مجموعه «شرکت توسعه پتروشیمی نگین مکران»، ماهیتاً یک توسعهدهنده ارشد پتروشیمی (Master Developer) بهمعنای صرف نیست؛ صرف وجود کلمه «پتروشیمی» در عنوان، ماهیت فعالیت آن را صرفاً پتروشیمی تعریف نمیکند و در واقع، نقش NPC را در هاب نخست و دوم دارد، به عبارتی نقش اصلی این مجموعه در فاز اول و دوم، شبیه به یک شرکت مدیریت پروژه و تدارکات (NPC) است، منتها با تفاوتهای بنیادین.
مجموعه NPC ماهیتاً در فاز اول و دوم یک نهاد دولتی بوده که وظیفه Developer و توسعه را برعهده داشته و این توسعهها اغلب در موقعیتهایی نظیر ماهشهر یا عسلویه رخ دادهاند؛ مناطقی که مدنیت ریشهدار و تاریخ عمیقی نداشتهاند، بنابراین به طور طبیعی، توجه به ابعاد و موضوعات اجتماعی در بدو کار توسعه اندکی کمتر بوده است؛ حال چه سهواً و چه به دلیل شرایط، این اتفاق افتاده است.
اما در منطقهای «Master Developer» را انجام میدهیم که دارای تاریخ ۳۰۰۰ ساله از میلاد مسیح در حوزه مدنیت دارد و نظام اجتماعی خاص، فرهنگ و مذهب مشخص خود است.
تمامی این عوامل بر ایفای نقش توسعهدهنده ارشد یا «Master Developer» در این منطقه تأثیرگذار است، بنابراین رویکرد ما متفاوت از تجارب پیشین است، هرچند که مبتنی بر همان تجارب خواهد بود؛ چراکه تجربه هاب اول و دوم، تجربه بسیار مهم و گرانسنگی است که نتایج آن مشاهده شده و نقشه راهی برای ایفای نقش توسعهدهنده ما در منطقه چابهار ترسیم کرده است.
آنا: با توجه به نقش اصلی مدیریت هاب، محیط زیستی، اقتصادی و اجتماعی، نقش تسهیلگری سرمایهگذاری (Park Management) از منظر اخذ مجوزها و واگذاری سهمیه خوراک، چگونه با اجرای پروژههای محیط زیستی نوآورانه مانند تکنولوژی برداشت آب با روش «میکروتونلینگ» و تعهد «جذب کربن» همراستا شده تا زیرساختی پایدار برای تحقق کارکرد اقتصادی (توسعه کسب و کارهای مکمل) فراهم آورد؟
ما به شکل کامل در نقش توسعهدهنده یا «Master Developer» مستقر شدهایم که مطابق اسناد بینالمللی چهار نقش مشخص برای آن تبیین میشود:
۱. مدیریت هاب و تسهیلگری سرمایهگذاری «Park Management»: این نقش بیشتر محسوس است؛ شامل تأمین زیرساخت، اخذ مجوزها، امتیازات، واگذاری زمین و سهمیه خوراک و تمامی اموری که یک توسعهدهنده و «Master Developer» برای توسعه شهرک صنعتی در اختیار سرمایهگذاران قرار میدهد و به قانونگذاری و تسهیلگری میپردازد و این نقش را میتوان بهعنوان مدیریت شهرداری در نظر گرفت.
۲. کارکرد محیط زیستی (Environmental Function): یکی از کارکردهایی که مستقل از نقش مدیریت هاب و شهری در اسناد بینالمللی برجسته میشود، کارکرد محیط زیستی است، بهطوری که ۲۰ پروژه تعریف کردهایم که در سازگاری با محیط زیست تعریف شدهاند؛ ازجمله تکنولوژی و فناوری برداشت آب از اقیانوس که برای نخستینبار از روش «میکروتونلینگ» (Microtunneling) در اینجا (چابهار) اجرا شد؛ این روش سازگاری بسیار بالایی با محیط زیست دارد و دغدغه صیادان را کاهش میدهد.
همچنین موضوع «جذب کربن» (Carbon Capture) در خروجی گازهای اگزوز نیروگاه پیشبینی شده و ۱۸ پروژه دیگر با مشخصات مشخص تعریف شده است.
۳. کارکرد اقتصادی (Economic Function): این کارکرد شامل ایجاد اشتغال و توسعه کسبوکارهای مکمل است؛ تعهد ما این است که بتوانیم از ظرفیتهای بومی ماهر و همینطور از کسبوکارهای مکمل استفاده کنیم، چراکه کسی که برای پتروشیمی در این مجموعه سرمایهگذاری میکند، برای بیش از یک قرن زندگی در آنجا برنامهریزی کرده و آنچه که باید توسعه باید، بهعبارتی «توسعه پایدار مدنی» با اولویت نسبت به توسعه صنعت است.
۴. کارکرد اجتماعی (Social Function): که مهمترین کارکرد است و منطقاً هر شهروندی که از جامعه نفع میبرد، باید به جامعه نیز نفع برساند و این یک اصل طبیعی است و درمورد صنعتگر و کسبوکار نیز صادق است، بنابراین مسئولیت اجتماعی یک تکلیف الزامی است؛ هرچند شاید قانون صراحت کافی برای عموم مردم نداشته باشد، اما از نظر ما اجباری و واجب است.
اگر بخواهیم از حوزه اجتماعی اولویتبندی کنیم، طبیعتا اولویت فعالیت اجتماعی با آنجایی است که حضور سرمایهگذار ممکن است به آن جامعه لطمه بزند؛ بنابراین طبیعتاً باید برنامههایی برای ممانعت از آن لطمه و جلوگیری از آن داشته باشد.
به همین دلیل، محیط زیست اهمیت بسیار زیادی دارد، هرچند فعالیت اجتماعی به آن منحصر نخواهد بود و در حوزههای مختلف ادامه خواهد یافت.
این توضیحات در ابتدای کلام، وجه تمایز ما را از منظر مدنیت روشن ساخت و اگر از منظر دیگری بخواهم وجه تمایز را بیان کنم، این است که اصل پذیرفتهشده و دستورکار ما در این هاب، تکمیل زنجیره ارزش است و پیگیری موضوعات تا حد تولید محصولات کاربردی ادامه خواهد یافت.
بنابراین در طرح «Master Development Plan» (طرح توسعه جامع) که مصوب شده، طرحها بهگونهای دیده شدهاند که همهچیز داخل این شهرک، هم بهعنوان خوراک وجود داشته باشد و هم بهعنوان محصول نهایی به بازار صنعت (صادرات یا مصرف داخلی) عرضه شود.
این یک معماری است که مصوب شده و مبتنی بر این کار را پیش میبریم.
آنا: با توجه به مقیاس بزرگ مجموعه توسعه نگین مکران، تضمین تأمین مستمر و بلندمدت خوراک (گاز یا خوراک مایع) از اولویتهای اصلی است. سهم پروژههای زیرساختی داخلی (مانند خطوط لوله یا تصفیهگاهها) در تأمین انرژی موردنیاز واحدها چقدر است و برنامه مجتمع برای مدیریت ریسک نوسانات احتمالی در تخصیص خوراک چگونه تعریف شده است؟
منیری: موضوع خوراک و بهطور کلیتر انرژی، همواره دارای یک جنبه انحرافی جاری است و باید توجه ویژه شود.
حال پیش از اینکه به سهمیه خوراک مجتمع توسعه نگین مکران و موضوعات مرتبط با آن بپردازیم، توجه به نکتهای ضروری است و آن اینکه ازجمله کشورهایی هستیم که تولیدمان بعضاً بیشتر از مصرف است، اما همواره با قطعی مواجهیم، این مشکل، ریشه در عدم توزیع و الگوی مصرف مناسب دارد.
آنچه مهم است مورد توجه قرار گیرد، اینکه مصرفکننده اصلی خوراک یا انرژی بهطور مشخص مردم هستند و تلفات نیز در همین ناحیه اتفاق میافتد و این تصور که صنعت یا سرمایهگذار مصرفکننده اصلی است، یک جریان سهواً انحرافی محسوب میشود، در حالی که حدود ۸۰ تا ۹۰ درصد انرژی کشور توسط مردم مصرف میشود.
درحال حاضر قراردادی را بهطور مشخص با شرکت ملی گاز ایران و معاونت برنامهریزی وزارت نفت داریم که براساس آن، سهمیه خوراک روزانه این هاب ۳۰ میلیون مترمکعب است.
مشاهده شده که در بعضی از فصول، بهخصوص فصول سرد، صرفاً در مناطق ۱، ۲ و ۳ تهران، مصرف گاز طبیعی روزانه بیش از ۹۰ میلیون متر مکعب بوده است. یعنی سه منطقه تهران، بیش از سه برابر مصرف روزانه یک هاب پتروشیمی، مصرف گاز طبیعی داشتهاند!
۳۰ میلیون مترمکعب خوراک تثبیتشده زیر سایه ۹۰ میلیون مترمکعب مصرف شهری
آنا: پیشنهاد شما برای اینکه بتوان با اتخاذ سیاستهای اجباری (مانند الزام به تأمین انرژی خورشیدی با مهلتبندی) به جای افزایش صرف قیمت، پایداری سهمیه تثبیتشده خوراک واحدهای پتروشیمی و نیروگاههای مکران را در برابر مصرف بیرویه بخشهای خاص خانگی تضمین کرد، چیست؟
منیری: این، الگوی غلط مصرف است و غلطتر از آن، تصمیمی است که دولت برای مدیریت این صحنه اتخاذ میکنند، بهطوری که هنگامی که با کاستی در خوراک مواجه میشوند، خوراک سرمایهگذاران و صنعتگران را قطع میکنند! حال در حوزههای گاز، انرژی (برق) یا سایر موارد.
مشاهده شده که در بعضی از فصول، بهخصوص فصول سرد، صرفاً در مناطق ۱، ۲ و ۳ تهران، مصرف گاز طبیعی روزانه بیش از ۹۰ میلیون متر مکعب بوده است. یعنی سه منطقه تهران، بیش از سه برابر مصرف روزانه یک هاب پتروشیمی، مصرف گاز طبیعی داشتهاند!
این کار با این عنوان انجام میشود که «باید به مردم توجه بیشتری شود»، اما این نیز یک سهو در حال وقوع است، چه اینکه وقتی صنعتی بهدلیل فقدان برق یا خوراک از کار میافتد، شاغلین آن که خود مردم هستند، بهشدت آسیب دیده و متأثر میشوند و بسیاری از کسانی که خوراک را در پوشش مردمی مصرف میکنند نیز تحت تأثیر قرار میگیرند.
بسیاری از مصرفکنندگان بهطور مشخص در مناطق یک، دو و سه تهران مصرفی خارج از قاعده دارند؛ مانند تمامی خانههای ویلایی در لواسان و فشم که عموما در فصول سرد سال استخرهای خود را گرم نگه میدارند و گاز مصرف میکنند و غایت توجهی که شاید دولت نسبت به این افراد داشته باشد، گران کردن خوراک آنهاست، اما این افراد مشکلی با پرداخت هزینه گرانتر ندارند؛ آنها به راحتی قیمتها را افزایش داده و هزینههای خود را دوبرابر میکنند، بنابراین این سیاست، سیاستی نادرست است. در واقعیت، خوراک این افراد باید قطع شود و به آنها فرصت داده شود تا انرژی خورشیدی را در منازل خود تأمین کنند و مهلتی یک ساله داده شود؛ درغیراینصورت، هرچقدر هم خوراک گران شود، فایدهای برای این گروه نخواهد داشت.
ابتدا باید این فضای ذهنی را از منظر مفهومی (conceptual) تنظیم کنیم، همانطور که عرض شد، سهمیه این واحدها ۳۰ میلیون مترمکعب در روز خوراک واحدهای پتروشیمی و سوخت موردنیاز نیروگاههای این هاب بوده که تثبیت شده است.
البته این اختصاص روی کاغذ و قرارداد است و اگر سیاستهای نادرست ادامه یابد، این بخش نیز ممکن است این هاب متأثر از تصمیمگیریهای اشتباه قرار گیرد؛ هرچند مدیریت فعلی در تلاش است که از این امر ممانعت کند.
اما نکته مهمی که وجود دارد اینکه با هماهنگی شرکت صنایع ملی پتروشیمی و برنامهریزی وزارت نفت، تغییراتی را در MDP یا بهطور مشخص (Master Development Plan) اولیه هاب ایجاد کردیم، به این صورت که تعاریف عمده پتروشیمیهایی که کار خود را آغاز نکردهاند، بهگونهای تغییر یابد که مصرف خوراک آنها گاز طبیعی نباشد و کار را در ادامه زنجیره پیش ببرند؛ بنابراین تعداد پلنتهایی که خوراک گاز طبیعی مصرف میکنند را در این مجموعه به حداقل رساندیم (کمینه کردیم) «minimal» و بیشتر آنها را به صنایع پاییندستی سوق دادیم تا به مرحله کاربرد نهایی برسند و بتوانیم با فضای موجود مدیریت کنیم.
در عین حال، توصیهای که حتی خدمت آقای رئیس جمهور نیز گزارش شد، توجه به میادین بالادستی در بخش خصوصی است و این امر باید به شدت اتفاق بیفتد.
نکته مهمی که باید بدانید اینکه ما یک ریال بودجه دولتی یا عمومی در این پروژهها وارد نکردهایم؛ تمامی سرمایهگذاریها متعلق به بخش خصوصی، بانکهای خصوصی و صندوقهای بازنشستگی و این دست از سرمایهگذاران است.
بخش خصوصی ما آمادگی لازم را برای سرمایهگذاری در بخش میادین بالادستی دارد، تا جایی که برخی از آنها موفق شدند میادین بالادستی را به کار گیرند و ظرفیتهای بیشتری را در بخش خوراک به کشور اختصاص دهند و از همین محل بتوانند کسری خوراک خود را نیز به نوعی تأمین کنند.
آنا: مسئولیت اولیه در احداث خط انتقال خوراک گاز از ایرانشهر (ایستگاه بمپور) به چابهار چه بود و نقش شرکت توسعه پتروشیمی نگین مکران (MKTDC) در این فرآیند چگونه تعریف شد؟
منیری: شرکت توسعه پتروشیمی نگین مکران بهطور مشخص بهدلیل عدم اولویتدهی اولیه وزارت نفت در اجرای خط انتقال خوراک گاز از ایرانشهر (ایستگاه بمپور) به چابهار مسئولیت اجرای بخش قابل توجهی از این پروژه را برعهده گرفت و تقریباً یک سوم مسیر لولهگذاری را شرکت توسعه پتروشیمی نگین مکران احداث کرد.
تأمین لولههای موردنیاز با شرکت ملی گاز ایران بود و عملیات نصب و کارگذاری براساس تخصیص لولهها پیش رفت و در نهایت از مهرماه ۱۳۹۸، وزارت نفت براساس تکلیف قانونی خود، اجرای باقیمانده پروژه خط انتقال را پیگیری و به اتمام رساند.
آنا: وضعیت فعلی دسترسی به گاز خوراک و بهرهبرداری از تأسیسات مرتبط چگونه است؟
منیری: در حال حاضر گاز خوراک طبیعی به تأسیسات مجموعه تزریق شده و نیروگاه مجموعه نیز امسال افتتاح شده و مصرف گاز آن در حال انجام است.
یوتیلیتی مکران ماژولار شد؛ اجرای زیرساختها متناسب با برنامه سرمایهگذاران نهایی
آنا: رویکرد MKTDC در زمینه تأمین یوتیلیتی و زیرساختهای انرژی برای جذب صنایع تکمیلی چگونه است؟
منیری: تأمین یوتیلیتی (Utility) و زیرساختهای انرژی برعهده شرکت توسعه پتروشیمی نگین مکران بوده که شامل آب شیرین، کریدور انتقال محصول، برق و بخار است و در دستورکار قرار دارد و به صورت ماژولار(Modular) و تدریجی اجرا خواهد شد و سرمایهگذاریها مستقیماً منوط به حضور قطعی و برنامهریزیشده سرمایهگذاران واحدهای نهایی است و اینگونه نیست که سرمایهگذار بلافاصله تمامی هزینه تمامی منابع و هاب را بپردازد که سرمایهگذارانش هنوز بهطور کامل حضور پیدا نکردهاند.
در قراردادی که با سرمایهگذاران منعقد کردهایم، تاریخ مصرف را پیشبینی میکنیم و مبتنی بر آن سرمایهگذاری را توسعه میدهیم.
آنا: برنامه توسعه ظرفیت تولید برق و زیرساختهای اصلی در چه مرحلهای قرار دارد؟
منیری: بهعنوان مثال تاکنون یک نیروگاه ۱۸۳ مگاواتی عملیاتی شده و ۶ نیروگاه دیگر نیز بر مبنای نیاز هاب پتروشیمی در فاز توسعه قرار دارند.
اگر روی زیرساختهای سرمایهگذاری بیشتری انجام دهیم تمامی صنایع سنگین از مکانهای مختلف برنامههای خود را متوجه چابهار و منطقه آزاد چابهار خواهند کرد، چه اینکه درحال حاضر مس، فولاد، فرو منگنز و سایر صنایع کار را آغاز کرده و در دستورکار قرار دادهاند، مبتنی بر اینکه شرکت توسعه پتروشیمی نگین مکران این زیرساختها را توسعه میدهد.
موضوع آب شیرین، کریدورهای انتقال محصول به بندر چابهار، برق، بخار و انتقال محصول از سوی شرکت توسعه پتروشیمی نگین مکران در حال توسعه است و فاز نخست آن امسال به بهرهبرداری کامل میرسد که این مقدمهای برای آغاز نخستین واحدهای پتروشیمی است که بهار سال آینده به تولید و تجاری سازی میرسد.
آنا: تأثیر توسعه این زیرساختها بر جذب صنایع سنگین چگونه ارزیابی شده و برنامه زمانبندی تولید پتروشیمی چیست؟
منیری: همانطور که گفتم تقویت زیرساختها موجب شده صنایع سنگین ازجمله نیمی از ظرفیت تولید فولاد و فرومنگنز و سایر صنایع، برنامههای سرمایهگذاری خود را متمرکز بر این جغرافیا کنند و هدفگذاری شده که نخستین واحدهای پتروشیمی مبتنی بر این زیرساختها در بهار سال آینده به مرحله تولید و تجاریسازی دست یابند.
ادامه دارد...
انتهای پیام/


